eitaa logo
[درمکتب‌عشق💕]
339 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
8 فایل
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌱 . . 【درمکتب قرآن و اهلبیت علیه‌السلام🌸】 مباحثات و سخنان استادصاحبی🌸. . 🧡 فهرست‌مطالب‌کانال: https://eitaa.com/maktabeshgh313/4
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای برخورد مأمون الرشید با امام جواد علیه السلام در کودکی محمّد بن طلحه نقل می‌کند که یک سال پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون به بغداد آمده بود. روزى به شکار رفت، در مسیر رفتن، امام جواد(ع) همراه کودکان مشغول بازی بود و در آن زمان حدود یازده سال داشت. مأمون که رسید، بچه‌ها فرار کردند ولى امام جواد(ع) ایستاد و از جاى خود تکان نخورد. خلیفه نزدیک شد، نگاهی به سیماى ایشان کرده و خداوند اثری بر دل مأمون گذاشت که همان‌جا ایستاد و گفت چه شد که تو با بچه‌ها فرار نکردى؟ امام جواد(ع) فرمود: «ای امیر المؤمنین! راه تنگ نبود تا من با کنار رفتن خود آن‌را وسیع کنم؛ کار بدى نیز نکرده بودم که بترسم. همچنین به شما خوش‌گمان بودم و می‌دانستم که شما کسى را که گناهى نکرده، اذیت نمی‌کنید و به همین جهت ایستادم» مأمون از سخنان آن‌حضرت خرسند شده گفت: اسم شما چیست؟ حضرت فرمود: «محمّد». پرسید پسر کیستى؟ فرمود: «پسر على بن موسى الرضا». مأمون به یاد امام رضا(ع) افتاد و تقاضاى رحمت و مغفرت براى آن بزرگوار کرد و دستی بر صورت امام کشید. [سپس مأمون به راه خود ادامه داده و رفت] مأمون چند بازشکارى به همراه داشت. از شهر که دور شد یکى از بازها را براى صید درّاجى به پرواز در آورد. مدتى از نظر پنهان شد آن‌گاه از آسمان فرود آمد در منقار خود ماهى کوچکى داشت که هنوز زنده بود، خلیفه از دیدن ماهى به منقار باز، تعجب کرد. آن ماهى را در دست گرفت و از همان راهى که رفته بود به منزل برگشت. به همان محل که رسید بچه‌ها را در حال بازی دید. آنها از دیدن مأمون متفرق شدند ولى امام جواد(ع) در همان‌جا ایستاد. خلیفه به امام نزدیک شده گفت: محمّد! امام: «بلى». مأمون: در دست من چیست؟ خداوند به امام(ع) الهام نموده و ایشان در جواب گفت: «خداوند با اراده خود در دریاى بیکران قدرت خویش ماهی‌هاى کوچکى آفریده که به‌وسیله باز شکارى پادشاهان و خلفا صید شوند و این‌گونه اولاد پیامبر را آزمایش ‌کنند!». مأمون از شنیدن جواب ایشان بسیار در شگفت شد با دقت تمام در چهره آن‌جناب خیره شده و گفت: تو به راستی فرزند حضرت رضا(ع) هستى و سپس مهربانى بیشترى نسبت به ایشان فرمود. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
«پا را از گلیم خود دراز تر کردن» زمانی به کار می رود که شخصی حد و حدود خود را نداند. در یکی از روز ها شاه عباس صفوی از راهی گذر می کرد که درویشی را دید روی گلیم اش دراز کشیده و خوابیده است. درویش پا های خود را جمع کرده و به اندازه ی گلیم درآمده بود، شاه با دیدن درویش دلش سوخت و دستور داد تا یک مشت سکه به او بدهند. چند دقیقه بعد که شاه از آن جا دور شد درویش اتفاق پیش آمده را با دوستان خود در میان گذاشت، یکی از درویش ها که سخنان او را شنید به فکر افتاد تا او هم از شاه انعامی بگیرد. درویش دوم پوست تخت خود را در راه بازگشت شاه پهن کرد و منتظر ماند، پس از مدتی موکب شاه از دور نمایان شد و درویش برای جلب نظر شاه روی پوست دراز کشید و هر یک از دست‌‌ ها و پا های خود را به طرفی دراز کرد به طوری که نصف بدنش از پوست بیرون زده و روی زمین بود. شاه نزدیک شد و با دیدن درویش در آن وضع و حال دستور داد تا تمام قسمت های بدن درویش که بیرون از پوست مانده بود را قطع کنند یکی از نزدیکان شاه با کنجکاوی از او سوال کرد: شما هنگام رفتن درویشی را دیدید که روی زمین خوابیده بود و به او انعام دادید اما اکنون در راه بازگشت درویش دیگری را دیدید روی زمین خوابیده است و دستور دیگری دادید، چه رازی پشت این کار شماست و علت چیست؟ شاه پاسخ داد : درویش اولی پایش را به اندازه ی گلیم خود دراز کرده بود اما درویش دومی پایش را از گلیم اش بیش تر دراز کرده بود. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خبر خوب برای ایتایی‌ها وزیر ارتباطات: امکان تماس صوتی و تصویری بزودی در ایتا فعال می‌شود ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ مراجعه شهاب حسینی و رامبد جوان به منزل شهید عجمیان برای رضایت ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔹حدیث بساط | @DasTanaK_ir از سلمان فارسى روايت شده كه گفت ابو بكر و عمر و عثمان بر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله وارد شدند و سپس عرض كردند اى رسول خدا چه باعث شده كه على عليه السلام را در همه جا بر ما فضيلت ميدهى پيامبر فرمود:من او را بر شما برترى نميدهم بلكه خداى تعالى او را بر شما برترى داده عرض كردند بچه دليل پيامبر فرمود هر گاه از من نمى‏پذيريد ازمردگان كسى در پيش شما راستگوتر نيست آنهم اصحاب كهف، من شما و على عليه السلام را بآنجا مى‏فرستم و سلمان را هم گواه شما قرار مى دهم بسوى اصحاب كهف تا اينكه بر آنان سلام كنيد پس براى هر يك از شما خداوند اصحاب كهف را زنده كرد و جواب سلامش را داد همو برتر از ديگران ميباشد. همه گفتند راضى شديم فرش برايشان گستردند على عليه السلام را فرمود در وسط آن به نشيند ديگران را هم نزديك او نشاند، سلمان هم در گوشه‏ى چهارم نشست سپس پيامبر فرمود اى باد اينان را ببر به سوى اصحاب كهف بگذار سلمان مى‏گويد باد در زير فرش داخل شد و ما را بسوى اصحاب كهف رساند ناگاه غارى بزرگ ديديم ما را فرو گذاشت.سپس امير المؤمنين عليه السلام فرمود: اين غار و كوه رقيم است به اينان بگو جلو افتند يا ما جلو برويم آنان گفتند ما پيش ميرويم سپس هر يك يك آنان ايستادند و نماز خواندند و دعا كردند و گفتند سلام بر شما اى ياران كهف يك نفر آنان را جواب نداد سپس امير المؤمنين عليه السّلام بلند شد و دو ركعت نماز خواند دعا كرد و فرياد كشيد اى اصحاب كهف غار به صدا در آمد و آن گروه از ميان غار فرياد كشيدند سپس امير المؤمنين عليه السلام فرمود درود و سلام بر شما اى جوانانى كه ايمان بپروردگارشان آوردند سپس هدايت و راهنمائى آنان را خدا زياد كرد آن گروه گفتند و عليك السلام اى برادر رسول خدا و وصى او و امير مؤمنان همانا خدا از ما پيمان گرفته بعد از ايمان آوردن بخدا ورسولش محمد صلّى اللَّه عليه و اله براى تو اى امير مؤمنان بدوستى و ولايت تو تا روز قيامت روز دين.سپس آن گروه برو بر زمين افتادند و به سلمان گفتند اى ابا عبد اللَّه اين چه حالت است سپس عرضكردند اى ابا الحسن ما را برگردان حضرت فرمود اى باد ما را به سوى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله ببر باد ما را بر داشت ناگاه خود را در برابر پيامبر ديديم پيامبر داستان را براى آنان واگو نمود فرمود اينك حبيب من جبرائيل از اين داستان مرا خبر داد سپس گفتند هم اكنون برترى على بن ابى طالب عليه السلام را از طرف خداوند بر ما دانستيم. إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏2، ص: 268 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔹 جهنمیان گویند ۴ عامل ما را جهنـمی کرد در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می‌دهد که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان کرده است٬ یکی از آن صحنه‌ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می‌پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟ آنها می‌گویند : ۴ عامل : ۱ - « لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ » پای‌بند به نماز نبودیم . ۲ - « لَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکینَ » به گرسنگان اعتنا نمی‌کردیم. ۳ - « کُنّا نَخوُضُ مَعَ الْخائِضینَ » ما در جامعه فاسد هضم شدیم . ۴ - « کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین » قیامت را هم نمی‌پذیرفتیم. ماه مبارک رمضان است، تلاش کنیم تا اگر یکی از این عیوب در ما یا اطرافیان ما هست، بر اساس روش‌های درست اصلاحش کنیم. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
اثر ذکر قانوناً یک ماشین باید ابتدا موتورش کار کند، بعد چرخهایش. اما گاهی ماجرا بعکس می شود، یعنی باید ابتدا چرخها را به کار انداخت، تا موتور آن به کار افتد. زبان انسان مثل چرخ ماشین و قلب مثل خود موتور است، باید خواست قلب بر زبان جاری شود، اما گاهی بدون اینکه قلب زنده باشد، زبان و دست کار می کند تا کم کم قلب زنده شود. مثل اینکه ماشین را هل می‌دهند تا چرخ‌های آن کار کند و یکدفعه موتور روشن شود. یعنی وقتی فرد مدتی کارهایی را انجام داد که دل زنده ها انجام می دهند، دلش زنده خواهد شد، تکرار ذکر کم‌کم دل و جان را روشن می‌کند ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 💐💐💐💐🍀🍀🍀🍀🌸🌸🌸🌸
🌺 1️⃣ ❇️ اگر شما بتوانید ذهن افراد دیگر را بخوانید و آنچه را که آنها واقعاً نیاز دارند و می‌خواهند، درک کنید بی‌شک ارتباطات فردی و اجتماعی شما بسیار آسان و مؤثر خواهد شد زیرا با استفاده از این دانش قادر خواهید بود در هر زمان بر طرف دیگر تأثیر بگذارید یا حداقل بتوانید درک کنید که او واقعاً دربارهٔ شما چه فکر می‌کند؟ اما از نظر علمی، ما نمی‌توانیم ذهن دیگران را بخوانیم. در واقع اگر کسی این‌طور فکر کند، ممکن است از نظر روانشناسی دچار نشانهٔ «ذهن‌خوانی» شده باشد که یکی از شایعترین نشانه‌های اختلال تفکر است. آنچه که ما می‌توانیم انجام دهیم خواندن چهره و زبان بدن (تن‌گفتار) دیگران است که این دانش با ذهن‌خوانی فرق دارد. 👈 در ادامه توضیحاتی را برای شناخت بیشتر ارتباط غیر کلامی مشاهده می نمایید . زبان بدن (Body language) یکی از راه های برقراری ارتباطات غیرکلامی است.که به انواع شکل‌های ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره می‌کند که یک فرد از طریق رفتارهای فیزیکی خود، بدون آنکه صحبتی بکند با دیگران قادر است، ارتباط برقرار نماید. این رفتارها می‌تواند مربوط به وضعیت و حالات بدنی (محل قرار گرفتن دستها، پاها، نحوه نشستن، ایستادن، راه رفتن، خوابیدن)، ژستها (حالتها، اطوارها، اَداها)، حرکات و اشارات بدنی، جلوه‌های هیجانی صورت و حرکات چشم‌ها باشد. 🔆 پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که از میزان تاثیر کلی یک پیام , 7 درصد کلامی (فقط کلمات) , 38 درصد آوایی (از جمله تن صدا . نوسان صدا و دیگر عوامل صوتی) و 55 درصد آن غیر کلامی است. بیشتر محققین توافق نظر دارند که کانال کلامی اساسا برای انتقال اطلاعات به کار می رود ,در حالیکه کانال غیر کلامی برای تبادل نگرش های بین فردی ,و در برخی موارد به عنوان جایگزینی برای پیام های کلامی استفاده می شود . ما نیز چون گونه های دیگر حیوانات تحت تاثیر قوانین زیست شناختی هستیم که کنش ها ,واکنش ها و زبان بدن ما را کنترل می کنند.موضوع جالب این است که انسان بندرت از این واقعیت آگاه است که داستانی را به زبان می آورد و حرکات ,اداها و اطوارهای او داستان دیگری را بیان می کنند.