فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🎙شیوه تنبیه کردن همسر
🔴 #استاد_عباسی
💯 پیشنهاد دانلود
💖 💖
🌸🍃﷽🍃🌸
🔻خدا میبیند، ملائکه مینویسند🔻
اگر به فرزندانِ خود 👨👩👧👦
❌ به جای گفتنِ:
"دیوار موش 🐭 داره، موش هم گوش 👂 داره..."
✅ بگوییم:
"خدا میبیند، و ملائکه در حال نوشتن ✍️ هستند..."
👈 نسلی از ما متولد خواهد شد، که به
جای مراقبتِ مردم، مراقبتِ خدا و ملائکه را در نظر دارد!
✨✨✨✨✨
❌شش دُنگ حواسمون رو جمع کنیم❌
⚠️ ملائکه مشغول نوشتن هستند..
👌 و خدا درحالِ دیدن...👇️
🕋 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ (۱۶) وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ (۱۷) مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (۱۸)
💢 ما انسان را آفریدیم، و وسوسههای نفس او را میدانیم،
💢 و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
💢 به خاطر بیاورید هنگامی را که، دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند، اعمالِ او را دریافت میدارند، و ثبت میکنند.
💢 انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر این که، فرشتهای مراقب و آماده برای ثبتِ آن، نزد او حاضر است!
🌴سوره ق، آیات ۱۶ تا ۱۸🌴
#تربیت_فرزند
#لحظه_ای_با_قرآن
💖 💖
🔴 #کتکخوردن_از_همسر
💠مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه میرود، همسرش حسابى او را #کتک میزند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که #عصبانى میشود، حسابى مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد. گفتند: او را #طلاق بدهید. گفت: نمیدهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، #ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم.گفتند: چرا؟ فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم #نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین علیهالسلام میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من #تعظیم میکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه #هوا مرا برمیدارد، (کمی مغرور میشوم) همان وقت میآیم در خانه، کتک میخورم، هوایم بیرون میرود. این #چوب الهى است، این باید باشد.
📙کتابنفس؛ انصاریان،ص ۳۲۸
🆔 @zanashooi_amoozesh
🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ
▪️سالروز رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها را به محضر آقا امام زمان ارواحنا فداه و شیفنگان آن حضرت تسلیت عرض میکنیم.
🥀◾️🥀◾️🥀◾️🥀
سلام وعرض ادب
خوبید ان شاءالله
هفته ای سرشار از عنایت اهل بیت داشته باشید
ان شاءالله این هفته
معرفی بانوان شهیده را
دوباره شروع خواهیم کرد
🌷💕🌷💕🌷💕🌷💕🌷
🌹 مقام علمی حضرت معصومه سلاماللهعلیها
📜 ابراهیم با اشتیاق بُرد مصری را دست خواهر داد. می دانست که فاطمه علیرغم سن و سال کم در مجالس درس پدر حضور داشته.
⁉️ فاطمه سوالات را با دقت خواند و گفت: «اجازه می دهی پاسخ سوالات را بنویسم؟»
✅ ابراهیم لبخندی زد و گفت: «حتما، صبر کن برایت قلم و مرکب بیاورم.»
🐪 مردهای کاروان، مدینه را به قصد دیار خود ترک کردند. هنوز از مدینه دور نشده بودند که چند سوار به آنها نزدیک شدند. رئیس کاروان، موسی بن جعفر را شناخت. از اسب پیاده شد و مشتاقانه به سمت او رفت.
❇️ امام موسی کاظم نیز از اسب پیاده شد. سلام کرد و با مرد دست داد.
مرد گفت: «همراهانم سوالاتی از محضرتان داشتند؛ اما اهل منزل گفتند سفر هستید.»
❓امام گفت: «سوالات تان چه بود؟»
رئیس کاروان بُرد مصری را از میان عبایش درآورد و گفت: «دختر گرامیتان فاطمه خانم پاسخ آنها را برای ما نوشتند.»
🌹 امام پاسخها را گرفت و تمام آن را خواند. لبخند بر لبش نشست و سه بار زیر لب گفت: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش.»
رو کرد به مرد و گفت: «پاسخ من نیز به سوالات شما همین ها بود.»
📘کتاب «دختر ماه»؛ نوشته خانم سارا عرفانی
❣️ @khamenei_reyhaneh
هدایت شده از #بهار_دل❤️
🌹💝🌹
متن آهنگ محمد اصفهانی هوامو نداشتی
هوامو نداشتی هوایی شدم چه کابوس بی انتهایی شدم
نگاهت منو زیر رو میکنه منو با دلم روبرو میکنه منو دست بسته تو و قلب خسته
که هر کی رسیده ی جاشو شکسته
ولی حسن عاشق به دیوونگیشه ی وقتایی کوه هم دلش ابری میشه
ابریشو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشقو بیار من میرسم به تو آخر کار بارون ببار
من بیقرار توام بیقرار بیرون بیارم از این انتظار عاشق شدم مثه ابر بهار بارون ببار
پریشونم اما پریشونترم کن فقط از تو میخوام ی کم باورم کن
هوام از نفسهات داره جون میگیره نفس میکشم تا خیالت نمیره
ابریشو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشقو بیار من میرسم به تو آخر کار بارون ببار
من بیقرار توام بیقرار بیرون بیارم از این انتظار عاشق شدم مثه ابر بهار بارون ببار
🌹💝🌹💝🌹💝🌹
✨﷽✨
✍حاج آقا قرائتی
آقا اصلا دین رو میذاریم کنار
بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار
حجاب یه مساله عقلیه هر عقل سالمی میتونه قبول کنه به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!کسی هست بگه حاضرم؟! پس همونطور که دوست داری شوهرت عشقش مال تو باشه، جوری از خونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی
یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی، زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
#همسرانه
#ابتکار_در_صحبتکردن
💠نگو بیا دنبالم
بگو میخام تو راه خونه باهات باشم
💠نگو این چیه پوشیدی
بگو اون لباسه بیشتر بهت میاد!!؟
💠نگو میخام فلان کارو بکنم
بگو نظرت درباره این کار چیه!
💝💕💝
❌من و تو نداریم‼️
"#خانواده من و تو نداریم"
🔴در بعضی موارد که میخواین یه عکس العملی رو نسبت به خانواده همسرتون نشون بدین و عکس العملتون رو توی نظر همسرتون موجه نشون بدین
به همسرتون بگین
" اگه خانواده خودمم بودن همین کارو میکردم...خونواده من و تو نداریم"
💎در عمل هم سعی کنین تفاوتی در روابط اجتماعی و فامیلی بین خانواده خودتون و خانواده همسرتون نذارین ...
#آیین_همسرداری
@Hamsardary1
هدایت شده از ملت ایران باید قوی شود
بیاییم
امروز را مزین به صلواتهایی کنیم
که به نیت سربازان گمنام حضرت
مثل مدافعان حرم و مدافعان امنیت و .......خانواده هایشان
فرستاده میشود
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
💝🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷💝
#همسرانه❤️
✍هنگامی که همسرتان عصبانی و خشمگین می شود ، او را کودک، آزرده و رنجیده ای ببینید که نمی داند چگونه تقاضای همیاری ، آرامش و همدلی کند .
💥این عمل به شما کمک خواهد کرد تا با خشم و عصبانیت از خود واکنش نشان ندهید بلکه با عشق ورزی و پذیرش به او پاسخ دهید
🌹💝🌹
#خانواده
از نظر اسلام تشکیل خانواده یک فریضه است. اگرچه شرعاً در زمره ی واجبات ذکر نشده ، اما به قدری تحریص و ترغیب شده است که انسان می فهمد خدای متعال بر این امر اصرار دارد آن هم نه به عنوان یک کارگزاری بلکه به عنوان یک حادثه ی ماندگار ودارای تاثیر در زندگی وجامعه
مقام معظم رهبری / خطبه عقد: ۱۱ اسفند ۱۳۷۷
گروه معارف
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه
(سلام الله علیها)
🔷 @amfm_ir
#خانواده #آسایش #استحکام
#ازدواج #همسر #فرزند #تربیت
#رشد #استعداد #پرورش
#خادم_کریمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢خواهرم مراقب باش ...
گناه دیگران را به پای تو ننویسند !
یکبار قدم زدن در خیابان با بدحجابی و نوشتن هزاران گناه نکرده ی خودارضایی 😰
#رائفی_پور
#خودارضایی
#استمناء
#حجاب
#بدحجابی
#گناه
#قانون_پوشش
📌یه زن آمريكايی، شب هالووين با لباس منقش به صليب برعكس و عدد ٦٦٦ و سلام شيطان، سوار هواپيما شده. بهش گفتن يا لباستو عوض ميكنی يا ميندازيمت بيرون و انداختنش بيرون!!!!
📌جالبه که تو آمریکا هم به پوشش آدما گیر میدن، ولی خب برای ما از داستان های تخیلی آزادی تو اونجا تعریف میکنن!
#قانون
#پوشش
#حجاب
🌹💝🌹
سلام وعرض ادب
طبق قولی که دادیم
زندگی نامه بانوان شهید را دوباره
آغاز میکنیم
ابتدا مروری بر بانوان شهیدی که درکانال گذاشته شده خواهیم داشت 🌹
سمیه های زمان
https://eitaa.com/somayehayezaman
لطفا دوستانتان را به کانال دعوت نمائید
🌷💝🌷
سمیه » مادر عمار یاسر، از بانوان بسیار جلیل القدر و بزرگواری است که صدمات و رنج های زیادی را پس از گرویدنش به دین مبین اسلام، در راه خداوند متحمل شد و سرانجام به عنوان اولین بانوی شهید اسلام نام گرفت.
وی، دختر خباط و کنیز ابی حذیفه بن المغیره – رییس قبیله ی بنی مخزوم – بود (۱) و در میان کنیزان قریش کنیزی آزاد منش، عاقل و خوش قلب، نمکین و پاکدامن، مانند او وجود نداشته است.
