بازخوانی | نگاهی به ابعاد شخصیتی و مجاهدتهای شهید بهشتی براساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی:
🔸سیّد شهدای انقلاب اسلامی
نام شهید بهشتی در تاریخ انقلاب اسلامی با مظلومیت گره خورده است. چهرهای که علیرغم تلاشهای مجاهدتآمیز فراوان برای استحکام نظام اسلامی همواره در مرکز مخالفتها، دشمنیها و ترور شخصیتی قرار داشت و در نهایت نیز به خشنترین شکل ممکن توسط منافقین مورد ترور و حذف فیزیکی قرار گرفت.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در متن ذیل ابعاد و خصوصیات شخصیتی این شهید عزیز انقلاب اسلامی را براساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی مرور کرده است.
از اینجا بخوانید:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42923
@maktabn
ویژگی های شهید بهشتی در کلام امام خامنه ای
شهید بزرگوار و عزیز ما، شهید آیةاللّه بهشتی بود؛ یک انسان معتقد، مؤمن، مخلص، صادق، جدی در کار؛ آنچه میگفت، معتقد بود؛ و به آنچه معتقد بود، در عمل ملتزم بود. خطر را هم میشناخت؛ میدانست میدان، میدان مین است. هر آنی، هر ساعتی بیم از دست دادن جان هست؛ لیکن در عین حال بیمحابا، با نگاه به هدف، در این راه پیش میرفت و نمیهراسید. یکی از خصوصیات این شهید عزیز این بود. منطقی بود، پایبند به اصول و مبانی بود؛ یک اصولگرای به معنای حقیقی کلمه محسوب میشد. بر سر اصول با کسی ملاحظه نمیکرد. ما میدیدیم؛ بعضیها سعی میکردند با حیله و ترفند و روشهای متعارف و معمول، او را جذب کنند یا از مواضع خود تنزل بدهند، او را وادار به مماشات کنند؛ لیکن او بر سر مواضع خود محکم ایستاده بود. شخصیتهای تاریخی و اثرگذار، اینجور شکل میگیرند؛ اینجور در جامعه ظهور میکنند و ماندگار میشوند؛ «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا» ۱۳۸۹/۰۴/۰۷
 مثل سنگ آسیا...
اگر کسی شهید بهشتی را میشناخت و قوّت فکر و اراده و ابتکار در تصمیم و اقدام را در این شخصیت ممتاز میدانست، خوب میفهمید که حذف یک چنین شخصیتی از مجموعهی مدیریتی کشور چه معنایی میدهد. شهید بهشتی حقیقتاً مثل سنگ آسیای گرانی بود که با گردش خود، دهها کار انجام میداد؛ تولید انرژی میکرد، کار راه میانداخت، پیش میرفت و فکر تولید میکرد. وقتی کسی مثل این شخصیت را که در مدیریت، در اجرا، در اقدام، در فکر، در مبانی فقهی و فلسفی، در تجربه و جهاندیدگی و روشنفکری و وسعتنظر در آن پایه و رتبه بود، از دل مدیریت نظامی نوپا بیرون بکشند و آن را از بین ببرند، باید نظام فلج میشد؛ اما نظام نه تنها با رفتن بهشتی و با رفتن شخصیتهای برجستهی دیگری که چه با او، چه قبل از او و چه بعد از او به شهادت رسیدند، فلج و زمینگیر نشد، بلکه هر کدام از این شهادتها مثل خون تازهیی در رگ کالبد زنده و پُرطراوت این نظام جوان دوانده شد و او را سرحالتر، بانشاطتر و پُرانگیزهتر کرد؛ این، همان استحکام نظام است. ۱۳۸۳/۰۴/۰۷
 رازِ مخالفتها با بهشتی...
