eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
614 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️بعد از دفن پیکر مطهر امام حسن عسکری علیه‌السلام، به دستور خلیفه، به خانه إمام علیه‌السلام هجوم آوردند ... مرحوم شیخ صدوق در «کمال‌الدین» می‌نویسد: وقتی که خبر شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام در سراسر سامراء پیچید، فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَی ضَجَّةً وَاحِدَةً: «مَاتَ ابْنُ الرِّضَا». ▪️سامراء ، یک پارچه عزادار شد؛ ضجه و فریاد ، تمام شهر را فرا گرفت و همگی ناله می‌زدند: «ابن الرضا علیه‌السلام از دنیا رفت» وَبَعَثَ السُّلْطَانُ إِلَی دَارِهِ مَنْ یُفَتِّشُهَا وَیُفَتِّشُ حُجَرَهَا، وَخَتَمَ عَلَی جَمِیعِ مَا فِیهَا، وَطَلَبُوا أَثَرَ وَلَدِهِ، ▪️سلطان، مأمورانی را فرستاد تا خانه امام علیه‌السلام را تفتیش و بازرسی کنند و درب تمام اطاق‌ها را مهر و موم کنند و دستور داد که از فرزندش جستجو نمایند. وَجَاؤُوا بِنِسَاءٍ یَعْرِفْنَ الْحَبَلَ فَدَخَلْنَ عَلَی جَوَارِیهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِنَّ ▪️چند زن را که وارد به حمل و بارداری زنان بودند آوردند و به آنها مأموریت دادند که بازرسی کنند، کدام یک از زنان و کنیزان آن جناب باردار است! 📚کمال الدین ج ۱ ص ۱۲۰ ✍ آه یا أبا الحُجة ... خدا لعنت‌شان کند که حُرمت اهلبیت‌تان را شکستند و هجوم به خانه شما آوردند... اما لااقل چند «زن» را به همراه خود بردند تا آن‌ها به سراغ اهل و عیال‌تان بروند... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعت دردناکی که «سید بن طاووس» نوشت: تَسابَقَ الْقَوْمُ عَلى نَهْبِ بُيُوتِ آلِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَيْنِ الْبَتُولِ، حَتى جَعَلُوا يَنْتَزِعُونَ مِلْحَفَةَ الْمَرْاءَةِ عَنْ ظَهْرِها، ▪️لشكر اشقياء، در هجوم به خیمه های آل رسول و قرة العين بتول، بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند و كار غارت به جايى رسيد كه از سر زنها، چادر مى‌ربودند. ... ثم أُخْرَجوا النِّساءَ مِنَ الخَيْمَةِ وَاشْعَلُوا فِيهَا النّارَ، فَخَرَجْنَ حَواسِرَ مُسْلَباتٍ حافياتٍ باكياتٍ. ▪️پس از غارت خيمه‌ها، زنان آل طاها را از خيمه‌ها بيرون نمودند و آتش ظلم و عدوان بر آن خيمه‌ها بر افروختند و زنان با سر و پاى برهنه و غارت زده و گريه كنان، بيرون آمدند. 📚لهوف ص۱۶۹ وای من خیمه‌ها به غارت رفت گیسویی روی نی پریشان شد وسط چند خیمه ی سوزان خواهری دل شکسته حیران شد وای من چادری به یغما رفت بانویی معجرش در آتش سوخت مرد بیمار این حرم تنهاست نیمه ای از بسترش در آتش سوخت باد تند خزان چه سوزی داشت! چند برگی ز لاله‌ای گم شد در هیاهوی زیور زینب گوشوارِ سه ساله‌ای گم شد وای از هق هق النگوها آسمان هم به گریه افتاده درشلوغیِ عصر عاشورا حرمله یاد هدیه افتاده حرف خلخال را دگر نزنید درد ِسرساز می‌شود به خدا دختران تازه یادشان رفته زخم ها باز می‌شود به خدا سرعباس را به نیزه زدند تا ببیند چه بر حرم رفته تا ببیند نگاه یک لشگر سمت بانویی محترم رفته...
◾️ چون گریه‌کُن جدّ غریبم هستی، پیشانی‌ات را بوسیدم... بر پایه گزارشی، شخصی به نام «سعید» گوید: به سامرا رفتم و دیدم که قیامت به پا شده است. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: امام حسن عسکری علیه‌السلام از دنیا رفته است. با خود گفتم آیا خدا حجتی بعد او قرار داده است؟! 🩸ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد که نور خیره کنند‌ه‌ای داشت و گریه می‌کرد و به طرف من آمد و پیشانی مرا بوسید و فرمود: ای سعید! از این به بعد، من حجت خدا بر تو أم؛ 🩸عرض کردم: ای آقای من! چرا در بین این جمعیت پیشانی مرا بوسیدید؟ فرمود: به جهت آنکه تو تعزیه دار جدّم حسین علیه‌السلام هستی! به شیعیان من برسان که ماتم جدّم حسین علیه‌السلام را در دوشنبه و جمعه فراموش نکنند. 📚مقتل خطی بیاض ص ٢٢٣ ✍این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تَر است چشمی که بیش‌تر به خودش، گریه دیده است فردا کنار فاطمه با آبروتر است ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم دنیای گریه، مزرعۀ سبز محشر است فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است در حجّ و در عبادت و در سجد‌ه‌های شب گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست تا کشتی نجات حسینی، شناور است بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام عسکری.معتضدی.mp3
5.98M
بسم الله الرحمن الرحیم "روضه شهادت امام حسن عسکری(ع) اول مهرماه/شب هشتم ربیع الاول آرمین غلامی العسکری_ع ، کرمانشاه @majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام عسکری علیه السلام و مرد دروغگو 🔹مردی به نام اسماعیل می‌گوید: بر سر راه (علیه السلام) نشسته بودم، چون حضرت خواست بگذرد، جلو رفتم، شرح نیازمندی و پریشانی خود را به آن حضرت گفتم و سوگند خوردم که درهمی ندارم، نه صبحانه ای و نه شامی. 🔹حضرت فرمود: «به نام خداوند سوگند دروغین یاد میکنی در حالی که دویست دینار را پنهان کرده ای! ولی این سخن من برای آن نیست که تو را کمک نکنم.» 🔹 سپس حضرت به غلام خود فرمود: «ای غلام آنچه همراه داری به این مرد بده.» غلام صد دینار طلا به من داد. 🔹حضرت فرمود: «از آن دینارها که پنهان کرده ای، محروم خواهی شد در حالی که به شدت به آنها نیاز داشته باشی.» 🔹اسماعیل می‌گوید: این سخن امام عسکری (علیه السلام) درست بود، زیرا من دویست دینار پنهان کرده بودم. این قضیه گذشت، تا این که هر چه داشتم خرج کرده، به مشکل بسیار بزرگی گرفتار شدم و درهای روزی به رویم بسته شد، به سراغ دینارها رفتم، دیدم دزدی آن دینارها را برده است و دیگر هرگز به دیناری از آنها دست پیدا نکردم. 📚بحار، ج ۵۰، ص ۲۸.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤 خوشبخت آنکس که گدای عسگری شد یا آن سری که خاک پای عسگری شد مدیون به اشک چشم زهراگشت هرجا چشمی که گریان عزای عسگری شد افتاده در زندان غم آن شاه عشاق محشر به پا از ناله های عسگری شد درسامرا ای دل تو با دقت نظر کن عالم اسیر آن سرای عسگری شد مهدی و این بار فراق و بی کسی ها هم پایه ی درد و بلای عسگری شد از زهر آن نامرد در بستر فتاده مهدی عزادارعزای عسگری شد از زهر کین دیگر توان در دست و پانیست عالم اسیر ناله های عسگری شد. ای اهل عالم من گدای این سرایم من خاک پای عسگری و سامرایم دیدم حسن بال و پرت افتاده اینجا درگوشه ایی از بستر ت افتاده اینجا آقا تو در مابین زندان باشی اما مانند برگی پیکرت افتاده اینجا مهدی ببین درلحظه های آخرینش چشمش به چشم مادرت افتاده اینجا من شک ندارم او عروس فاطمه بود دیدی تو نرکس همسرت افتاده اینجا ای عسگری درسامرابی یار هستی بنگر که مهدی لشکرت افتاده اینجا مجنون امام عسگری در شور و شین است او گریه کن بربی کسی های حسین است شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)