عشق به شهدا و دفاع مقدس در زندگیاش جاری بود، هر کجای زندگیاش سرک میکشیدی، میدیدیشان.
خودش دیدترین و خوش قواره ترین جای خانه را که رو به قبله هم نباشد، انتخاب میکرد برای عکس شهدا.
در همان زیرزمین کوچه طه، خیلی خوشگل به ترتیب از امام و آقا شروع کرده بود تا همت و متوسلیان و بروجردی و کاوه و عکسها را چسبانده بود.
مقید بود در حضور شهدا گناه نشود، همیشه میگفت: شهدا اینجا هستند و خجالت بکشید، به عکس ها بیاعتنا نبود، سعی میکرد پایش را رو به عکسشان دراز نکند، حتی شبها که میخوابید.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
کتاب عمارحلب، صفحه 201
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
22.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید| مستند #شهید_بابڪ_نوری
#رهروان_مکتب_سلیمانی♥️
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
حجت الاسلام سید رضا بطحایی به همراه همسر باردار و فرزند خردسالش سال ۹۳ در سامرا توسط تروریستهای داعش به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.
حجت الاسلام سید رضا بطحایی به اتفاق خانواده اش برای زیارت حرم مطهر امامین عسکریین در سامرا بودند که با حمله تروریست های داعش در جاده برگشت از سامرا به کمین نیروهای داعش افتادند.
این شهید بزرگوار ، هنگام دستگیری ملبس به لباس روحانیت و در حال مکالمه تلفنی با دوستانش در نجف اشرف بوده است که تروریست های داعش تلفن را از وی گرفته و دستگیری آنان را اعلام میکنند.
روحانی شهید سید رضا بطحایی ، اولین و تنها خانواده ایرانی هستند که پیکرشان به دست داعشیهای جلاد در شهر بلده عراق قطعهقطعه شد ، تروریستهای داعش ابتدا فرزند خردسال و همسرش را در مقابل دیدگان ایشان شهید کردند و سپس خودش را هم به شهادت رساندند.
مهمترین هدف داعش ورود به ایران بود که شهدای مدافع حرم ابتدا نگهبان حرمین شریفین در سوریه و عراق شدند و سپس نجات بخش مردم شدند.
#شهید_سیدرضا_بطحایی🌹
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
22.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید| زیارتنامه شهدا با صدای فرمانده حاج #شهید_قاسم_سلیمانی
#پنجشنبه_و_یاد_شهدا_باصلوات💐
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
همیشه خدا توی تدارکات خدمت میکرد. کمی هم گوش هایش سنگین بود. منتظر بود تا کسی درخواستی داشته باشد، فورا برایش تهیه میکرد.
یک روز عصر، که از سنگر تدارکات میآمدیم، عراقیها شروع کردن به ریختن آتش روی سر ما. من خودم را سریع انداختم روی زمین و به هر جان کندنی بود خودم را رساندم به گودال یک خمپاره. در همین لحظه دیدم که که حاجی هنوز سیخ سیخ راه میرفت. فریاد زدم: «حاجی سنگر بگیر!» اما او دست چپش را پشت گوشش گرفته بود و میگفت: «چی؟ سنگک؟»
من دوباره فریاد زدم: «سنگک چیه بابا، سنگر، سنگر بگیر...!!»
سوت خمپارهای حرفم را قطع کرد، سرم را دزدیدم. ولی وقتی باز نگاه کردم دیدم هنوز دارد میگوید: «سنگک؟»
زدم زیر خنده. حاجی همیشه همینطور بود از همه کلمات فقط خوردنیهایش را میفهمید.😁
#روایتی_شیرین..
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد🍃
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
رفتم اسم بنویسم برای اعزام به جبهه. گفتند: سنّت کمه. یه کم فکر کردم، یه راهی به ذهنم رسید...! رفتم خونه و شناسنامه خواهرم رو برداشتم. « ه » سعیده رو با دقت پاک کردم، شد سعید!
این بار ایراد نگرفتند و اعزامم کردند. هیچ کس هم نفهمید. از آن روز به بعد دو تا سعید توی خونه داشتیم...
منبع: سالنامه فانوس ۱۳۹۰
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
سلام علیکم؛
🌹اعزام کاروان راهیان نور به کرمان
🌹زیارت مزار سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی عزیز
🌷زیارت مزار سرداران و شهدای عزیز کرمان در گلزار بین المللی شهدای کرمان
⚘ حضور در مکان های معنوی ، زیارتی و سیاحتی
و برنامه های فرهنگی متنوع
⚘تاریخ حرکت ۲۳ تیرماه
تنها کسی که بر حاجقاسم حق وِتو داشت...
یکی از دوستان حاج قاسم تعریف میکرد که با حاجی جلسه داشتن و زمانش طولانی شد، توی همین حین شهید حسین پورجعفری آمد و چیزی به حاج قاسم گفت. حاج قاسم هم برگشت و با خنده گفت تنها کسی که بر من حق وتو داره و میگوید باید کجا باشم حسین آقاست.
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
بهش گفتم برگشتنی یه خورده کاهو و سبزی بخر
گفتــــــ سرم شلوغه میترسم یادم بره روی یه تیکه کاغذ بنویس
همون موقع داشتــــــ جیبشو خالی میکرد دفترچه یادداشتــــــ و خودکار در آورد گذاشت زمین.
برداشتم آن چیزهایی که میخواستم براش بنویسم یه دفعه گفت ننویسیها...
جا خوردم نگاهش کردم به نظرم کمی عصبانی شده بود گفتم مگه چی شده؟؟☹️
گفتــــــ خودکاری که دستتِ مال بیت المال...😇
گفتم نمیخواهم باش کتاب بنویسم که دو سه تا کلمه بیشتر نیست..
گفتــــــ نه...
#شهید_مهدی_باکری ❤️
منبع: نیمه پنهان ماه،صفحه ۳۵
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
حاج قاسم در حین اقتدار، متواضع و فروتن بود و هر زمان شخصی از نیروها و حتی مردم قصد ملاقات با او را داشتند، ایشان خود بلند میشد و به استقبال آنها میرفت و حتی دست نيروها را میبوسيد و صحبتهای آنها را میشنید و در ملاقات با آن ها از الفاظ «قربانتان برم» «كوچيك شما هستم» و... استفاده میکرد.
حاج قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که بوکمال آخرين پايگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پای رزمندگان را به خاطر مجاهدتهایشان میبوسم.
حاج قاسم فقط پنج ساعت در شبانه روز ميخوابيد و همیشه يك ساعت قبل از نماز صبح بيدار ميشد و به راز و نیاز با خدا و خواندن نماز شب مشغول میشد و ما هق هق گريه هاش در دل شب را ميشنيديم.
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
28.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید| مستند #شهید_پرویز_کرمپور
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani