در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع؛ حفظ بیت المال
استاد معظم: روحانی شهید
حجت الاسلام عبدالله میثمی
🍁فاصله ساختمان سپـاه تا مرڪز مخابرات چند ڪيلومتری می شد.
هـر وقـت میخواست زنـگ بزنه به خـونه، می رفت مخـابـرات...
🍁دفتر ڪارش اتاق #ساده ای بود موڪت شده،بدون میز و صندلی. او هیچ گاه اتومبیل شخصی نداشت، حتی دولتی،هیچ وقت از وسایل دولتی استفاده شخصی نمیڪرد...
🍁قبل از رفتن به عملیات زیارت حضرت زهرا (س)خواند. شهادت حضرت نزدیڪ بود و #رمز عملیات هم #یازهرا (س) !
#ڪربلای۵ بود ڪه ترڪش خورد
بردنش بیمارستـان، چند روز بعد ۱۲بهمن ٦۵ شهید شد
آنروز، روز شهادت حضرت زهرا بود.
یادش بخیر و روحش شاد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
کجایند روحانیون بی ادعا
کجایند شهیدان راه خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
🌺🌺🕊🕊🕊🌺🌺
در محضر لاله های عاشق
#شهیدان_راه_خدا
سردارعشق_شهید_کلهر
علمدار_لشکر_سیدالشهداء
جویای #شهادت بود میگفت :
«خدایا من خواهان شهـادتم ...
نه به این معنی که از زندگی کردن
در این دنیا خسته شده ام و خواسته
باشم خود را از دست این سختیها
و ناملایمات دنیوی خلاص ڪنم بلکه میخواهم شهید شوم تا اگر زندهام موجودی نباشم که سبب جلوگیری از
رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبـران ڪند و نهـال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیـاری ڪند...»
#شهیـد_سـردار_یدالله_کلهر
#قائم_مقام_لشکر۱۰سیدالشهداء
تاریخ ولادت: ۱۳۳۳
محل ولادت: باباسلمان_شهریار
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۱
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای ۵
روحش شاد و یادش آکنده از عطر گلهای بهشتی باد به برکت #صلوات
🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
در محضر سرداران
#سردار_سلیمانی
دفترچه خاطرات مدافعان حرم
سرلشکر سلیمانی:
من در آن لحظهی آخر که #شهید_همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است... آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری.
من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید- از همانجایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم.- ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطرهای که به دریا متصل میشود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست
۹۵/۷/۱۴
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
🕊🕊🕊🌺🕊🕊🕊
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#شهید_سید_حمید_تقوی_فر
روایتی از دوست شهید📋
🔰 #صبح_جمعه که بیدار می شد، غسل جمعه می کرد می رفت امامزاده محمد می نشست تا ظهر، ظهر می رفت #نمازجمعه.
🔰ما داشتیم کار می کردیم می گفتم: حاجی چقدر #خونسرده چقدر بیخیال☺️ مردم هم میومدن پیشش خیلی خونگرم💖 بود با هاش ارتباط برقرار می کردن.
🔰حاجی به قلب های مردم #بلد_سوریه حکومت می کرد. وقتی پشت بیسیم📞 اعلام کردم حاجی دستشو گذاشت تو دست #شهیدهمت (شهید شد)🌷
🔰این کلمه رو نمیتونستم بگم. نیم ساعت⌚️ بعدش که اومدیم بلد، همه مردم بلد از کوچک و بزرگ عزادار شده بودن. هر کی میرسید به ما #تسلیت می گفت. خوشا به سعادتش😔
کجایند مردان خوب خدا
کجایند مردان بی ادعا
حمید جان روحت شاد و یادت تا ابد جاودان باد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
#عشق_واقعی_فقط_شهدا
🕊🕊🌺🌺🌺🕊🕊
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: همسرداری شهدا
معلم مربوطه: سردار عشق
#شهید_مهدی_زین_الدین
فرمانده دلاور لشکر علی بن ابیطالب
#سبک_زندگی_شهدا
💞ظرف های شام معمولاً دو تا بشقاب و یڪ لیوان بود و یڪ قابلمه.وقتی می رفتم آنها را بشویم، می دیدم همانجا در آشپزخانه ایستاده، به من می گفت: #انتخاب ڪن، یا بشور یا آب بڪش
💞به او می گفتم: مگر چقدر ظرف است؟ در جواب می گفت: هر چه هست، #با_هم می شوییم.
💞یڪ روز خانواده مهدی همه منزل ما مهمان بودند. همه با هم سر سفره نشسته بودیم.
💞من بلند شدم و رفتم از آشپزخانه چیزی بیاورم. وقتی آمدم، دیدم همه تقریباً نصف غذایشان را خورده اند، ولی مهدی دست به غذایش #نزده تا من برگردم.
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
مهدی جان روحت شاد و یادت تا ابد در قلبهای ❤️ ما جاودان باد
شادی روحش صلوات
لحظه به لحظه با خاطرات شهدا
در کانال👇
سبک زندگی شهدا
@sabkezendegishohada
#عشق_فقط_شهدا
❤️❤️🕊🕊❤️❤️
در محضر شهدا
پای سخنان سردار شهید
#عباس_حاجی_زاده
راه شهید ، پیام شهید
📃فـــرازی از #وصیتنامه
🌼با انتصـاب در #مسئوليتی تغييـر حــال پيدا نڪنيد، بايد تمامی کارهای ما رنــگ خـدايی داشته باشد، سرباز واقعی و گمنام اسلام ڪسی است ڪه #مخلصانه در جبهه و #پشت_جبهه فعاليت و جانفشانی ڪند و ڪسی هم از کارهای او مطلـع نباشد...
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند شهیدان راه خدا
عباس جان قرار بود #راهت را ادامه دهیم اما خود شاهدی که ما امروز #راحت ادامه میدهیم
روحت شاد و همنشین مولای عدالت
امیرالمومنین علی علیه السلام
در بهشت خدا باشی
شادی روحش #صلوات
#عشقم_فقط_شهدا
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
محبان واقعی اهلبیت(ع)
خواب دیدم بانویی بر مزاری نشسته و اشک میریزد. مرا که دید گفت:من حضرت زهرایم و این قبر حسین است به مادر حسین خبر بدهید!
حسین عاشق و دلسوخته حضرت زهرا بود. شب میلاد حضرت زهرا به دنیا آمد. شب شهادت حضرت زهرا هم ترکشی به پهلویش نشست و شهید شد.
#شهیدسیدمحمدحسین_انجوی_امیري
#شهید_زهرایـے
روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺
در محضر راویان شهدا
راوی شهدا سردار
#حاج_حسین_یکتا
دنبال این باشید که یه دوست خوب پیدا کنید که شمارو به خدا برسونه...
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، پیام شهید
#شهیدمجیدصنعتی توی وصیت نامش نوشت خدایا تو شاهد باش که من تمامی مظاهر مادی دنیا را بخاطر تو به سویی افکنده ام تو مرا بخر تو مرا ببر...
میدونید لذت های دنیای شهید صنعتی چی بود؟؟؟
باباش مولتی میلیاردر بود...😳😳😳
بله تعجب هم داره پسری که باباش
میلیاردر هست و همه امکانات برایش فراهم شده به همه آنها پشت پا بزند و به جبهه برود و #شهادت را در آغوش بکشد
مجید جان الحق و الانصاف که بزرگترین درس عشق را به همه آیندگان آموختی
روحت شاد و یاد و نامت تا ابد جاودان باد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
#عشق_فقط_شهدا ❤️
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
#سردارشهید_حاج_احمدکاظمی
ماجرای #حاج_احمد با بانوی دو عالم حضرت زهرا(س):
عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس میگفت: «کسی نفهمه زخمی شدم همینجا مداوام کنید»
دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه»
بستریش کردند از بس خونریزی داشت بیهوش شد یه مدت گذشت یکدفعه از جا پرید گفت: «پاشو بریم خط» قسمش دادم گفتم: «آخه تو که بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت: «بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا(س) اومدند داخل فرمودند: «چیه؟ چرا خوابیدی؟» عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم» حضرت فرمودند: «بلند شو بلند شو، چیزی نیست بلند شو برو به کارهایت برس»...
به خاطر همین است که هر جا که میروید حاج احمد کاظمی حسینیه فاطمهالزهرا(س) ساخته است…
ایام شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
#شهید_احمد_کاظمی
فرمانده لشکر هشت نجف اشرف
#سردار_دلها
#فرمانده_نیروی_زمینی_سپاه
شادی روحش صلوات
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
#یاد_یاران دلاورمردان عرصه های دفاع مقدس شهدای گردان 411 سیدالشهدا زرند لشکر ثارالله کرمان #محمدرضا
مرحله در مکتب شهادت
در محضر یاران شهید
دفترچه خاطرات دفاع مقدس
عملیات کربلای پنج
قول و قرار به سبک شهدا
#عهد_و_پیمان_بهشتی
#شهیدان محمد رضا قربان زاده ، سعید درگاهی، ماشاالله رشیدی، مسعود زکی زاده
حاج قاسم سلیمانی در تشییع جنازه شهدای عملیات کربلای 10 در زرند ضمن بیان خاطره ای از دوستان شهیدش
و فرماندهان و مسئولین گردان 411 سیدالشهدا زرند گفت👇
مرحله دوم عملیات کربلای پنج تو غرب کانال ماهی داشتیم عملیات میکردیم من صبح زود شهید زکی زاده را دیدم چهره اش نورانی شده بود و فهمیدم او هم رفتنی هست دیدم بی قراره و آرام نیست
گفتم چیه؟ چی شده؟ گفت هیچی حاجی اومدم کاری داشتم دارم می رم خط
همون لحظه شهید ماشاالله رشیدی رسید
گفت میخوای بگم چرا زکی زاده بی قراره؟ گفتم موضوع چیه؟
گفت قبل از عملیات کربلای پنج منو و زکی زاده و قربان زاده و درگاهی با هم تو چادر فرماندهی جلسه داشتیم جلسه که تموم شد دستهایمان را گذاشتیم تو دست هم و عهد و پیمان بستیم که هر کی زودتر شهید شد به بهشت نرود و دم در بهشت بماند تا همه با هم وارد شویم
دیشب زکی زاده خواب درگاهی و قربان زاده را دیده که جلو درب بهشت منتظرند
( قربان زاده و درگاهی مرحله اول عملیات کربلای پنج در اواخر دی ماه شهید شدند ) گفته چرا وارد بهشت خدا نمی شوید درگاهی گفته مگه قول و قرار مان یادت رفته ما منتظر شما هستیم
و زکی زاده منتظر لحظه وصال و رسیدن تا خدا و دوستان شهیدش بود من خیلی سعی میکردم که این فرماندهان مستقیم وارد جنگ.نشوند و دوست داشتم بمانند و بیشتر به اسلام خدمت کنند اما بخاطر شوق و اشتیاق آنان به شهادت هیچ چیز جلودارشان نبود و همان روز شهادت زکی زاده( پنجم بهمن) را به من خبر دادند و دو روز بعد هم (هفتم بهمن) شهادت رشیدی را
📚 یاد یاران
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد
کجایند مردان بی ادعا
کجایند شهیدان راه خدا
ای شهدا تا ابد باد و نامتان در قلبهای❤️
ما ماندگار خواهد ماند
شادی روحشان #صلوات
❤️🌷🌷🌷🌷❤️
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع👇
#همسرداری
معلم مربوطه: سردار عشق
شهید حاج یونس زنگی آبادی
تازه از جبهه برگشته بود ولی خستگی براش معنی نداشت، رفت سراغ لباسها و شروع کرد به شستن...
فردا صبح هم ظرفها رو شست مادرم ناراحت شده بود خواهش کرد که این کارها رو نکنه، ولی یونس میگفت: «خاله جون این کارها وظیفه منه، من که هیچ وقت خونه نیستم، لااقل این چند روزی که هستم باید به خانومم کمک کنم»
📚منبع: همسفر شقایق، صفحه ۳۱
یونس جان روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت صلوات
#عشق_فقط_شهدا❤️
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