❌❌❌❌
"مخالفت با تغییر نام خیابان شهدای سازمان آب محله ستارخان به مهدی بازرگان"
لطفا حمایت کنید👇
https://www.farsnews.ir/my/c/37365
@maktabn
💢 بررسی عزاداری محرم در شرایط کرونا از دیدگاه رهبر انقلاب
✔️ حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه:
🔹 در روزهای اخیر، بحثهایی در خصوص نسبت عزاداری با شرایط کرونا و مسائل بهداشتی کشور مطرح شد؛ برخی عزاداری را به دلیل اهمیتش مقدم دانستند و معتقد بودند ما مراسم را نمیتوانیم تعطیل بکنیم. در مقابل بعضیها معتقد بودند شرایط بهداشتی را باید رعایت کرد و مراسم را باید متناسب با این شرایط برگزار کرد.
🔹 مقام معظم رهبری در این قضیه به نوعی هم فتوا دادند و هم به عنوان حاکم اسلامی و ولیّ فقیه دستور صادر کردند و بر همه لازم و ضروری است که آن را مراعات کنند.
📜 چند نکته در مورد دیدگاه مقام معظم رهبری👈 https://b2n.ir/369311
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
@maktabn
23.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توضیحات مهم حجتالاسلام حسینی قمی در مورد برگزاری مجالس عزاداری در #ماه_محرم در روزهای کرونایی
@maktabn
ساعت ده صبح بود، کل اردوگاه خواب اجباری در زیر پتو، چون علی آمریکایی و عدنان بعثی قرار است جنایتی تازه داشته باشند.
بدن مطهر محمد رضایی را ابتداء با کابل و باتوم خونین و مالین کردند، پیکر بیجانش را با اتو سوزاندند، شیشه
سرویس بهداشتی را شکستند و بدن مطهر را در شیشه ها غلطاندند تا شیشه در بدن این شهید عزیز فرو برود و
سپس با کابل و باتوم روی شیشه ها کوبیدند و سپس با فرچه روی شیشه ها کشیدند در نهایت یکی از سربازان
عراقی سطلی از آب نمک مهیا کرد و روی بدن مطهر ریخت تا درد حاصل از شکنجه لبان محمد را به اعتراف باز کند اما دریغ از اعتراف، مجتبی که از نفوذی های خودمان بود و بعنوان عنبر عراقی ها کار میکرد خاطره این
جنایت هولناک را روایت میکند هر چند که ما هم بصورت نامحسوس و مخفیانه از پشت پنجره از راه دورتر قضیه رو رصد میکردیم. مجتبی سنقری که مورد وثوق عراقی ها و عامل نفوذی ما بود عنوان میکرد که بنده شاهد شکنجه های بی امان و پی در پی ایشان بودم و اشک میریختم و متأسفانه کاری از دستم برنمیآمد، به عدنان که خون جلو چشمش گرفته بود، التماس میکردم ولی کو گوش شنوا، دریغ از یک جو انسانیت، در نهایت پیکر نیمه جان محمد را به حمام بردند و صابونی در دهانش فرو کردند، علی آمریکایی ظاهراً با لگد این صابون را در حلق محمد فرو کرد و ایشان را در زیر آب جوش حمام رها میکند و ظاهراً شکنجه گران بعثی دیگر خسته شده بودند. مجتبی سنقری تعریف میکند که دیگر تحمل نداشتم، به پای عدنان افتادم، خواهش و تمنا کردم که دیگر شکنجه بس است و در نهایت عدنان که از صبوری محمد رضایی خسته شده بود به مجتبی میگوید برو از زیر دوش حمام بدنش را بیرون بیاور و مجتبی فوراً و با عجله داخل حمام میشود تا بدن محمد را از زیر دوش حمام خارج کند اما بدنش لیز و جان به جان تسلیم کرده بود.
بدن مطهر این شهید والامقام که برای تمامیت عرضی ایران اسلامی و اسلام ناب محمدی فدا شده بود، روی سیم
خاردار انداخته و عکس گرفتند تا اگه روزی قرار شد جوابی پس بدهند بگویند در حال فرار از اردوگاه کشته شده .
خلاصه اینکه اسرای اردوگاه تکریت یازده تا روز آزادی بصورت مفقود و مخفیانه نگهداری شدند و تعداد زیادی از این عزیزان به همین ترتیب به شهادت رسیدند.
بدن مطهر این شهید والامقام بدون هیچگونه تشریفات قانونی و شرعی در قبرستان مخروبه ای که مختص اسراء
بود به خاک سپرده شد.
خانواده این شهید، بعد از شانزده سال از مقامات رسمی تقاضا کردند تا قبر این شهید را شکافته و بدن مطهرش را به زادگاهش در پانزده کیلومتری فاروج منتقل کنند. اما چیزی که همه دوستان و همشهریان و مردم ایران را شگفت زده کرد، بدن سالم به همراه خون آبه ای بود که هنوز بعد از شانزده سال در بدن ایشان جاری بود.
ـ تصویر بدن مطهر این شهید بعد از شانزده سال صحیح و سالم پیوست میباشد.
ـ قصه شهادت این شهید در اینترنت ثبت شده علاقه مندان با سرچ شهید اسارت بنام محمد رضایی میتوانند از
زوایای شهادت این شهید فیض ببرند.
والسلام
🌹🌹به یاد آزادمردانی که با ایثار و فداکاری جان خود را تقدیم اسلام کردند.🌹🌹
@maktabn
40.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش فعالیت های مکتب نرجس (س) در ایام عید غدیر
@maktabn