#ادعیه
در هر روز ماه صفر ، ۱۰ مرتبه این دعا را قرائت فرمائید.
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije
#حدیث
💎امیرالمومنین عليه السّلام فرمودند:
أَسوَأُ النَّاسِ حَالاً مَن لم يَثِق بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ، وَلم يَثِق بِهِ أَحَدٌ لِسُوءِ فِعلِهِ.
آن كس که از همه حال و روزش بدتر است، کسي است كه به سبب بدگمانيش به هيچ كس اعتماد ندارد و به سبب بدرفتاريش هيچ كس به او اعتماد نمي كند.
📚بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۹۳
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije
ای دختر سه ساله ی سلطان کربلا
وی کوثر سه آیه ی قرآن کربلا
تو یادگار فاطمه بودی رقیه جان
جان حسین بودی و جانان کربلا
🏴 مراسم عزاداری ایام حزن آل الله و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
💠زیارت عاشورا: ساعت 20:30
کربلایی قدیر حلاج
💠سخنرانی: ساعت 21
حجت الاسلام موسوی نژاد
💠مداحی: ساعت 21:45
کربلایی محمدرضا محمدی
◾️ سه شنبه 31 مرداد تا پنجشنبه 2 شهریور
مؤسسه فرهنگی آموزشی حضرت خدیجه سلام الله علیها
میدان هفت تیر ، ابتدای هفت تیر 7
✔️ برادران و خواهران
🌹حضور جمیع محبین اهل بیت علیهم السلام موجب تعظیم شعائر میگردد.
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت رقیه علیها السلام
🎞 بابا نبودی از همه کتک خوردم
#مرحوم_حــاج_حـسـن_جــمـالــى
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije
گریه سر مطهر امام حسین علیه السلام در مصیبت حضرت رقیه سلام الله علیها
💎طاهر بن عبدالله دمشقی میگوید:
من ندیم آن لعين (یزید) بودم و اکثر شب ها برای او صحبت میکردم و او را مشغول مینمودم. شبی نزد آن ملعون بودم و قدری هم از شب گذشته بود؛ به من گفت: ای طاهر! امشب وحشت بر من غالب است و قلبم در تپش افتاده و دلم از غصه و حزن پر شده. بسیار اندوه و غصه دارم که حال نشستن و صحبت کردن ندارم. بیا سر من را در دامن بگیر و از افعال ناشایسته و گذشته من صحبت نکن.
🔹طاهر میگوید: من سر نحس او را در دامن گرفتم. آن لعین به خواب رفت. سر نورانی سید الشهداء در آن وقت در طشت طلا در مقابل ما بود. چون ساعتی گذشت، دیدم که ناله پرده نشینان حرم محترم امام حسین علیها السلام از۶ خرابه بلند شد. آن لعین در خواب؛ و من در اندوه بودم که این چه ظلم و ستم بود که یزید بدمآب به اولاد بو تراب نمود؟! به طرف طشت نظر کرده، دیدم که از چشمهای امام حسین علیه السلام اشک جاری شده است؛ تعجب کردم. پس دیدم آن سر انور به قدر چهار ذراع گویا بلند شد و لبهای مبارکش به حرکت آمده، و آواز اندوهناک و ضعیفی از آن دهان معجز بیان بلند شد که میگفت:
🔸خداوندا! اینان اولاد و جگر گوشه من هستند و اینها اصحاب مناند. طاهر میگوید: چون این حال را از آن حضرت مشاهده کردم، وحشت و دهشت بر من غلبه کرد؛ شروع به گریه کردن کردم. به بالای عمارت یزید آمدم که خرابه در پشت آن عمارت بود خیال میکردم شاید یکی از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله فوت شده که مرگ او باعث این همه ناله و ندبه شده است. وقتی بالای قصر رسیدم، دیدم تمامی اهل بیت اطهار علیهم السلام طفل کوچکی را در میان گرفتهاند؛ و آن دختر خاک بر سر میریزد و با ناله و فغان میگوید: ای عمه، ای خواهر پدر بزرگوار من، کجا است پدر من؟ كجا است پدر من؟ آنها را صدا زدم و از ایشان پرسیدم که چه پیش آمده که باعث این همه ناله و گریه شده است؟
🔹گفتند: ای مرد! طفل صغير سيد الشهدا پدرش را در خواب دیده؛ و الآن بیدار شده و از ما پدر خود را میخواهد. هر چه او را تسلی میدهیم، آرام نمیگیرد. طاهر گوید: بعد از مشاهده این حالتهای دردناک، پیش یزید برگشتم، دیدم آن بدبخت بیدار شده، به طرف آن سر، سر حسین بن علی علیهما السلام نگاه میکند. و از کثرت وحشت و دهشت و خوف و خشیت مانند برگ بید بر خود میلرزید. در آن اثنا سر اطهر آن مولا به طرف یزید متوجه شده،
🔸فرمود: ای پسر معاویه! من در حق تو چه بدی کرده بودم که تو با من این ستم و ظلم نمودی و اهل بیتم را در خرابه جا دادی؟! سپس سر مبارک شریف آن حضرت به سوی خداوند خبير و لطیف توجه نموده و گفت: خداوندا! از یزید به کیفر رفتاری که با من کرده و به من و اهل بیت من ظلم نموده، انتقام بگیر. وقتی یزید این را شنید، بدنش به لرزه درآمد و نزدیک بود که بندهایش از یکدیگر بگسلد. پس از من علت گریه اهل بیت علیهم السلام را پرسید و سر آن حضرت را به خرابه نزد آن صغيره فرستاد و گفت: سر را نزد آن صغيره بگذارید؛ شاید که با دیدن آن تسلی یابد.
ملازمان یزید سر حضرت سید الشهداء علیه السلام را برداشته، به در خرابه آمدند. چون اهل بیت دانستند که سر امام حسین علیه السلام را آوردهاند، همگی به استقبال آن سر شتافتند و سر امام حسین علیه السلام را از ایشان گرفته و اساس ماتم را از سر گرفتند. به ویژه زینب کبری علیها السلام که پروانهوار به دور آن شمع محفل نبوت میگردیدند. پس چون نظر آن صغيره بر سر مبارک افتاد، پرسید: این سر چیست؟! گفتند: این سر مبارک پدر تو است.
پس آن مظلومه آن سر مبارک را از طشت برداشت و در بر گرفت و شروع به گریستن نمود و گفت: پدر جان! کاش من فدای تو میشدم! کاش قبل از امروز کور و نابینا بودم! و کاش میمردم و در زیر خاک بودم و نمیدیدم محاسن مبارک تو به خون خضاب شده است! پس این مظلومه دهان خود را بر دهان پدر بزرگوار خود گذاشت و آنقدر گریست که بیهوش شد. چون اهل بیت علیهم السلام آن صغيره را حرکت دادند، دیدند که روح مقدسش از دنيا مفارقت کرده و در آشیان قدس در کنار جدهاش فاطمه زهرا علیها السلام آرمیده است. چون آن بیکسان این وضع را دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند و دوباره عزای غم و زاری برپا نمودند.
📚 بکاء الحسین، تألیف فاضل بسطامی، ص۳۵۴-۳۵۷
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با حال مناسب ببینید
هدیه به روح مطهره حضرت رقیه سلام الله علیها #صلوات
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije
دعاء اهلبیت عصمت در حق زوار امام حسین علیهالسلام
🔴 قَالَ اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ:
يَا مُعَاوِيَةُ لاَ تَدَعْ زِيَارَةَ قَبْرِ الإمامُ اَلْحُسَيْنِ لِخَوْفٍ فَإِنَّ مَنْ تَرَكَ زِيَارَتَهُ رَأَى مِنَ اَلْحَسْرَةِ مَا يَتَمَنَّى أَنَّ قَبْرَهُ كَانَ عِنْدَهُ
أَ مَا تُحِبُّ أَنْ يَرَى اَللَّهُ شَخْصَكَ وَ سَوَادَكَ فِيمَنْ يَدْعُو لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ اَلْأَئِمَّةُ.
⚫️ امام صادق صلوات الله علیه فرمودند:
به جهت ترس و وحشت، زيارت قبر امام حسين را ترك مكن
زيرا كسى كه زيارت آن حضرت را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو نمايد ای کاش قبر آن حضرت نزد او میبود (تا بتواند زياد به زيارتش برود)
آيا دوست ندارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببيند كه حضرت رسول و امیرالمؤمنین و فاطمه و ائمه در حقشان دعاء مینمایند؟
📚کامل الزيارات جلد۱ صفحه۱۱۶
https://eitaa.com/maktab_hazrat_khadije