🕊🍂 #دوستان_شهدا 🍂🕊 #کمی_تفکر آن روزها داخل #کانال میرفتند که کمین کنند برای #دشمن، و خودشان در امان باشند؛ کاش این #کانال‌های ما کمین‌گاه #دشمن نشده باشد! کاش دین‌مان در امان بماند... 🌷 #دوست_شهدا_باشید

🌷 #خاطرات_شهدا 🌷 #سه_تا_بزرگه #سه_تا_كوچيكه 🌷قبل از عملیات همه دور هم نشسته بودیم. کمال به مادر گفت: مادر، شش تا پسر داری، سه تا بزرگه برای خودت، سه تا کوچیکه را بده برای خدا. مادر گفت: راضیم به رضای خدا.... 🌷کمال مهندس مکانیک، یکی از پنج شخص شاخص توپخانه سپاه. مهدی مهندس شیمی، فرمانده ستاد قرارگاه و لشکر فجر. جمال ظل انوار مهندس دامپروری، جهادگر و فرمانده گروهان. هر سه برادر در یک شب و در یک ساعت شهید شدند.... 🌹 #خاطره_اى به ياد برادران شهيد #كمال ظل انوار، #جمال ظل انوار و #مهدى ظل انوار شادی روحشان صلوات

👈یه صندوق درست ڪرد و گذاشت توی خونه بعد همه روجمع ڪرد واز گناه بودن #دروغ و #غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین ڪرد #عهد بستند هرڪسی از این به بعد دروغ بگه یاغیبت ڪنه، اون مبلغ رو به عنوان #جریمه بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف ڪمڪ به جبهه ڪنن طرح جالبی بود، اینگونه موفق شدن ڪه گناه ها رو ترڪ ڪنن. 🌷 #شهیدعلےاصغرڪلاته‌سیفری 🌷 📚 ڪتاب وقت قنوت ♥شادی روحش صلوات

🔴 شلمچه یعنی همین عڪس👆 وضو عبادت؛ شجاعت جهاد؛ نماز شهادت🌷 در عڪس پیڪر پاڪ یڪ شهید🕊 رزمنده ای برای وضو ساختن نماز؛ رزمنده ای بر روی تانڪ در حال مسلح ڪردن سلاحش؛ رزمنده ای در حال دولا راه رفتن... ✍ پ ن: ڪربلای پنج_دی ماه ٦۵ 📸 عڪاس: علی فریدونی یاد شهدا با صلوات ♥️ @sabkezendegishohada

چه زیبا سِت کرده‌اند یک‌ رنگی در خاک و لباس و تانک و خودرو همه چیز به #رنگ_خاک از خاک برآمدیم و در خاک رویم.. @sabkezendegishohada

#شهید_حسن_علی_حمود شهیدے ڪہ وقتے مادرش در حال صحبت ڪردن و وداع با او بود، قطرات اشڪ از چشمانش سرازیر شد #اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─ @sabkezendegishohada

مگر من از دنیا چه میخواهم؟؟؟ یک مستطیل کوچک خاکی یک پیکر استخوانی کفن پوش و سنگ روسپیدی که رویش نام تو را حک کرده باشند... مگر من از دنیا چیزی جز یک قبر برای شکستن بغض دلتنگی هایم میخواهم؟؟ #شهیدمحمدجنتی #خوش‌آمدی‌ #بازگشت‌پیکرپس‌ازدوسال شادی روحش صلوات

در مکتب ولایت در محضر امام روح الله راه امام ، عمل امام خیلی وقت ها که پیش امام بودیم آقا از اتاق بیرون می رفتند ما فکر میکردیم که آقا برای تجدید وضو می روند اما بعد از یه مدت می دیدیم که با یک سینی چای وارد اتاق می شدند و برای همه ما چای می آوردند آقا برای همه احترام قائل بودند 📚 چهل خاطره از امام خمینی کجایی اماما که یادت بخیر شادی روح امام عزیز صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

💠 همسر شهید امیر سیاوشی 🌷ظهـــر شده بود. برای ناهار کنار یـــک رستوران ماشین رو نگــــه داشت. رفت ناهـــار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخـوریم چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچـه های فال فروش به ماشینمـــون نزدیک شد. امیر شیشـه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غـــذا خورده یا نه؟! وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفــه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران.... وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود. با هم غذا خورده بودند کجایند مردان خوب خدا کجایند شهیدان بی ادعا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا شادی روحش صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

#برگی_از_خاطرات آنقدر سجده های حمید آقا طولانی بود که همیشه برام سوال بود که تو این سجده های طولانی چی میگه به شوخی میگفتم بسه دیگه بزار خدا یه کم هم وقت داشته باشه برای بقیه بزاره حمید آقا هم لبخند میزد و چیزی نمیگفت حالا میفهمم که با خدا چه دلبری هایی میکرده که خدا هم طاقت دوریش رو نداشت و زود اونو برد پیش خودش این حرفو خیلی بهش میزدم یادش بخیر روایت: از برادر شهید مدافع حرم بی بی زینب 🌷 #شهید_حمید_سیاهکالی روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات 🌹🌹♥️🌹♥️🌹

🎧🎧 🎵دلم گرفته ای رفیق... 🎤🎤 گرشا #رضائی تقدیم به همه عزیزانی که #رفیق_شهید دارن💐💐 #بسیار_زیبا👌👌 @sabkezendegishohada