eitaa logo
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
59 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
50 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 ⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° زوجی تنها دو سال از زندگی‌شان گذشته بود به تدریج با مشکلاتی در جریان مراودات خود مواجه شدند به گونه‌ای که زن معتقد بود از این زندگی بی معنا بیزار است زیرا همسرش رمانتیک نبود بدین سبب روزی از روزها به شوهرش گفت که باید ازهم جدا شویم. اما شوهر پرسید چرا؟ زن جواب داد من از این زندگی سیر شده‌ام دلیل دیگری وجود ندارد. تمام عصر آن روز شوهر به آرامی روی مبل نشسته بود و حرفی نمی‌زد. زن بسیار غمگین شده در این اندیشه بود که شوهرش حتی برای ماندنش، او را متقاعد نمی‌سازد. تا اینکه شوهر از او پرسید: چطور می‌توانم تو را از تصمیمت منصرف کنم؟ زن در جواب گفت: تو باید به یک سوال من پاسخ دهی اگر پاسخ تو مرا راضی کند من از تصمیم خود منصرف خواهم شد سپس ادامه داد من گلی در کنار پرتگاه را بسیار دوست دارم اما نتیجهٔ چیدن آن گل "مرگ" خواهد بود آیا تو آنرا برای من خواهی چید؟ شوهر کمی فکر کرد و گفت فردا صبح پاسخ این سوال تو را می‌دهم. صبح روز بعد زن بیدار شد و متوجه شد که شوهرش در خانه نیست و روی میز نوشته‌ای زیر فنجان شیر گرم دیده می‌شود. زن شروع به خواندن نوشتهٔ شوهرش کرد که می‌گفت: عزیزم، من آن گل را نخواهم چید اما بگذار علت آن را برایت توضیح دهم. اول اینکه تو هنگامی که با کامپیوتر تایپ می‌کنی مرتکب اشتباهات مکرر می‌شوی و بجز گریه چارهٔ دیگری نداری به همین دلیل من باید باشم تا بتوانم اشتباه تو را تصحیح کنم. دوم اینکه تو همیشه کلید را فراموش می‌کنی من باید باشم تا در را برای تو باز کنم. سوم اینکه تو همیشه به کامپیوتر خیره نگاه می‌کنی و این نشان می‌دهد تو نزدیک بین هستی من باید باشم تا روزی که پیر می‌شوی ناخن‌های تو را کوتاه کنم. به همین دلیل مطمئنم کسی وجود ندارد که بیشتر از من عاشق تو باشد و من هرگز آن گل را نخواهم چید. اشک‌های زن جاری شد و به خواندن نامه ادامه داد: عزیزم اگر تو از پاسخ من خرسند شدی لطفاً در را باز کن زیرا من نانی که تو دوست داری را در دست دارم. زن در را باز کرد و دید شوهرش در انتظار ایستاده است. زن اکنون می‌دانست که هیچ کس بیشتر از شوهرش او را دوست ندارد. عشق همان جزئیات ریز معمولی و عادی زندگی روزانه است که خیلی ساده و بی اهمیّت از کنار آنها می‌گذریم. ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ... ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺸﺘﻮﺍﻧﻪ ... ﻣﺜﻞ ﺁﻭﯾﺨﺘﻦ ﺑﻪ ﻃﻨﺎﺑﯽ ﭘﻮﺳﯿﺪﺳﺖ ... ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ... ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ ... ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ... ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯽ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﺮﻭﯼ ... ﻭﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻭﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ ﻧﻤﺎﻧﯽ .... ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ .. ﺳﺎﯾﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺍﺳﺖ .. ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺑﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ... 💔🌸💔🌸💔🌸💔🌸💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افرادى که با ما هم عقيده هستند به ما آرامش مى دهند و افرادى که مخالف با عقيده ى ما هستند به ما دانش آدمى براى لذت بردن از زندگى به آرامش نياز دارد و براى چگونه زيستن به دانش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در فتح‌المبین ما عملیات نکردیم! ما فقط راهپیمایی میکردیم و شعارمان یا زهرا(ع) بود. آنجا هرچه که بود نظر عنایت خودِخانم حضرت صدیقه طاهره (س)بود. #سلام_بر_شهید_ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا