اشعارولادت امام حسین(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
روزگاری است حسین، برگ براتم دادی
درمیان روضه ات بود، نجاتم دادی
نخورم هیچ به دردت که کنی یک نظرم
تشنه بودم آمدی، آب فراتم دادی
من به مکه بروم تا به تو احرام کنم
آمدی رخت عزا در عرفاتم دادی
اگرم قطره اشکیست ز الطاف شماست
از سر لطف تو حسن حسناتم دادی
آمدی وکرمی بیش به مجنون کردی
ای شه کرب و بلا جلوه به ذاتم دادی
*****
ای امیر کربلا دستم بگیر
تا که برخیزم ز جا دستم بگیر
سر نهادم بر در کویت حسین
بین که افتادم ز پا دستم بگیر
ای حسین جان دوست می دارم تو را
سر خوشم هستم گدا دستم بگیر
در دم مردن بیا بالین من
چشم بر راهم بیا دستم بگیر
در میان وحشت برزخ حسین
یاریم کن از وفا دستم بگیر
چون که مجنون مستمند و مضطر است
گوید ای مشکل گشا دستم بگیر
******
ما را سوار چرخ زمان کرده ای حسین
مانند روح خویش روان کرده ای حسین
در بزم دل ملائکه ها سینه میزنند
ما را برای گریه نشان کرده ای ،حسین
گر پیرم از غم تو بمیرم زنده شوم
از عشق خود مرا تو جوان کرده ای حسین
عمری بود نفس به هوای تو میزنم
گویا دل مرا تو نشان کرده ای، حسین
قلبم به بزم روضه تو خو گرفته است
من خانه زاد روضه و مجنون این درم
گویا مرا اسیر جهان کرده ای حسین
******
اشعارولادت امام حسین(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
دل مازیرپایت یاحسین
پرزنددرهوایت یاحسین
ومن الماء کل شی حی
بوده اشک عزایت یا حسین
پایتخت دلم تابه ابد
به خداکربلایت یا حسین
وحده لاشریک الاهو
می رسدازصدایت یا حسین
نغمه ی ناله هل من معین
رسد ازنغمه هایت یا حسین
ویدالله فوق ایدیهم
دست مشکل گشایت یاحسین
ازدم مادرت سینه زدم
روزوشب از برایت یا حسین
روی نی چراغ گمشدگان
سرازتن جدایت یاحسین
خو ش بحال کسی که بانی است
هرکجادرعزایت یاحسین
غیرتوبرکسی رونزدم
چونکه هستم گدایت یاحسین
تاکه مجنون هوایت می کند
پرزند درسرایت یاحسین
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارولادت امام حسین(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارولادت حضرت عباس(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
هستیم گدای تواباالفضل
محتاج وفای تواباالفضل
همواره به لب نغمه سرایم
درمدح و ثنای تو اباالفضل
شدسرمه به دیده ام همیشه
خاک کف پای تواابالفضل
هرجانه به پا به سردویدم
دربزم عزای تواباالفضل
ساقی توعموی مهدی هستی
جان ها به فدای تواباالفضل
محشرسند شفاعت ما
هست مهرولای تو اباالفضل
ماگریه کن و سینه زن هستیم
درزیرلوای تواباالفضل
همواره کم است لطف حاتم
درنزد عطای تو اباالفضل
ساقی علمداری و مهدی
شدصاحب عزای تو اباالفضل
درالغمه ارباب چه بوسید
دستان جدای تو اباالفضل
مجنون به سر و سینه خود زد
از بهر عزای تو اباالفضل
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارولادت امام حسین(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شاها چه شود دست ز افتاده بگیری
این خسته زره رازسرجاده بگیری
با رنج و مشقت به مقام تورسیدم
جزعشق هرآنچه به کفم داده بگیری
از فیض سحرگاه تو من فیض نبردم
شاید که شبی گوشه سجاده بگیری
داغ غم توارث شده نسل به نسلم
غم را نتوان از دل غمزاده بگیری
مستی کنم از نام خوشت ای شه بی سر
خواهم که صبو از من افتاده بگیری
ازلطف و کرم بردر کوی تو گدایم
ازمانشود مهر خداداده بگیری
مجنون به خدا کرده هوای سر کویت
برگرد که جان من دلداده بگیری
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارولادت امام حسین(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارولادت امام حسین(ع)
شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
سائل شدم که باز غذایی، به مادهی
یک تکه نان برای گدایی ،به ما دهی
بنگر که کار ما به توافتاده ای حسین
خواهم که دست عقده گشایی به ما دهی
ازفرط عشق تو به جنون کار مارسید
خواهم دوباره حال و هوایی به مادهی
می خواستم که حاجت خود گیرم از شما
شایسته است قلب خدایی به ما دهی
ماراشکسته طعنه طوفان این زمان
منت کشیده ام که دوایی به ما دهی
اشکی بده که نذر تو وگریه هاشوم
خواهم ز اشک دیده بهایی به ما دهی
درمحفل عزای تو زهراصله دهد
اینجا نشسته ام که عطایی به ما دهی
از لطف خود بیاومراحاجتی بده
خواهم برات کرب وبلایی به ما دهی
مجنونم و مراتومرید سه ساله کن
مولاچه میشود تو صفایی به مادهی