eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
612 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فرحة_الزهراء_علیهاالسلام 🤞🤞 آرمین غلامی_۱۴۰۳ 🔴 دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریح شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد: با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 این قبر غریب الغربا، خسرو طوس است این قبر معین الضّعفا، شمس شموس است خاک در او مرجع ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاکِ در افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 اين روضه‌ی پرنور به جنّت زده پهلو مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوش‌بو بشنيد نسيم سحری رايحه‌ی او كز بوی بهشتيش چنين بی خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل مَلَک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف این جاست که تاج از سر هر تاج‌ور افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 اولاد علی شافع یوم عرصاتند دارای مقامات رفیع الدّرجاتند در روز قیامت همه اسباب نجاتند ای وای بر آن کس که به این دوده درافتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سقر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 هر کس که به این سلسله‌ی پاک جفا کرد بد کرد، نفهمیده، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 اولاد امیّه چو در کینه گشودند بر عترت اطهار بسی ظلم نمودند آخر همگی بيدقی از لعن ربودند دیدیم که از نام و نشانْشان اثر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات می‌کُشت به هر روز بسی شیعه و سادات امروز به او لعن کنند اهل سعادات آوازه‌ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 کردند جفاها بنی عبّاس ستم‌گر مسموم شد از ظلم و جفا موسی جعفر بر قلب غریب الغربا زهر زد اخگر ظلم بنی عبّاس به گیتی سمر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 بست آب به قبر شهدا چون متوکّل در اوج فلک، روح مَلَک شد متزلزل دریا به فغان، موج زنان، نعره زد از دل در سطح زمین، غلغله در خشک و تر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 جِیش متوکّل به لب شط بنشستند بر زاير شاه شهدا راه ببستند از کین، دل زوّار حسین را بشكستند از قافله‌ی عشق بسی دست و سر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد 🌹 یا رب به حق منزلت شاه شهیدان! مسال نما لطف به مرد و زن تهران ما غرق گناهیم؛ تویی غافر عصیان این شعر مرا بار دگر در نظر افتاد: با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد (سیّد اشرف‌الدّین حسینی؛ مدفون در قبرستان ابن بابویه) 🔻 چقدر خوب است كه مجموعه اشعار ولایی و آيينی در يک مجلّد جمع و منتشر شود. 🔻 دو نکته: 🌻اوّل این که در برخی سایت‌ها شعر كامل ذكر نشده است كه در اين جا كامل نقل کرده‌ایم. 🌻🌻ديگر اين كه در دنيای مجازی، بند ذيل هم در ادامه‌ی شعر ديده می‌شود كه با مطابقت «ديوان نسيم شمال»، معلوم شد كه از او نيست. آن بند الحاقی اين است: 🌹 ای قبله‌ی هفتم که تویی مظهر یاهو! ای حجّت هشتم که تویی ضامن آهو! ما جمله نمودیم به سوی حرمت رو از عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد .حاج آرمین غلامی شنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجلس برائتی۳.mp3
6.46M
🌺🌺🌺🌺 اشعاربرائتی من به خاک از بهشت آمده ام غرضم روی خاک حب علی(ع) است حاصل لقمه ی حلال پدر اثر شیر پاک حب علی است فاطمه گفته در نظام علی طاعت من نظام للملّة است با علی دست اتحاد دهید که امامت امان من الفرقة است وطنم کربلاست، نه ایران هی نپرسید من کجایی ام حزب من، حزب حضرت زهراست هم ولایی و هم برایی ام من نه تاریک فکر هستم و نه غالی ام،  بلکه "کنتُ مجنونَک" رهبرم چهارده نفر هستند نه که "کل ولیجةٍ دونَک" عیب وحدت به هم زدن امروز نه فقط در من است ای مردم نزد هارون،  امام کاظم هم تفرقه افکن است ای مردم شیعه ی مرتضی علی هرگز نپذیرفته ننگ وحدت را آنکه "زن" بود زیر عمامه زده بر سینه سنگ وحدت را شیعه تا مرتضی علی دارد به عمر متّکی نحواهد شد حرف شیعه دو تا نمیگردد "نور وظلمت یکی نخواهد شد" چیست شرا یره خبر داری؟ حب مثقال ذرةٍ به عمر علوی با علی شود مبعوث عمری با عمر بود محشر آرمین غلامی 🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجلس برائتی۲.mp3
2.75M
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد ریگ بیابون عدد برگ و شجر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈 عدد علم الهی عدد شمس و قمر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد هر چی نبی و عدد هرچی بشر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد دانه باران عدد برف و تگر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد گردن و پا و عدد دست و کمر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد دسته ی بیل و عدد میخ و تبر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد پارو جارو عدد تیغ و سپر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد قفل و کلید و عدد دسته ی در لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد مامای گاو و عدد عرعر خر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈 عدد کیسه ی لیف و عدد شامپوی سر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈 عدد برگه ی چای و عدد قند و شکر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد پنجره ها و عدد شیشه ی در لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈 عدد هرچه که دختر عدد هر چه پسر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 عدد دانه ی یاقوت عدد هر چه گهر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه فاطمه.س....mp3
3.18M
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ چشمی شبیه چشم تو گریان نمی شود زهرا حریف چشم توباران نمی شود گیرم که نانِ بعد خودت هم درست شد نان بدون فاطمه که نان نمی شود برخیز و باز مادری ات را شروع کن فضه حریف گریۀ طفلان نمی شود بدجور جلوه کرده کبودی چشم تو طوری که زیر دست تو پنهان نمی شود معجر بزن کنار و علی را نگاه کن خورشید زیر ابر که تابان نمی شود فهمیده ام ز سرفۀ سنگین سینه ات امشب نفس کشیدنت آسان نمی شود ای استخوان شکستۀ حیدر چه می کنی؟ با کارِ خانه زخم تو درمان نمی شود من خواهشم شده ست که زهرای من بمان تو با اشاره گفتی علی جان نمی شود گفتم که روی خویش عیان کن ببینمت گفتی به یک نگاه به قرآن نمی شود صدا زد علی جان تو تو برو به مسجد .. (آخه نمی خوام باشی جان دادنِ منو ببینی ..) بچه هارم روانۀ مسجد کرد .. آره والا بچه نباید جان دادنِ پدر و مادر رو ببینه .. (یه گریز بزنم؟!) قربونه اون آقایی برم که تو گودال قتلگاه « تُديرُ طَرْفاً خَفِيّاً إِلى رَحْلِكَ وَ بَيْتِك .. » با گوشۀ چشم دید سکینه داره نگاه میکنه .. خودشُ کشاند ته گودال .. چرا گفت ای استخوان شکستۀ حیدر ؟ صدا زد: «فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ ..» چنان با لگد زد .. «فَرَفَسَ» به لگدی میگن که به سینه بزنن .. فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً .. امام زمان من معذرت میخوام .. مقتل نوشته .. مادرِ ما بارِ شیشه داشت .. آی مادر .. یه جا دیگه این عبارتُ تو مقتل داریم اونم تو گودالِ قتلگاه .. چنان با لگد به سینۀ حسین .. با صورت به زمین خورد .. ای حسین.