در رأس قضاء کشور، یک شخصیت فاضل، روشنفکر، آگاه، مدیر، باتدبیر و از عمق جان معتقد به احکام و قضای اسلام قرار داشت. این چیزی بود که بسیاری از مخالفتها را علیه شهید بهشتی و قوّه قضاییّه در آن روز سازماندهی میکرد. امام فرمودند شهید بهشتی مظلوم بود. ما هم یادمان هست که او چقدر مظلوم بود؛ اما این مظلومیت از سوی چه کسانی بر او تحمیل میشد؟ از جمله کسانی که باید پاسخ مظلومیت این شهید عزیز را بدهند، اینهایی هستند که حاضر نبودند قضای اسلامی را در جامعه ایران اسلامی تحمّل کنند. اینها مایل بودند که قضاوت کشور، همچنان با الگوهای ناقص، نارسا، کاملاً کهنه شده و منسوخِ غربی ادامه پیدا کند؛ آن هم با همان فسادهایی که قبل از انقلاب چنان در دستگاه قضاء رسوخ کرده بود که شبیه آن را در کمتر جایی میشد پیدا کرد. این که بنای قضای اسلامی به دست یک معمار توانا و شجاع و بااراده، آن هم درست بر پایههای اسلامی تشکیل و بنیانگذاری شود، برای آنها غیر قابل تحمّل بود. میخواستند مسؤولان قضای اسلامی را با هو و جنجال و تهمت زدن از میدان خارج کنند. کسانی که آن زمانها را به یاد دارند، جزئیات را میدانند... حقیقت مخالفت با شخصیتهایی مثل شهید بهشتی و دیگر بزرگانی که در هفتم تیر به شهادت رسیدند، در همین جمله خلاصه میشود: مقابله با حاکمیت اسلام و قوانین و ارزشهای اسلامی. ۱۳۸۰/۰۴/۰۷
 پرچم برافراشته
مرحوم آقای بهشتی رضواناللَّهعلیه یک عنصر قوی، مستحکم و بشخصه یک پرچم برافراشته در سیر انقلاب بود... آن مقداری که در آن دوره به این سیّد بزرگوارِ نورانىِ ارزنده برجسته، دستهای تبلیغاتی دشمن تهمت زدند، به کمتر کسی از عناصر انقلاب در طول زمان این همه اهانتهای خصمانه و بغضآلود کردند. گفتند انحصارطلب است، متکبّر است، قدرتطلب است، دنبال دیکتاتوری است؛ اما او راه خود را با قدرت و قوّت طی کرد. البته جان خودش را گذاشت؛ اما در واقع با استقامت در این راه، جان و حقیقت و هویّت خودش را به عرش اعلی رساند. ۱۳۸۲/۰۴/۰۷
 سیّد شهدای انقلاب اسلامی
شهید بهشتی جزو نوادر زمان بود، جزو کسانی بود که نظیر او را انسان در نسلهای پیاپی کمتر پیدا میکند. ۱۳۹۴/۰۴/۰۶ مردن معمولی و در بستر، برای کسانی مثل شهید مظلوم ما -مرحوم شهید بهشتی- با آن همه تلاش، با آن همه همّت و غیرت کم بود و باید شهید میشد. شهادت پاداش بزرگی است که خداوند به او و یارانش داد. ۱۳۷۷/۰۴/۰۷ حقاً سیّد شهدای انقلاب اسلامی است و چشم و چراغ این انقلاب و این ملت بود. ۱۳۶۹/۰۴/۰۶
@maktabn
🔰 سخننگاشت | در بدنه قوه قضائیه باید اعتقاد به تحول وجود داشته باشد
🔻رهبر انقلاب: حرکت تحولی در قوهی قضائیه نمیتواند صرفاً متکی باشد به یک مجموعهی در رأس قوه. کاری بشود که مجموعهی قوه و عناصر گوناگون در قوه، بدنهی قوه معتقد بشوند به اینکه باید به معنای کلمه تحول پیشرفتگونه و به سمت تحقق اهداف عالی قوهی قضائیه انجام بگیرد. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
@maktabn
🔰 سخننگاشت | برای نظارتهای مردمی زیرساخت حقوقی تنظیم کنید
🔻رهبر انقلاب: یکی از کارهای لازم در مبارزهی با فساد نظارتهای مردمی است؛ برای نظارتها و گزارشهای مردمی زیرساخت حقوقی در داخل قوه لازم است، یعنی شما باید جایگاه این را در داخل قوه مشخص کنید که این گزارشها کجا برود، چه جوری بررسی بشود، و صحت و سقم این گزارشها شناخته بشود، چگونه دنبال بشود؛ آن گزارشگر هم امنیتش چگونه محفوظ بماند. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
@maktabn
🔰 سخننگاشت | همه وظایف قوه قضائیه را به صورت متوازن دنبال کنید
احیای حقوق عامه، نظارت بر حسن اجرای قوانین، پیشگیری از جرم و...
