eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
_﴿یأبـــــن‌َ الحــَسَنﷺ...𑁍﴾ یِک¹ دَقیـــــقہ بیشتَـــــر ، أز هَمیـــــشہ مےشَـــــود ۔۔۔ " ۔۔دوستــَـــت دٰاشـــــت ۔۔.💚 یلـــــدا یـــَــ؏ـــنےهَمیـــــن!!!◇◇ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفـرَجْ
رمز شهادت🌷 دل‌ کندن از دنیا و دل‌بستن به خدا است... 🌷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیف زیبای از زبان شهید رئیسی عزیز...🌷🕊 - أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ...💚 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگۍاخلاقۍ شہیدمھدۍبآکرۍ...! آقامھدی،فردی‌پرحوصله،فروتن‌واهل سآزگآری‌باهمرزمآن‌خودبود.دربرابر ناملایمآت‌وسختی‌هاوفشآرهای‌جنگ، کمترعصبآنی‌میشد.ازخودومبآرزات وتلاش‌های‌خویش‌سخنی‌نمیگفت.از ریآوخودنمآیی‌به‌دوربود،همیشه‌به‌ انجام‌تکلیف‌الہۍخودمی‌اندیشید... ❬الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم!❭ 🌷
🔸پـای درس شهیـــد... ✍مهندس ڪه باشی آن هم با گذراندن تحصیلات در دانشگاه ڪانادا مردم جور دیگری به تو نگاه می ڪنند. ندارند توی یڪ اتاق اجاره ای با ڪمد شکسته زندگی‌ات را سر ڪنی!! اما حسن با داشتن این شرایط، گوشش به شنیدن اینجور حرف‌ها بدهڪار نبود. می‌گفت: من باید طوری زندگی ڪنم ڪه با افراد و سطح پایین جامعه برابر باشم. 🌷
تا اندکی دلش میگرفت میرفت سراغ تلفن. می گفت صدای پدر و مادر یا همسرم را نشنوم آرام نمی شوم. برای پسرش دلتنگی می کرد و هر بار تماس می گرفت می پرسید سیدمحمد توانست دوچرخه اش را رکاب بزند؟! ‌ اما با تمام دلبستگی هایش خداحافظی کرد... داوطلب شد و رفت.. به دوستش گفت می دانم این بار دیگر شهید می شوم. در خواب دیدم که از آسمان به پیکر خون آلود خودم نگاه می کنم. همسر و فرزندم را به خدا می سپارم... ‌ 🌷
✍حاج قاسم سلیمانی افتخار می کنیم بی بی سکینه از ماست... 💢 گوشه ای از زندگی بی بی سکینه مادر سردار شهید علی شفیعی مظلوم ترین شهید گلزار شهدای کرمان 🔹سختی های زیادی کشیدم تا تنها فرزند پسرم را بزرگ کردم سه سال همسرم و دخترم در بستر بیماری بودند و من هم مرد خانه بودم و هم مادر خانواده و در این مدت سختی های زیادی را متحمل شدم. 🔸بچه ام به مدرسه می رفت و من هر صبح برای کار کردن بر سر کوره های آجر پزی می رفتم و غروبها در حالی که توان راه رفتن نداشتم به خانه باز می گشتم و گاها در راه از شدت خستگی مرگم را از خدا می خواستم. 🔹حتی در برخی از مواقع در زیر برف و باران گدایی می کردم ولی نمی گذاشتم بچه ام بداند که من کجا می روم و چه کار می کنم چون می گفتم غصه می خورد. 🔸پسرم علی آن روزها از من می پرسید مادر چرا پاهایت تاول زده می گفتم مادر چیزی نیست بر اثر سرما این جور شده است. 🔹آن روزها به خاطر شرایط سخت زندگی ما یک نان را که می گرفتیم تا سه روز از آن می خوردیم هیچ پولی نداشتیم با یک نان گذران می کردیم پسرم می گفت مادر خدا دارد ما را امتحان می کند. 🔸ما در یک خرابه زندگی می کردیم و پسرم تنها یک دست لباس داشت وقتی من آن لباس ها را می شستم او لباس دیگری برای پوشیدن نداشت و در سرما طاقت می آورد تا دوباره لباس هایش خشک شود و می پرسیدم مادر سردت هست می گفت نه مادر کدام سرما... 📚 کتاب مثل علی ، مثل فاطمه
🌻پیامبر اسلام (ص): 🌱 راست ترين سخن، رساترين پند و زيباترين حكايت، كتاب خدا (قرآن) است. 📚: من لایحضر الفقیه ج4 ، ص402