همسرش یاسر، پسر عامر و از اعراب عنسی مذجحی قحطانی یمن بود که همراه دو برادرش «حارث » و «مالک » از یمن به مکه راه افتاد تا برادر چهارمش را که بر اثر قحطی و خشک سالی و فساد اوضاع حکومت یمن، آواره شده بود، پیدا کند.
پس از آن که سه برادر از پیدا کردن برادر گمشده ی خود مایوس شدند، مالک و حارث بازگشتند، ولی یاسر در مکه ماند و با رییس قبیله ی بنی مخزوم – ابی حذیفه بن مغیره – هم پیمان شد. (۲)
ابو حذیفه – که مرد مهربان و خوش قلبی بود – از یاسر نگهداری می کرد و یاسر نیز که از اکرام و مرحمت ابو حذیفه برخوردار بود، حداکثر وفاداری و خلوص را نسبت به او ابراز می داشت.
«ابو حذیفه » روزی به فکر هم پیمان عنسی خود افتاد تا برای او همسری انتخاب کند و او را از تنهایی نجات دهد و ضمنا امیدوار بود که خداوند فرزند شایسته ای به او بدهد; بدین جهت «سمیه » دختر خباط را، که شریف ترین و عفیف ترین کنیز وی بود، به ازدواج یاسر درآورد و پس از آن سمیه را نیز آزاد کرد و مقرر داشت که فرزندان این زن و شوهر نیز جزو آزادگان (احرار) شناخته شوند.طولی نکشید که از این ازدواج مبارک، پسری به نام «عمار» متولد شد.
وقتی حضرت خاتم الانبیا محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) به مقام نبوت مبعوث شد و آیین روشنگر اسلام را به طور غیر علنی وارد مکه نمود، یاسر و سمیه و فرزندشان عمار که در آن هنگام، جوانی رشید و قوی بود، جزو اولین نفراتی بودند که به دین مبین اسلام گرویدند و تمام خطرات احتمالی را با جان و دل پذیرا شدند.
با اسلام آوردن این خانواده و پذیرش آیین توحید و یکتاپرستی و نفی و طرد کفر و شرک، آزار و اذیت ها و شکنجه های کفار قریش نسبت به آن ها شروع شد و روز به روز فزونی می یافت و شدت می گرفت.
اشعه ی آتش بار آفتاب بر شهر مکه می تابید و آفتاب سوزان به صورت لهیب آتش به سر و صورت مردم برمی خورد و آن ها را بریان می کرد و اشعه ای که روی ریگ ها می تابید ریگ ها را می گداخت و تاثیر حرارت ریگ ها در یکدیگر، ریگزار مکه را به صورت کوره ی گداخته ای درآورده بود.
در این ریگزار داغ، ابوجهل مشغول شکنجه کردن یک زن و مرد سال خورده و یک مرد جوان بود. جلاد ها سنگ های سنگینی روی سینه ی هر یک از این سه نفر گذاشته و به سختی آن ها را شکنجه و آزار می دادند.
ابو جهل می گفت: یکی از این سه امر موجب نجات و آسایش شما خواهد بود: ۱٫ سب و شتم پیامبر; ۲٫ تبری جستن از او; ۳٫ رجوع به لات و عزی. ولی از زبان آن ها جملاتی غیر از «الله اکبر» و «لا اله الا الله » و بد گفتن به لات و عزی و یاد کردن نام مبارک پیامبر با کمال احترام چیزی شنیده نمی شد. (۳)
در نتیجه ی این استقامت و بردباری شگفت آور، شکنجه های ابوجهل بر آن ها فزونی می گرفت; زره های آهنین بر بدن مبارکشان می کرد و آن ها را در آفتاب سوزان صحرای مکه نگاه می داشت; به نحوی که حرارت آفتاب و داغی آهن بدنشان را می پخت و مغزشان را به جوش می آورد. (۴)
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) که رحمه للعالمین بود، برای هم دردی و تفقد از حال آن ها به نزدشان می آمد، پشت سر هر یک از آن ها قرار می گرفت و با دست بدنشان را نوازش می داد و با کمال رافت و محبت می فرمود:«صبرا یا آل یاسر فان موعدکم الجنه (۵) ; ای افراد خاندان یاسر شکیبا باشید! موعد شما بهشت است » و نیز رو به آسمان می کرد و می گفت: «خدایا! آل یاسر را بیامرز که من آن چه از عهده ام ساخته بود انجام دادم. (۶)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) تا جایی که امکان داشت در کنار آن ها می نشست و از آنان تفقد می کرد، حزن و اندوهی که پیامبر را از ملاحظه ی وضع این تازه مسلمان ها فرا می گرفت، کمتر از تاثیر آهن گداخته ای نبود که بدن های آن ها را داغ می کرد. حضرت سپس برمی خاست و برای انجام سایر شئون اسلام قیام می کرد و با کمال شکیبایی با آن ها وداع می نمود.
همین که پیغمبر از نزد آنان حرکت می کرد و می رفت، جنون ابوجهل اوج می گرفت و خشم او فزونی می یافت، لذا دستور می داد تا جلادها، بیچارگان ستم دیده را در آب غرق کنند.
ادامه دارد ......
🌷💝🌷💝🌷💝🌷💝