*﷽*
#شهیدانه
یک شب به اردویی در روستای سکُنج رفتیم. نیمه های شب بود که ناگهان آقای قاسمی آماده باش داد.
گفت : دشمن سپاه ماهان را محاصره کرده ، برادر گرامی و همرزمانش از سپاه ماهان فرار کردنده اند!
اشرار می خواهند افراد سپاه را قتل عام کنند!
ما باید آماده شویم و غسل شهادت کنیم!
تا گفت غسل شهادت بچه ها با آمادگی کامل خود را در جوی آب انداختند. آب آن روستا از سردی به آب زیر برف مشهور بود. بقیه بچه ها هم پریدند توی آب و غسل شهادت کردند.
بعد همه را سوار ماشین کردند و یک ساعت در بیابان چرخاندند ، و بعد گفتند : تمام شد ، دیگر نیازی به مبارزه نیست ، اشرار فرار کردند.
بعدها فهمیدیم که این نقشه حاج محمد بوده تا آمادگی نیروهایش را بسنجد.
📚 : دل دریایی
#شهید_حاج_محمد_گرامی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
هر شب چند بسیجی میآمدند و روی سنگر فرماندهی حاج قاسم بساط غذا و خواب خود را پهن می کردند و تا صبح آنجا بودند خیلی بی سروصدا بودند.
هر وقت با هم چشم تو چشم می شدیم با لبخندی برای ما دست تکان می دادند تا یک روز غروب روی سنگر فرماندهی سر و صدا به پا شد.
رفتیم بیرون دیدم که این بسیجی ها را دستگیر کردند.
وقتی دیدیم که بسیجیها عربی صحبت میکنند تازه شستم خبردار شد که چه اتفاقی افتاده است!!
سنگر فرماندهی لشکر چندین روز از شب تا صبح زیر پای عراقیها بود!!
آن چند جوان هم که ما فکر میکردیم بسیجی هستند ، از نیروهای جامانده عراقیها بودند که توانسته بودند فرار کنند و آنجا گیر افتاده بودند.
" آب در کوزه و ما گرد جهان می گشتیم" ما دنبال عراقیها توی نخلستان بودیم و خودشان آمده بودند عین بچه آدم بالای سر ما لانه کرده بودند!
📚 : حاج قاسم سلام
راوی : حمید رضا فراهانی
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
*﷽*
#خاطرات_سردار
در یکی از روزهای عملیات والفجر ۱۰ ، حاج قاسم به دیدگاه آمد. ایشان دوربین را روی شهر خرمال و حلبچه زد.
وقتی همه شهر را نگاه کرد ، با حالتی امیدواری به نتیجه عملیات شروع به خواندن این دو بیتی کرد :
قَدت از دور می بینُم بَسُم نی
به جایی رفته ای تو دسترسُم نی
به جایی رفته ای که گل بِچینی
که هر چه گل بِچینی موُ بَسُم نی
📚 :حاج قاسم ۲
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم
∞💎🌿∞
🌼آنها ...
🌿بارِ #سفر ،
🌼بستند و رفتند ...
.
🌸و ما #امّا
دل💓 بسته شدیم
به #مسافرخانه دنیا . . ..
نیازمند #نگاهتان هستیم😔
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#یاد_عزیزش_با_صلوات
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
همسرم عاشق سیدالشهدا بود ، هر سال ماه محرم لباس مشکی به تن می کرد و نسبت به ائمه اطهار(ع) تعصب داشت.
وقتی می شنید تکفیری ها به حرم حضرت زینب (س) نزدیک شدند ، می گفت ،
غیرتم اجازه نمی دهد تحمل کنم به ناموس اهل بیت (س) تعرض شود.
اواخر خیلی وابسته حضرت زینب (س) بود ، حشمت خیلی صبور و با گذشت بود و آرامش خاصی داشت.
او مانند یاری صدیق و مهربان بود ، بعد از شهادتش هم هر وقت به مشکلی بر می خورم از روح بلندش مدد می طلبم و به فرموده قرآن که شهدا زندهاند ، خیلی زود مشکلم حل می شود.....
مدافع حرم
#شهیدحشمت_سهرابی
📚 نیمه پنهان ماه
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
😔🌙🎈
⇜خوبـــــ بـود..
⇜دختـــــرها بـهـ جــاے
↫« مـانتـــوے تنگـــــ »↬
⇜ڪمے هــم بــہ فڪــر
↫« قبــــــــر تنگــــ » بودند...!!!↬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا اینگونه بودند!
بعد از شهادت موتورم را بفروشید، مبادا درس خواندنم ضربهای به بیت المال زده باشد...😔
روایت شنیدنی از زبان "مقام معظم رهبری"