🔻رهبر انقلاب: پیگیری متوازن همهِی وظایف یکی از مسائلی است که باید مورد توجه باشد یعنی ما وقتی که به یکی از این وظایف سرگرم شدیم، از بقیهِی وظایف غافل نمانیم. احیای حقوق عامه یا نظارت بر حُسن اجرای قوانین، یا پیشگیری از وقوع جرم یا اصلاح مجرمین اینها همه جزو چیزهایی است که در قانون اساسی ذکر شده و هر کدامی یک فصل مُشبع و مهمّی دارد. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
@maktabn
🔰 سخننگاشت | دستان آلوده به فساد مالی چارهای جز قطع شدن ندارد
🔻رهبر انقلاب: فساد مالی مثل همین ویروس کرونا بشدت واگیردار و مسری است؛ یک مفسد، دیگران را هم به دلایل مختلفی به فساد سوق میدهد. در ویروس کرونا این دست آلوده را اگر صابون زدیم و شستیم مسئله تمام میشود، آنجا دیگر آن دست با صابون زدن و شستن تمام نمیشود، جز قطع شدن چارهای ندارد. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
@maktabn
🔰 سخننگاشت | تعدی به بیگناه از وجود فساد خطرناکتر است
🔻رهبر انقلاب: من که اصرارم بر عدم اغماض در مبارزه با فساد است از آن طرف هم اصرارم بر عدم تعدی است. خدای ناکرده اگر کسی که مفسد و فاسد نیست به عنوان مفسد و فاسد معرفی بشود و باهاش رفتار بشود این ظلم بسیار بزرگی است. وجود فساد و مفسد خیلی خطرناک است اما تعدی به بیگناه از این خطرناکتر است. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
@maktabn
🔰 سخننگاشت | در اوایل کرونا مردم خوب رعایت میکردند اما الآن سستی دیده میشود
بار مجموعههای درمانی را سنگین نکنیم
🔻رهبر انقلاب: توفیقات کشور ما در مسئلهی مبارزهی با کرونا در دنیا منعکس شده، این اول کار بود. حالا آن مجاهدت اولی سست شده از سوی بعضی از مردم و مسئولین. من نگرانیام از این است که مجموعههای درمانی خسته بشوند. بایستی ما کاری کنیم که بار روی دوش اینها این قدر سنگین نباشد. خدای ناکرده اگر اینها خسته بشوند از کار، وضع بدتر خواهد شد. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
@maktabn
شنبه ۷ تیر
تحلیلی بر نوشته اخیر خوئینیها؛
نامه بانیان اغتشاش به رهبر انقلاب! / "فرماندهان فتنه جدید" از سایه بیرون آمدند
فتنه 88
"فرماندهان فتنه جدید" فضا را مساعد دیدهاند و حتی به نامه نگاری علنی به رهبر انقلاب روی آوردهاند. اما چگونه باید این فضای مساعد فتنه را از بین برد؟
سرویس سیاست مشرق – "محمد موسوی خوئینیها" از رجال اصلاحات و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی به تازگی نامهای سرگشاده را در اشاره به رهبر معظم انقلاب منتشر کرد که محتوای آن بایستی مورد توجه مردم و محل تأمل چشمان ناظر کشور باشد.
