eitaa logo
[درمکتب‌عشق💕]
340 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
8 فایل
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌱 . . 【درمکتب قرآن و اهلبیت علیه‌السلام🌸】 مباحثات و سخنان استادصاحبی🌸. . 🧡 فهرست‌مطالب‌کانال: https://eitaa.com/maktabeshgh313/4
مشاهده در ایتا
دانلود
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است. آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست. متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه. آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند. امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است. متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟ امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید. متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود. متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود. وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت. وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود. متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود. متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
متوکل عباسی از یک مرتاض هندی تقاضا کرد که با جادوگری و طلسم ها بر امام هادی (علیه السلام) غلبه کند و مکتب اهانت را بر تشیع پیروز نماید. جادوگر ناصبی با اطمینان درخواست خلیفه را پذیرفت، پس جلسه ای تشکیل شد و حضرت هادی (علیه السلام) را به این محفل دعوت کردند. متوکل اسباب ضیافت و صرف طعام تدارک دید و خدام مشغول پذیرایی شدند. طبق قرار جادوگر ناصبی در نان تصرف کرد، به نحوی که هرگاه امام دست به طعام می برد قطعات نان در هوا معلق شده و از جلوی دست حضرت پرواز می کرد و حاضرین با قصد تحقیر به امام می خندیدند. این جسارت چند بار تکرار شد، امام که از این توطئه مطلع بود به ناچار به عکس شیری که روی پرده نقاشی شده بود دستی کشید و به عکس امر فرمود: ای شیر، زنده شو این دشمن خدا را بگیر. پس ناگهان عکس تبدیل به یک شیر عظیمی گردید و پرده کاخ را درید و جادوگر را در یک چشم به هم زدن بلعید و سپس به امام خیره شد و آماده حمله به حضار شد، امام علی هادی (علیه السلام) مجددا به شیر امر فرمودند به حالت اول برگرد و نقش پرده شو. مجلس پراکنده شد و عده ای از هوش رفتند، متوکل به حضرت پناهنده شد و عرض کرد: (یابن رسول الله، جادوگر نزد من امانت بود، خواهش می کنم به شیر امر فرمایید که این مرتاض هندی را برگرداند) حضرت فرمودند: والله که دیگر او را نخواهید دید، آیا گمان کرده ای که دشمن خدا بر اولیاء الله مسلط خواهند شد؟ ، سپس حضرت مجلس را ترک فرمودند. 📚بحار الانوار، جلد 50 صفحه 147
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿•| بسم الله الرحمن الرحیم |•🌿 سالروز وفات خورشید تابناک آسمان ری و ودیعه گرانقدراهل بیت (ع) در سرزمین ایران حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام بر تمام محبین اهل بیت تسلیت باد . به همین مناسبت مختصر با زندگی‌نامه و فضایل ایشان آشنا میشیم . 🏴🥀🏴🥀🏴 ┈•✾✍🏻•اُســتادْ.صـٓــاحِبــے•✾•┈  ┈•✾♥️•כࢪْمَڪْـٺَب‌عـِـشْـقْ•✾•┈
حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) ، نواده پاک امام حسن مجتبی و از راویان حدیث و از دانشمندان بزرگی است که محضر سه تن از امامان معصوم علیه السلام را درک کرده و از محضر ایشان بهره برده است.سخنان  ائمه علیهم السلام در مورد این شخصیت بارز و محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت علیهم السلام نشان از شخصیت علمی و مدارج بالای معنوی دارد .
📚«شیخ محمّد شریف رازی» در کتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمه ی معصومین (ع) چنین می نویسد: «رفتار و عادت کریمانه ی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) یا امام هادی (ع) می شد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دست های خود را از ردا بیرون آورده بود، با کمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض می کرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود می خواند و در کنار خویش می نشاند؛ به حدّی که زانوی مبارکش به زانوی مقدّس امام می چسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال می کرد که این موجب حسرت و غبطه‌ی دیگران می شد.» ☝️ اطاعت ازامام وادب وتواضع واخلاص این سید بزرگوار را ببینید ، از نظر سن خیلی بیشتر از امام هادی بود . خودش از نسل امام حسن مجتبی است ولی در مقابل امام زمانش زانوی ادب زد و عرض کرد اصول اعتقادی خود را بیان میکنم اگر اشکال و ایرادی داره نظر بدید . که امام (ع) فرمودند شما در خط و صراط مستقیم و پیرو ما هستی ... ❓الان چند نفر از ماها رفتیم و عقاید و احکام خود را به عالم وارسته دین ارائه کردیم و درخواست اصلاح شدیم ؟؟ اگر عالم ربانی گیر بیاریم احتمالا درخواست های مادی کوچک!
❣مقام و منزلت عبدالعظیم ❣از زبان معصومین (ع) شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» می نویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستى.» و نیز مؤلف کتاب «جنهالنعیم» می گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی – از شیعیان و موالیان شهر ری – با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود: «ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»
🔹علت هجرت به ری: خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سخت گیری می‌کردند. یکی از خشن ترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوکل» بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می‌نمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی – از جمله متوکّل – هم عصر بود. متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد.  ◼️ از آنجا که حضرت عبدالعظیم (ع) بعضا به خدمت امام هادی (ع) در سامرا می‌رسید جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنى برای مصون ماندن از خطر خلیفه‌ی عباسی، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می‌کرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود..
🔆 روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم (س) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانه ی محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (ع) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان می برد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش می بخشید و بار غربت و بیماری را بردوش می کشید. 🏴 بنابر قول مشهور، خورشید فروزان رى، حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) در پانزدهم شوال ۲۵۲هجری، غروب کرد و در پی آن شعله ی دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. ... قرن‌هاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوه ای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جانهای مشتاق و دلهای پاک بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتر وار برگرد حرمش طواف کرده است.
✨فضیلت زیارت : در روایتی از امام هادی (ع) آمده است که هر کس قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را زیارت کند، خداوند بهشت را به او پاداش می دهد! (کامل الزیارات، ص ۳۲۴) وهمچنین در نقل دیگری آمده است که مردی از اهل رى، خدمت امام هادی (ع) رسید. امام از او پرسید: کجا بودى؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده‌اى! (همان، ص ۳۲۴) ♥️ اینکه زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) پاداش بهشت دارد و یا همچون زیارت کربلا ارزشمنداست، دلیل و نشانه ی مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (ع)است؛ چراکه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و کلمات نورانی ائمه ی اطهار(ع) را در شهرهای مختلف می گستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود .
🌹بخشی از زیارت حضرت عبدالعظیم(ع): سلام بر تو ای بنده شایسته و وارسته خدا؛ سلام بر تو ای اباالقاسم، فرزند امام مجتبی علیه السلام؛ سلام بر تو ای که در زیارت تو امید پاداش زیارت سیدالشهداء هست؛ سلام بر تو. خداوند میان ما و شما در بهشت، آشنایی برقرار کند و ما را در گروه شما محشور گرداند و از حوض کوثر جدّتان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به دست علی بن ابی طالب علیه السلام سیراب سازد … از خداوند می خواهم که در راه شما به ما شادی و گشایش دهد و ما و شما را در جوار جدّتان محمد صلی الله علیه و آله وسلم گردآورد و معرفت شما را از ما نگیرد … .
(ع) 🏴🏴شهادت حضرت حمزه تسلیت باد 🏴🏴 شناخت مختصر از حمزه عموی پیامبر(ص) : در تاریخ اسلام دو شخصیت بزرگ با لقب سید‌الشهداء شناخته می‌شوند: حمزة بن عبدالمطلب و حسین بن علی (ع) . نخستین بار این لقب از سوی رسول خدا (ص) به حمزة بن عبدالمطلب، عموی پیامبر که در جنگ اُحد به شهادت رسید، عطا شد و از آن پس از حمزه با لقب سید‌الشهداء یاد می‌شد. 🔅حضرت حمزه به سبب ایمان بالا و سابقه درخشان، در حمایت از اسلام، یاری و دفاع از شخص رسول‌خدا (ص) همواره مورد توجه و علاقه ایشان بود. ایثار و فداکاری‌های حمزه و همچنین شجاعت فوق‌العاده او در تاریخ اسلام مشهور است. همچنان که در جنگ اُحد نیز صحنه‌هایی از این ایمان و ایثار و شجاعت و دلاوری را به نمایش گذاشت. درکنار این فضایل، چگونگی شهادت او و اوج غربت و مظلومیت او نیز در میان شهیدان اُحد و قبل و بعد از آن کم نظیر بوده است. 🔵 امامان شیعه نیز بر تکرار لقب سید‌الشهداء برای حضرت حمزه تأکید می‌ورزیدند و همواره یکی از افتخارات و ارزش‌های والای معنوی خاندان رسول‌خدا را، انتساب‌شان به حمزه سیدالشهداء ذکر می‌کردند. جایگاه حمزه به گونه‌ای رفیع است که در روز‌های غربت و تنهائی امیرالمؤمنین (ع) و غصب حق خلافت، آن حضرت چنین فرمودند: وا حمزتاه، و لا حمزة لی الیوم. حمزه کجاست تا یاری‌ام کند، من که امروز حمزه‌ای ندارم...! ☑️ نکته مهم در زندگی پر افتخار حضرت حمزه آن است که در آخرین شب عمر مبارکش پیامبر اکرم (ص) به آن حضرت خبر داد که شهادت ایشان نزدیک است و باید در پیشگاه الهی پاسخگوی عقاید خویش باشد ... 🏴 شهادت این مرد بزرگ دل پیامبر خدا (ص) را به درد آورد، و آن حضرت فرمود که حمزه گریه کن ندارد و دستور دادند که بر حمزه نوحه کنند. 🌹زیارت حضرت حمزه (ع) در محل احد در مدینه منوره برای دوستداران اهل بیت (ع) مغتنم است. ♦️ هند جگر خوار ملعون آکلة الاکباد  همسر ابوسفیان ومادر معاویه به یکی ازغلامان خود دستورداد که درجنگ احد فقط ماموریتش قتل حضرت حمزه باشه و بعد شهادت ایشان ، آن ملعونه بدن ایشان را شکافت وجگر وی را به دندان کشید !!!