این انتقام باشه برای
«دخترِ کاپشن صورتی با گوشواره قلبی»
#پاسخ_سخت #انتقام_سخت🖤🥀
گـــروه جهـــادی مـــکـــتب الـــزهرا ‹س›
🏴|@maktab_al_zahra_313
هدایت شده از مسجد حضرت صدیقه الزهرا ﴿سلاماللهعلیها﴾
معتکف که می شوی یعنی وارد خانه خدا شدی
سه روز در خانه او
توهستی و خدا
خداو رحمت بیکرانش
شما هم دعوتیت به این مهمانی الهی
🔸 ویژه خواهران 🔸
مهلت ثبت نام ✍
از همین الان تا تکمیل ظرفیت
ظرفیت محدود✋
شیوه ثبتنام👇
نام و نام خانوادگی
نام پدر
کدملی
تاریخ تولد
واریز فیش به مبلغ ۳۵۰۰۰۰ به شماره کارت👇
5859 8310 1849 9920
ارسال فیش به این دوتا آیدی👇
خانم روستایی👈@Frzan6492
خانم حسینی👇
@hosseyni31311
آدرس؛بلوار شهید ابراهیم اسمی خیابان ۱۶متری امام خمینی مسجد حضرت صدیقه الزهرا (س)
https://eitaa.com/masjed16metri
اعمال شب لیلةالرغائب:
شب لیلةالرغائب ؛شب آرزوها ،شبی که هزاران ملائک بر زمین فرود می آیند تا تو هرآنچه می خواهی آرزو کنی و خداوند بی صبرانه منتظر شنیدن است تا اجابت کند آنچه تو می خواهی!
لیلة الرغائب اولین شب جمعه ماه رجب است و در وصفش فضیلت های بسیاری را برشماردند.گویند در این شب درهای رحمت الهی به سوی زمینیان گشوده شده است و عرشیان همه آماده اند تا در بزم دعا و نیایش زمینیان حضور یابند.
حضرت رسول (ص) هنگامی که فضیلت ماه رجب را برای اصحاب خود بیان میکردند، درباره «لیلةالرغائب» فرمودند: «از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را «لیلةالرغائب» نامیدهاند.»
#لیله_الرغائب
گـــروه جهـــادی مـــکـــتب الـــزهرا ‹س›
🏴|@maktab_al_zahra_313
.
.
🌿..شـــب آرزوهــا
هــمـــیـــن آرزومــه
بـبــیــنم ضــریــــــح
حــســین ع رو بـه رومــه..🌿
.
.
#لیله_الرغائب
#شب_جمعه
اللهم عجل لولیک الفرج 🌿
گـــروه جهـــادی مـــکـــتب الـــزهرا ‹س›
🏴|@maktab_al_zahra_313
مداحی_آنلاین_من_حرم_لازمم_پیام_کیانی.mp3
5.02M
من حرم لازمم دلم تنگه ،
روزگارم ببین بهم خورده ،
تو عراقی منم ایرانم ،
سرنوشت این چنین رقم خورده ،
آبروی دو عالم ،
رویامه رویامه ، کربلا آخر دنیامه.
گـــروه جهـــادی مـــکـــتب الـــزهرا ‹س›
🏴|@maktab_al_zahra_313
-مـــکـــتب الـــزهرا ‹س›-🇮🇷
. 🌸 .
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب ، اســم تــو مصـــطــفـاسـت
در کتاب اسم تو مصطفاست،زندگینامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده را به روایت همسرش، سمیه ابراهیمپور و قلم راضیه تجار میخوانید.
خلاصه کتاب اســم تــو مصـــطــفـاسـت:
راضیه تجار با قلم شیوا و زیبای خود داستان زندگی این شهید بزرگوار را از زبان همسرش نوشته است. از زمانی که مصطفی و سمیه که یکی زاده شمال و دیگری زاده جنوب بود باهم در تهران آشنا شدند و پیمان عشق بستند تا زمانی که روح یکی آنقدر بزرگ شد تا دیگر در پوست خودش نگنجید و به معراج رفت.
کتاب اســم تــو مصـــطــفـاسـت برای چه کسانی مناسب است:
اگر به خواندن داستانهای واقعی از زندگی بزرگمردان و شهدای جنگ تمیلی علاقه دارید این اسم تو مصطفاست یکی از بهترین کتابها در زمینهی زندگینامهی شهدا است.
جملاتی از کتاب اســم تــو مصـــطــفـاسـت:
اینجا بر لبهٔ سنگ سرد نشستهام و زیر چادر، تیکتیک میلرزم. آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده، یک ذره هم گرما به تن من نمیبخشد. انگار با موذیگری میخواهد دو خط ابروی تو را به هم نزدیکتر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند. میدانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده. تا اینجا پای پیاده آمدم. از خانهمان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است، اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم و داد زدم: «آقامصطفی!» نه یک بار که سه بار. دیدم که از میان باد آمدی، با چشمهایی سرخ و موهایی آشفته. با همان پیراهنی که جایجایش لکههای خون بود و شلوار سبز لجنی ششجیبه. آمدی و گفتی: «جانم سمیه!»
گـــروه جهـــادی مـــکـــتب الـــزهرا ‹س›
🏴|@maktab_al_zahra_313