eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
611 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🤞🤞 متن روضه ورودکاروان اسرا،به شهرشام .حاج آرمین غلامی اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه آقاجان بفدای چشمان خونبارت صباحاومسا...اذن‌میفرماییدباشماهم ناله شیم یابن الحسن 😭 هرجاسخن اززینب ودروازهء شام است😭😭 ساکت به تماشامنشینید،حرام است😭😭 رسیده روضه به بازار شام واویلا😭😭 تمام مرثیه در یک کلام واویلا😭😭 یه اشاره کوچیک به مصیبت اعظم شام والتماس دعای فرج وانتقام ان شاءالله 😭 و بر درشهر شام سه روز اسراء آل الله را نگه داشتند😭گرسنه و تشنه😭😭 تا شهر را باهر حُلّى و زيورى و زينتى آزین‌ بستند،قريب پانصد هزار مرد و زن از اهل شام، به جهت استقبال، بيرون آمدند..در بین این پانصد هزار نفر، چند هزار مرد وزن ورقاصه با ساز وآواز...😭😭 الله اکبر...😭😭😭 اما مابقی تماشاچی ها،هم دست خالی نبودن😭هرکی هرچیزی که تونست برداشت😭سنگ و...یه تعداد هم کار روبه جایی رسوندن رفتن از تنورهاشون زغالهای داغ برداشتن😭روی بامهارفتن که برسر اسرا بریزن😭😭امانگم این زغالها داغ باگردن در غل وزنجیرامام سجاد چه کرد😭😭نگم این زغالهای داغ،با سروموهای اطفال و زنان دست بسته...!! چه کرد😭😭یاحسین😭😭😭😭 بانیزه هامیرقصیدن😭😭گاهی این سرهای بریده به زیر دست و پا....😭😭😭😭یازهرااا 😭😭😭😭 چه کردن با بددهنی ها...😭😭😭 دم دروازه‌ی ساعات خدا رحم کند😭😭 به دلِ عمه‌ی سادات خدا رحم کند😭😭 محملم پرده ندارد مددی یا ستّار😭😭 حاجتم وقت مناجات خدا رحم کند😭😭 چشم من تارشده،یاتوبه هم ریخته ای😭😭 گریه داراست ملاقات،خدارحم کند😭😭 کو علمدارحرم؟آبرویم درخطراست😭😭 وسط این همه الوات خدارحم کند😭😭 حسین...😭😭😭😭 سربازار به انگشتْ نشانم دادند😭😭 ردشدم باچه مکافات خدارحم کند😭😭 سرت ازنیزه زمین خورد دلم ریخت حسین😭😭😭 زیرپارفتی؟به لب هات خدا رحم کند😭😭😭 نیزه نیزه شده ازبس گلوی پاره ی تو😭😭😭 گم شدی بین جراحات خدا رحم کند😭😭😭 چانه می‌زد سرگهواره یکی پیش رباب😭😭😭 بهر تسکین مصیبات خدا رحم کند😭😭😭😭 ای وای حسین جااانم 😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🤲😭 الهی بحرمت قلبهای سوخته بی بی زینب جان واسرای مظلوم کربلا،عجل لولیک الفرج 🤲😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه رقیه۵.mp3
9.14M
حضرت_رقیه__س__روضه🤞 .حاج آرمین غلامی اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه همه را گریه ام آخر به تقلا انداخت شام را در غمِ دلشوره ی فردا انداخت خیلی از مجلسِ امروز اذیّت شده ام خاک‌را باید از این کاخ و ستونها انداخت. "اَبَتا"‌ گفتم و یک شهر بِهم ریخت وَ بعد... عمّه را یادِ در و ناله ی زهرا انداخت! آهِ این سینه ی پا خورده ی من میگیرد فکر کردند مرا میشود از پا انداخت! جگری مانده برایم که به دردی بخورد باید انگار تورا یادِ مداوا انداخت. تا که آورد سرت را ، سرِ من تیر کشید یادم افتاد که با چوب ، سرت را انداخت این که آورد تورا بین طَبَق فکر کنم... با عجله ، دو سه دندانِ تورا جا انداخت!!! با سرش از سرِ ناقه به زمین خورد گُلت زجر هم آمد‌ و بر ساقه ی او تا انداخت. بیشتر دلخور از اینم که چرا با گیسو... بدنم را جلوی نیزه ی سقّا انداخت. راستی : از سرِ بازار خبر داری که... هرکسی خواست به ما چشمِ تماشا انداخت؟! حلقه ی جمعیتِ بی سر و پاهای یهود عمّه را در وسطِ معرکه تنها انداخت. امشب از شام مرا پَر ندهی میمیرم کارِ خیر است ، نباید که به فردا انداخت! حضرت رقیه (س) روضه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه رقیه۶.mp3
2.14M
