سبک زندگی شهدا
https://eitaa.com/sabkezendegishohada
لطفا جهت ترویج فرهنگ شهید و شهادت و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا
کانال سبک زندگی شهدا را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید
اجرتون با شهدا
عاقبت بخیر باشید
❌مسؤلین با دقت بخوانند❌
#شهید_دکتر_چمران:
توی کوچه پیرمردی رو #دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود...
سن و #سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛😞
اون شب رخت و #خواب آزارم
می داد! و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد...💭
رخت و #خوابم رو جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد #شریک باشم اون شب، سرما توی بدنم نفوذ کرد
و #مریض شدم ...‼️
#اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی #لذت_بخشی ...☺️
#شهید_مصطفی_چمران🌷
#وزیر_دفاع_سابق
شادی روحش صلوات
کجایند مسئولین بی ادعا
🍃🌹🍃🌹
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، وصیت شهید
📃فـــرازی از #وصیتنامه
قبل از آن ڪه به نمـاز بايستي،
بـايـد نماز در تـو بايستد؛
بـايـد اذان در تو فـريـاد شود
و وضـو در تو جـريـان يابد تا
به #خلـوت حضـور پربڪشی؛
وقتی دل پـر از وضو است و
#فاصلـه اے ميان خـود و خـدا حـس نمی ڪنی،
نمـاز را به جــا آور.
#شهید_محمدمهدی_شهپر
یادش با صلوات
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
‼️ نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
◀️ به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری.
رفتم و با کمال تعجب #شهید_عباس_بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد.
🔹این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است. و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم.
◀️ در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه خواستار تنبیه او. بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
درست مثل #نماینده_سراوان!'
◀️ خدایا چه گلهایی را پرپر کردیم؛ چه خارهایی را نماینده خود کردیم.
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
فرماندهی که خودش را تنبیه کرد
در سال ۶۰ فرمانده ی یکی از پایگاه های مقاومت بودم. در حال انجام گشت به چند نفر از اشرار شهر که در حالت مناسبی نبودند، تذکر دادیم. بین ما و آنها درگیری لفظی پیش آمد و با الفاظ رکیک اهانت کردند.
قضیه را به شهید فاطمی گزارش کردیم. بلافاصله دستور داد آنها را بیاوریم سپاه...
شهید فاطمی برای تنبیه، آنها را چند بار دور پادگان شهید پولادی دواند و هم زمان با آنها خودش هم می دوید. یکی از اشرار رو به شهید گفت: «حالا چرا خودت می دوی؟»
ایشان جواب داد: « دارم خودم را تنبیه می کنم، چرا که تنبیه حق من است، لابد یک جایی از کارم مشکل داشت که شما امروز به خودتان اجازه دادید، شأن بچه های بسیج را با اهانت هایتان پایین بیاورید.»
راوی: عیسی بحرینی
ولادت : ۱۳۳۶ نوشهر
شهادت: ۱۳۶۷/۳/۹ شلمچه
فرمانده گردان امام حسن(ع)
لشکر ویژه ۲۵ کربلا
#شهید_سیدیونس_فاطمی
یادش با صلوات
✳️✳️✳️🌷✳️✳️✳️
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
سرلشگر خلبان سردار شهید
#منصورستاری
💠نمازجلوی بچه ها ...
☘یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که میای میایستی وسط بچهها نماز؟
خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.»
☘تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی اینها #نماز میایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن.
مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟»
☘قرآن هم که میخواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضانها بعد از سحر کنار بچهها می نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند.
همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم می گرفتم و خط به خط با او میخواندم.
☘اصلا اهل نصیحت کردن نبود. میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•