خاطره شهید صدر زاده از شهید حاج حسین بادپا 🌷
یک روز در جاده ای بین دو منطقه جنگی در حرکت بودیم، جاده خطرناک و زیر آتش دشمن بود، ناگهان حسین که پشت فرمان بود کنار جاده ایستاد، پرسیدم چی شده؟ گفت وقت نماز است.
گفتم حاجی خطرناکه، گفت من با خداوند متعال وعده کردم که نمازم را اول وقت بخوانم.
حاج حسین هر زمان که بیکار می شد قرآن می خواند و نماز شب اش را هم با حوصله و معنویت اقامه می کرد.
🔰چرا از مکتبی به نام مکتب حاج قاسم سخن میگوییم؟
اگر تاریخ ۲۰۰ ساله ایران را بررسی کنیم پس از نبرد آقا محمدخان قاجار هر گاه که جنگیدیم قطعهای از خاک ایران جدا شد. سال ۵۹ هیچ دوستی در دنیا نداریم و از ۱۹ کشور اسیر داشتیم و دنیا از شرق و غرب علیه ما بسیج شده بودند و راحت میگفتند پنج ایران کوچک بهتر از یک ایران بزرگ است و این همه ناامنی، خلق عرب، خلق ترک، خلق بلوچ، خلق ترک و کرد و حتی مدیران پخته نبودند و ثروتی نداشتیم. باید فکر کنیم چه چیز ما را در این جنگ حفظ کرد؟
غیر از مکتب حاج قاسم و تفکر انقلابی چیزی نمیتوانست ما را حفظ کند. مکتب حاج قاسم برای خودش نیست بلکه برای تمام کسانی است که مثل حاج قاسم فکر میکنند و این افراد کم هم نیستند و نمیتوانیم بگوییم این تفکر برای یک انسان است بلکه یک مکتب با پایههای قوی اعتقادی است.
اعتقاد به خداوند تبارک و نگاه مردمسالاری در دوران جنگ داشتیم و حاج قاسم این نگاه را داشت که روح خدا در مردم است و باید به بهترین نحو به این مردم خدمت کرد.
🎤راوی: مرتضی عفتی
#حاج_قاسم🌷
#مرد_میدان
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
ما باید فکرمان را،
مغزمان را با خدا
آمیخته کنیم.
فکرمان فقط جهاد باشد،
فکر بایدصد در صد جهاد باشد.
#حاج_قاسم🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
بارها گفته بود که آرزویش فقط فقط شهادت است.
هر وقت جایی سر صحبت باز می شد، می گفت فقط می خواهم شهید شوم.
در عملیات خیبر دیدمش که داشت نماز می خواند. همین طور اشک می ریخت و با خدا حرف می زد.
دست هایش را بالا گرفته بود و از خدا می خواست شهید بشود.
بچه ها بهش گفتند: سید، ما توی جنگ به تو نیاز داریم ولی تو مرتب دعا می کنی شهید بشی!
گفت: دیگه بسه... من چهل ماه توی جبهه موندم. شما هم مثل من چهل ماه بمونید بعد برید.
برای من دیگه بسه، باید برم.
سردار شهید سید حمید میرافضلی 🌷
خیلی بر بیت المال حساس بود و قبل از اینکه ساکن نجف شود ، گاهی در پایگاه درس می خواند و هنگامی که می خواست درس بخواند ، از پایگاه خارج می شد و در راهرو می رفت .
در راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است و انجا در سرما می نشست و درس می خواند و وقتی به ایشان می گفتیم که چرا اینجا درس می خوانی می گفت : من این درس را برای خودم می خوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیت المال پرداخت می شود استفاده کنم.
شهید محمد هادی ذوالفقاری🌷
وقتی آقای حقانی به خواستگاری من آمدند، سن کمی داشتم و کم تجربه بودم.
اما خاطرم هست پیش از اینکه خواستگاری بیایند خواب دیدم کسی آمده منزل ما که مرا به اسم صدا زد و به من گفت یک نفر میآید خواستگاری تو به او جواب منفی نده، او نوکر امام زمان(عج) است؛ زمانی که از خواب بیدار شدم از مادرم پرسیدم نوکر امام زمان(عج) کیست؟
او برای اینکه من بتوانم درک کنم چه کسانی لیاقت و صلاحیت نوکری امام زمان(عج) را دارند، غلامحسین را مثال زد و البته این مثال مربوط به زمانی است که هنوز ما نمیدانستیم قرار است به خواستگاری من بیایند.
شهید حجت الاسلام غلامحسین حقانی🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
در مکتب ولایت
امام خمینی (ره):
جوانهای ما گول نخورند از این تبلیغات فاسد. آمریکا این طوری تبلیغ میکند. آمریکا نظامی نمیآورد اینجا، آمریکا #نویسنده میآورد اینجا، آمریکا گوینده میآورد اینجا، آمریکا #عمّال خودش که سالهای طولانی آنها را تربیت کرده است میفرستد اینجا که اوضاع ما را به هم بزنند.
📅 ۱۶ آبان ۱۳۵۸
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگار را ترک کرد. دلیلی که برای این کار یاد می کرد این بود که آقا امام زمان(عج) در همه ی حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند. در این صورت من چطور می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟..
دیگر سیگار نکشید!
📚: مرتضی آیینه ی زندگی ام بود
شهید سید مرتضی آوینی🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
وقتی در خرمشهر بودیم آقای اکبری حاکم شرع خرمشهر، قطعه زمینی به محمد داد و گفت: وام هم به شما تعلق می گیرد؛ شما این زمین و وام را بگیرید و خانه ای برای خودتان بسازید.
محمد به من گفت: من به خاطر کار نمی خواهم زمین بگیرم. این قطعه از زمین را می خواهم به دو نفر از عرب های مستضعف بدهم...من حرفی نداشتم. زمین را تقسیم کرد و به دو نفر عرب خرمشهری داد.
📚: خرمشهر کو جهان آرا
سردار شهید محمد جهان آرا🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
حاج مهدی خصلتی برتر هم داشت و آن این بود که در حال انجام فرائض دینی به هیچ منبع قدرتی به جز خدا فکر نمی کرد.
آن چنان ارتباط می گرفت که اگر در آن لحظات، فرزندش در آتش می سوخت، ملتفت نمی شد.
گاهی اوقات می گفتم: حاج آقا! خیلی از این دنیا کنار رفته اید. می گفت: دنیا برای من قفس تنگی است و کلید شکستن آن، شهادت است.
🎤راوی: مادر شهید
سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
بسیار از تهمت و دروغ و غیبت بدش می آمد. هر وقت در مجلسی بساط غیبت و دروغ را می دید، آن مجلس را آرام ترک می کرد. اهل نماز شب بود.
در شب عملیات بدر، او را دیدم که در حال حرکت در هور، لب هایش تکان می خورد و متوجّه شدم مشغول خواندن نماز است. او همیشه قبل از نماز صبح بیدار بود و زیارت عاشورا و دعای توسّل را قرائت می کرد.
شهید بهمن صبری پور🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایستگاه شهدا 🌷
💔 غمنامه خوانی دختر شهید رسول حسینی از شهدای امنیت در زرند
🔹️ دختر شهید امنیت رسول حسینی از شهرستان زرند کرمان هنگام تشییع و خاکسپاری پدر شهیدش شروع به غمنامه خوانی کرد و یاد حضرت رقیه را زنده کرد.
#شهید_امنیت
#شهید_رسول_حسینی🌷
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani
👆👆👆👆👆👆
با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.