او در نامه خود با پیش کشیدن پای مشکلات برساخته دولتِ اصلاحطلبان و ادعای "عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی مردم نسبت به مدیریت کلان" نوشته است:
"کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میکشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیر قابل دوام امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که میآیند و میروند نیست (که البته این آمدنها و رفتنها هم خارج از چارچوب ارادهٔ عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوهٔ مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقشآفرینِ اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است. "
خوئینیها میافزاید: مردمی که چنین انتظاری دارند هرگز الزامات و محدودیتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که البته چهل سال از آن گذشته است) و نیز کینهتوزی دشمنان انقلاب، بهویژه آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را نادیده نمیگیرند. همچنین آنان از پیامدهای دفاع مقدس غافل نیستند و به شهیدان و مجاهدان و نقشآفرینان آن حماسهٔ ملی و اسلامی، که فرزندان همین ملت بودند، سپاس و درود بیپایان تقدیم میکنند. اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، بهویژه عالیترین سطح آن، باید با ملاحظهٔ همین مشکلات و چالشها شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و… نمیشدیم!
او در بند پایانی نامه خود نیز مینویسد: اگر شیوهای که تاکنون به کار رفته است نتیجهٔ محاسبات متعارف و براساس آراء و تحلیلهای شناختهشده در حکمرانی است، پس هستند پرشمار صاحبنظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تأکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهرهمندی از این حق طبیعی و الهی نباشند. اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانستههایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی میگذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است، پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیّت الهی خواهیم بود، انشاءالله. [۱]
*این از مظلومیت نظام اسلامی و رهبر معظم انقلاب است که خواصی که باید واقعیتها را به مردم بگویند؛ از وظیفه اصلی خود استنکاف کرده و در سمت تحرّکات دشمن برای ایجاد "فتنه" قرار گرفتهاند.
درباره نامه آقای خوئینیها که ترکیبی از اقاریر سال ۸۸ سران فتنه و مفتونشدگان و نوستالژی اظهاراتی مثل آتشفشان و سینههای سوزان و خداجو بودن اغتشاشگران است؛ گفتنیهای مهمی وجود دارد:
یکم_ انتظار بود موسوی خوئینیها در این نامه به عذرخواهی از رهبر معظم انقلاب و مردم بپردازد و توضیح بدهد که چرا اصلاحطلبان در دو انتخابات و دو دولت؛ به حمایت از گزینهای پرداختند که وضع فعلی میراث او و حامیان اوست؟
مردم و رهبری چه گناهی داشتند که اصلاحطلبان اجازه ندادند به جای تفکر معتقد به مذاکره با کدخدا؛ تفکر معتقد به خدمت و مدیریت جهادی و استفاده ظرفیت داخلی روی کار بیاید؟
دوم_ خوئینیها و دوستان او بهتر از هرکسی به این گزاره عقلانی در حکمرانی واقف هستند که مسئولیت اوضاع کشور مستقیما متوجه رئیسجمهوری است که با رأی اکثریت مردم روی کار میآید و اختیاردار بیش از ۹۵ درصد از بودجه و اجرائیات کشور است.
اما اینکه چرا خلاف این واقعیت را میگویند محل سؤال است و به زعم ما بایستی دلیل این سؤال را در سابقه سال ۸۸ ستاد اصلاحات جستجو کرد!
این استدلال غلط و محفلی که "مشکلات را رهبری نظام باید اصلاح کند"! آیا چیزی جز عوامفریبی است؟
چه اگر اینچنین بود پس اساساً چه نیازی به برگزاری انتخابات و فدایی شدن اصلاحطلبان برای آقای روحانی در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶!؟ [۲]
سوم_ "مردم" گزارهای به شدت مشکوک در اظهارات خوئینیهاست و "مردم" حتما بایستی متوجه آن باشند.
مردم از کینهتوزی دشمنان انقلاب و ثمرات دفاع مقدس غافل نیستند و در بحث معقولات کشور و حقایق حکمرانی اصولی هم متوجه این حقیقت هستند که خوب و بد کشور محصول "صندوق رأی" است.
اما کسانی که موسوی خوئینیها به آنها اطلاق مردم دارد و اصرار میکند که رهبری را مسئول مشکلات بدانند؛ همان "