روایت_حبیب
هر سال درنیمه شعبان جشن مفصل و باشکوهی برای ولادت صاحب الزمان می گرفت.
روبروی مغازهاش را تزیین و ریسه بندی می کرد از مردم محل باشیرینی و میوه و شربت پذیرایی می کرد و برای اقوام هم شام مفصلی درست می کرد.
نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد.
نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند.
نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجه می زد و گریه می کرد...
و آخر هم فدایی بی بی شد...🕊
شهیدمدافع حرم
#شهیدقدرت_اله_عبودی
یاد عزیزش با صلوات
#سخن_عشق💌
خدایا!
قسم می دهم تو را به شهدای کربلا و این شهدای عظیم الشان اسلام که خدایا، به همه ی ما توفیق بدهی بتوانیم این پرچم افتاده بر زمین را برداریم و بتوانیم راه این ها را ادامه بدهیم.
خدایا!
آرزوی ما، آرزوی این ملت و آرزوی همه رزمندگان آرزوی شهادت است.
خدایا این ملت امید دارند که به این حرمها، به این حرم بسته شده، به این حرم محاصره شده امام حسین(ع) برسند.
خدایا! این آرزو را تحقق و این ملت را به این آرزوی بزرگ نائل بفرما
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین(ع)
#یادعزیزشان_باصلوت
📸 تصاویر ماندگار و به یاد ماندنی
براستی چرا این عکس ها ، این روزها
این لحظات ، این مردها هیچوقت
کهنه نمی شوند ....؟؟
#مردان_بی_ادعا🌷
ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام
تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام
از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم
گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام
هر هفته التماس تو را دارم از خدا
با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام
سنگینی گناه مرا می کشد به دوش
دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام
در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی
آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام
انگار بی مقدمه کرب و بلاییم
وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام
از سفرۀ حسین بلندم نکن که من
محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام
#شبزیارتیارباب
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
narimani-moh97-sh006 (11).mp3
12.46M
🎼السلام امیر عاشورا...
🎤: کربلایی سیدرضا نریمانی
#شور_احساسی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله ❤️
💕💕💕💟💞💞💞
#روایت_عشقّ 💌
🌴بی هیچ چشمداشت خیلی دلسوز بود. اگر کسی از او کاری را طلب کمک میکرد، با تمام وجود برایش انجام میداد.
🌴 بدون هیچ چشمداشتی. فرقی هم نمیکرد که آشنا باشد یا غریبه. هنوز هم گاهی اوقات که به مزارش میرویم، میبینیم کسانی را که میآیند به زیارت قبرش و ما نمیشناسیمشان.
🌴میگویند که مشکلی داشتهاند و علی بیمنت برایشان حل کرده. شهید علی احمدنژاد برکت دستان مادر با آنکه برای خودش مردی شده و استخدام نیروی انتظامی بود، هیچوقت غرور، جلوی چشمانش را نگرفت.
🌴دلش نمیخواست اظهار بزرگی بکند. حتی کارت حقوقش را به دست مادرم داده بود و هر چه را لازم داشت، پولش را از دست مادرم میگرفت. فکر میکرد حقوقش اینگونه برکت میگیرد. *شهید علی احمد نژاد* 🌷 تکیهگاه با آنکه فرزند آخر بود ولی انگار بزرگ خانواده بود.
🌴هوای همةمان را داشت. هیچوقت نشد در چهرة ما احساس ناراحتی را ببیند و بیتفاوت از کنارش عبور کند. همیشه حواسش به ما بود. نمیگذاشت غصه و افسوس بخوریم. هروقت به خانه میآمد و دلگرفتگی من را حس میکرد، ماشین دوستش را قرض میگرفت.
🌴 میگفت: «خواهرم دلش گرفته؟ بیا ببرمت بیرون تا دلت باز بشه.»
#شهیدعلی_احمدنژاد
یاد عزیزش با صلوات
جبهه!
گــردان!
و خاکـــریز!
#بهانه است...
ما با هم #رفیق شده ایم تا همدیگر را #بسازیم...
#شهید_حسن_باقری