نوحه حضرت رقیه سحرگاهان بهر دیدن من در میان طبق آفتاب آمد بدامان طفل کوچک خود اندر آن دل شب رأس باب آمد بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب خداوندا پاره شد جگرم همره پدرم می روم امشب به تن امشب کهنه پیرهنم می شود کفنم عمه جان زینب بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب پس از رنج راه شام غم و آن همه ستم و وادی صحرا از این ویران با دو دیده تر می روم به برِ مادرم زهرا بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب سبک: مداح.حاج آرمین غلامی اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت رقیه۸.mp3
5.66M
حضرت_رقیه__س__روضه .حاج آرمین غلامی اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه دیدم به روی نیزه ها بابا سرت را دیدم به دست ساربان انگشترت را بابا بمیرم تشنه بودی بین گودال پوشانده تیر و نیزه ها آن پیکرت را بابا تو رفتی و حرم رفته به غارت خیلی کتک زد قاتل تو خواهرت را راس تو روی نیزه ها باشد قبول است اما به روی نیزه ها زد اصغرت را دستان ما بستند و در بین اسیری هنگام رفتن دیده ام بال و پَرَت را وقتی که افتادم حواست بود بابا؟ حتما تو دیدی حال و روزِ دخترت را بابا وَرَم دارد تمام صورتِ من سیلی زده یک مرد جنگی دلبرت را بابا نشان پیری از موی سپید است؟ گفتی تو روزی سرگذشت مادرت را آتش میان خیمه افتاد و سرم سوخت انگار سوزانده کسی موی سرت را من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟ بابا بغل کن باز هم این دخترت را حضرت رقیه (س) روضه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه رقیه۷.mp3
2.12M
(نوحه حضرت رقیه س) .حاج آرمین غلامی اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه بابا به کجا بودی(ای بود و نبود من)۲ جانم به فدای تو(ای یاس کبود من)۲ بوسه ها مزد قاری قرآن است لب هایت جای چوب خیزران است یا ابتا حسین ای گل زهرا۲ ای نور دل حیدر(کردی تو به من احسان)۲ در گوشه ی ویرانه(بر من شده ای مهمان)۲ ای که در مهربانی چون احمدی در گوشه ی خرابه خوش آمدی یا ابتا حسین ای گل زهرا۲ افتاده ام از ناقه(از قافله جا ماندم)۲ در غربت و تنهایی(آیات خدا خواندم)۲ تا دیدم بی یاور و بی مجیبم شد بلند نوای امن یجیبم یا ابتا حسین ای گل زهرا۲ زجر آمد و زجرم داد(روزم شده شب بابا)۲ از آن همه آزارش(در تابم و تب بابا)۲ بی دین بی مروت بی بهانه بر سر و رویم زد با تازیانه یا ابتا حسین ای گل زهرا۲ آتش زده داغ تو(بر حاصل من بابا)۲ تا که سر تو دیدم(خون شد دل من بابا)۲ از لب خونی ات بوسه بگیرم آن قدر می سوزم تا که بمیرم یا ابتا حسین ای گل زهرا۲ در گوشه ی ویرانه(بوسه ز لبت گیرم)۲ با این دل بشکسته(در راه تو می میرم)۲ سیرم ای بابا از این زندگانی گوشه ی خرابه گشتم زندانی یا ابتا حسین ای گل زهرا۲ از زندگی بی تو(گردیده دلم خسته)۲ آیم به سویت بابا(با این دل بشکسته)۲ می سوزم می گریم بابا برایت تا جان من گردد بابا فدایت یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه کربلا۶.mp3
2.68M
‍ نوحه : سرنوشتم کربلا .حاج آرمین غلامی اول صفر۱۴۰۳-کرمامشاه به سر شور و نوا دارم به لب ذکر خدا دارم دو دست مستمند برا دعا دارم یه دل اسیر شاه کربلا دارم سرنوشتم کربلا باغ بهشتم کربلا روی سر در دلم فقط نوشتم کربلا خدایا از ره یاری بگیر دست گرفتاری ببر منو به دیدن علمداری بکن تو دیده روشن و به دیداری تا گل یاس ببینم سوره ی اخلاص ببینم صحن بین الحرمین و کفّ العباس ببینم طبیبا من دوا میخوام برات کربلا میخوام یه شب دعا کن ایوونِ کربلا میخوام یه صبح ازت اذونِ کربلا میخوام من ازت توشه میخوام خوشه چین و خوشه میخوام یه نماز صبح کنار قبر شش گوشه میخوام بیا و دل صبا امشب ز روی آشنا امشب به جان خسته ام بده صفا امشب رسان به من براتِ کربلا امشب هرچی دارم میدمت باغ بهارم میدمت عوض کربلا دار و ندارم میدمت سرنوشتم کربلا باغ بهشتم کربلا روی سر در دلم فقط نوشتم کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا