نوارهای لرزاننده، برای امنیت یا تخریب روان مردم؟
برای جلوگیری از تصادفات یا کاهش سرعت رانندگان، راهکارهای مختلفی وجود دارد که به نظر میرسد راهداری خراسان شمالی از میان آنها علاقه ی زیادی به شیارهای لرزاننده دارد. این علاقه به حدی است که در مقاطع و مسیرهای مختلف داخلی یا خارج شهری، به وفور و عمیق و به صورت ترکیبی و حتی در سربالایی ها اجرا می شوند!
حال آنکه خراسان شمالی و بجنورد خصوصا بدلیل شرایط آب و هوایی به اندازه ی کافی از ناهمواری های سطوح راهها بهره مند است! و البته نیازی به مثلا اجرای ۶ بار لرزاننده در قبل و بعد از ورودی روستاها نیست و اگر هوشیاری یا کاهش سرعت مد نظر باشد واقعا یک صفحه لرزاننده کافی است.
نکته ی تلخ این اقدام راهداری اینجاست که با توجه به زیاده روی در این کار، در شهر و روستا ها آلودگی صوتی شدید ۲۴ ساعته ایجاد می کند و ضمن آسیب زدن به خودروهای عبوری باعث نارضایتی جدی اطرافیان و ساکنین این لرزاننده ها می شود.
کاش مسوولین راهداری و استانی در این خصوص بررسی مجددی کنند و با یک تصادف خوبنار، سریعا به سمت اقداماتی که خود باعث نارضایتی می شود نگردند.
تا خسروان چه دانند...
پزشکیان و دوگانه سازش و مقاومت
به عنوان کسی که برجام را از لحاظ درست بودنش در شرایط زمانی خود و متن آن تایید مینمود و کارشکنی و بدعهدی آمریکا را دلیل شکست قرارداد میداند باید به امثال آقای پزشکیان و ظریف گفت، مشکل دیگران با آنها، نادیده گرفتن زحمات گذشته نیست، اصلا اگر فرض کنیم برجام در امتداد صلح حدیبیه و صلح امام حسن (ع) بوده است، دلیل نمیشود که در تاریخ پیوسته به آنها برگردیم کما اینکه پیامبر و ائمه نیز بازنگشتند و با مقاومتهای بعدی معاهدات درخشانتری آفریدند. تاکید ما این است که دقت کنیم هرگز به گذشته ای که یکبار با تمامی هزینه هایش طی کردیم، برنگردیم. این نیازی به تحریف تاریخ توسط شما یا دیگران ندارد. بیایید قبول کنیم آن مسیر سازش را پرتلاش و صادقانه رفته ایم و اکنون چیزی جز مقاومت مردم محوری باقی نمانده است. اما آیا دولت پزشکیان خواهان و توانمند این مسیر مقاومت/مذاکره است؟
مشکل آقای پزشکیان که البته زحمتکش و صادق هستند این است که اگرچه تفاوتهایی با آقای روحانی دارند اما وقتی دست راستشان وزیر دولت روحانی و دست چپشان سفیر ایشان و پشت و بالای سرشان تمامی مسوولین اصلاحات و دولت روحانی هستند، مسیری جز دولت روحانی که واقعا برنامه ی خاصی جز سازش نداشت را در پیش ندارند. وقتی دولتِ مذاکره، آب خوردن مردم را نیز به برجام گره زد، دولت پزشکیان و همفکرانش هم ناچارا مسیری جز سازش با غرب نخواهد داشت. سازش هم ظاهرش هسته ای است ولی باطنش (که باعث شکست برجام هم شد) مواردی از قبیل مداخلات اقتصادی و سیاسی و نظامی و فرهنگی در ایران و منطقه است و این براحتی مورد قبول ملت ایران نیست.
درشرایطی که تمامی دنیا از چین گرفته تا روسیه و اروپا و آمریکا و لاتین همگی در حال حرکت به سمت ملی گرایی و افراطگرایی در حوزه های مختلف سیاسی و فرهنگی و بین المللی هستند، بعید است تئوری سازش بتواند گره ای از مشکلات مردم باز کند.
بنظر بنده راهکار صحیح، مقاومت و در عین حال مذاکره ی عزتمندانه است و این شاید در رویکرد امثال قالیباف یا جلیلی و حتی پورمحمدی باشد اما قطعا با رویکرد آقای پزشکیان نمیخواند.
تا خسروان چه دانند...
جواد راد
لزوم دقت در رفتار اصلاحطلبان در برابر یک اقدام غیردموکراتیک کارشناس اصلاحطلب
دکتر فاضلی (جدای از اینکه ظلمی به او شده یا نه) به محض اینکه فرصتی پیدا کرد چنان پرخاش نمود که حتی دکتر پزشکیان هم شرمنده شد. اما او نباید تعجب میکرد. چرا؟
واقعیت تلخ اصلاحطلبی و روشنفکری در ایران ما اینگونه بوده که علیرغم ادعا و اصل تحمل و مدارا در تفکر مردمسالاری، آنها قالبا چنین رفتاری با مخالفان نداشته اند.
اصلاحطلبان از دوران قاجار-تحت عنوان مشروطه خواهان- با اعدام شیخ فصل الله نوری (ولو او مخالف مشروطیتشان بود) و در ادامه با توجیه استبداد منورِ پهلوی ها که آیت الله مدرس را اعدم و امام را تبعید نمودند و دانشجویان و نخبگان را کشتند و زندانی کردند، و همچنین در دوران پسا انقلاب، که تحمل پیروزی آقای احمدی نژاد را نکردند و در ۸۸ قلب نظام را نشانه رفتند، و در ایام برجام مخالفان را به جهنم حواله دادند، و در اندک اعتراض و شورش حجاب بیشترین ناخنک را زدند، همواره اینگونه اهل زیر میز زدن بوده اند.
پس تعجبی نباید در کار باشد. مطمئن باشید در ادامه، آنهایی که امروز زیر میز زدند، بیش از این پیش خواهند رفت. آنها ژست اصلاحطلبی میگیرند، اما معتقدند اسلامگرایان نباید (ولو به غلط) حتی حرف بزنند، چه برسد به اینکه در سیاست و فرهنگ اقدام و عمل کنند. میگویید نه؟ توجیهات آنها در اتفاق اخیر را رصد کنید(عکس).
اصولگرایان بایستی کمربندهایشان را محکم ببندند، که در صورت شکست یا پیروزی اصلاحطلبان، تقابل سخت و تندی منتطرشان خواهد بود و مهمتر اینکه، مدعای "مدارای" آنها را باور نکنند!
گفتنی ها را باید گفت.
جواد راد
آخرین نظرسنجی ها و نتیجه ی احتمالی انتخابات
آخرین نظرسنجی های معتبر حاکی از آن است که ۳ نامزد اصلی (قالیباف، پزشکیان، و جلیلی) به ترتیب هر کدام حدودا ۳۰ درصد آرا، و سایر نامزدها روی هم ۱۰ درصد دیگر را کسب می کنند.
این یعنی، درصورت عدم انصراف نامزدهای اصلی، احتمالا انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. در دور دوم نیز، احتمالا به ترتیب رقابت قالیباف-پزشکیان، یا جلیلی-پزشکیان، یا قالیباف-جلیلی رخ میدهد. در این حالت، پزشکیان امکان موفقیت بیشتری دارد.
تنها در صورتی انتخابات تک دوره تمام خواهد شد که اصولگرایان (البته آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف) انصراف دهند. در این حالت، احتمالا قالیباف با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا، رییس جمهور خواهد شد و هر سناریویی جز این باشد، احتمال پیروزی اصولگرایان کاهش میابد.
بنابراین، اکنون اصولگرایان (یا میتوانند سرنوشت خود را به تقدیر دهند!) یا راه مطمئنترِ اجماع در روزهای آینده، آنهم در حمایت از آقای قالیباف را در پیش گیرند.
تا خسروان چه دانند.
جواد راد
۲ تیرماه ۱۴۰۳
لبنان، خاکریز محور مقاومت و جنگ احتمالی
در حالیکه ایرانیان مشغول سیاست داخلی هستند، لبنان این روزها خود را آماده ی دفاع دربرابر حمله ی احتمالی اسراییل می کند. صهیونیسم نیرو و تجهیزات به سمت مرز منتقل کرده و مباحث داخلی آن حاکی از تحمیل جنگی دیگر بر حزب الله لبنان است.
عرصه ی نبرد لبنان همیشه پراهمیت بوده، اما امروز از این جهت مهمتر است که خاکریز اول محور مقاومت در برابر انتقام جویی صهیونیسم پس از ضربه مهلک ۷ اکتبر است. اگر لبنان بتواند سرافرازانه در برابر حمله محدود یا گسترده ی صهیونیسم ایستادگی کرده و البته پیروز شود، اسراییل، احتمالا گامهای ماجراجویانه ی دیگری برنخواهد داشت. لازمه ی موفقیت حزب الله نیز حمایت جدی محور مقاومت از خط مقدم این محور است.
لذا همانطور که دلسوزان نظام با یک چشم امورات داخلی را رصد و اقدام می کنند، حتما با چشم دیگر متوجه لبنان، این اولین و مهمترین خاکریز جبهه مقاومت باشند. پیروزی در آن عرصه، پیروزی در همه ی عرصه هاست؛ و شکست و تخریب زیرساختهای لبنان، مقدمه ای برای سایر تعدی های صهیونیسم به کشورهای دیگر خواهد بود.
گفتنی ها را باید گفت...
جواد راد
✍ به که رای باید داد؟
اگر میخواهیم مشکلات اشتغال و واردات و خوراک و مسکن ما، در بند تصمیم آمریکا و آمدن و نیامدن ترامپ باشد...
اگر میخواهیم وقتی مثلا ترامپ آمد، رییس جمهور و مدیران غش کنند و دست روی دست بگذارند تا دلار دوباره ده ها برابر شود...
اگر میخواهیم چرخ اقتصاد و واردات کالاهای خارجی، از روی خون زن و کودک مردم غزه و شیعیان مظلوم، عبور کند و بچرخد...
اگر میخواهیم مدیرانی بیایند که فرزندانشان ساکنان آمریکا و کانادا و اروپا هستند و دردشان دلار فرستادن برای آنها باشد...
اگر میخواهیم مدیرانی بیایند که تعطیلاتشان را بجای کار و مرحمت به محرومان، در کیش و کوه و تفریح باشند...
اگر میخواهیم مدیرانی بیایند که برای یک واکسن نامطمئن مثل فایزر، التماس بیگانه کنند و از علم داخل یا حتی سایر کشورها غافل باشند...
اگر میخواهیم مدیرانی بیایند که بنزین را که ۲۰ هزارتومان کردند، با خیال راحت بخوابند و فردایش که خون مردم بیگناه ریخته شد تازه باخبر شوند!
اگر میخواهیم هزارفامیل حیله گری که اطرافیان و فرزندان و اقوامشان بر مدیریت ها و شرکت ها چنبره زده و زحمات انقلابیون و امام را سالها به گروگان گرفته بودند دوباره به حکومت برگردند...
اگر میخواهیم شعاردهندگانِ انسانیت و آزادی، وقتی رای آوردند جز تفرعن و تنبلی چیزی تحویل مردم بیچاره ندهند...
اگر میخواهیم طرح مسکن ملی و خودرو مادران و یارانه های دهکهای پایین متوقف یا به عقب برگردد...
اگر میخواهیم بیمه سلامت همگانی و سیستم پیشرفته ی درمانی و نسخه نویسی دچار توقف و سهل انگاری شود...
اگر اینها و اگرهای دیگر را میخواهید، حتما و حتما به پزشکیان رای دهید...
گرچه او زحمتکش و صادق است اما مسیر غلطش باعث شده مدیران ستادش از دولت آقاي روحانی و تنبلها و کارنابلدها و متکبرانی باشند که به بیگانه میخندند و بر محرومین و مخالفان می تازند...
اما اگر اینها را نمیخواهیم و ترجیحمان این است که هم چرخ اقتصاد و کارخانه ها بچرخد، هم چرخ هسته ای، هم چرخ حمایت از محرومان کشور و مظلومان دنیا، و نیز حاکمان متواضع و پرکار و هم یارانه و هم مسکن ملی داشته باشیم، به جبهه انقلاب باید رای بدهیم...به کسانی مثل آقایان جلیلی یا قالیباف... به کسانی که برای دفاع و خدمت به این ملت جنگیده اند و چه بسا همچون شهید رییسی عزیز در همین راه به لقا الله بپیوندند (نه در استخر تفریحی!) ...
گفتنی ها را باید گفت...
جواد راد
رای جمعه
با توجه به عدم انصراف ۳ نامزد محبوب تر انتخابات (تا این لحظه)، به نظر میرسد آرا بین آنها تقسیم شود و انتخابات به مرحله دوم بکشد. طرفداران آقای پزشکیان که تکلیفشان از ابتدا روشن بود، اما طرفداران آقایان جلیلی و قالیباف که اندکی مردد بودند، اکنون میتوانند با خیال راحت به آنکه اصلح میدانند رای دهند و سرنوشت شان را به تقدیر و نبردی سخت تر بسپارند!
تا خسروان چه دانند.
نکته ای جالب: میانگین سرعت ممکن جاده ای در کشورهای مختلف دنیا
یکی از مولفه های توسعه، داشتن راههای بین شهری است. یعنی، با افزایش سرعت حمل و نقل باعث حرکت سریعتر مردم، کالاها، محصولات کشاورزی، بیماران، و محصلین و ... شده و از اتلاف وقت وسرمایه و انرژی جلوگیری می شود.
جایگاه ایران در این میان (با میانگین ۹۰ تا ۱۱۰ کیلومتر در ساعت) جالب است که در مقایسه با کشورهایی مثل هند و چین حتی پرسرعت ترین جاده های جهان را دارد.
البته انتظار مردم ما خصوصا در شهرهای کوچک و روستاها بیش از این است، اما از این پیشرفت نباید غافل بود.
گفتنی ها را باید گفت.
تحلیل دور اول و سناریوی دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
دور اول انتخابات ۱۴۰۳ پایان یافت و علیرغم نظرسنجی ها، مشارکت پایین بود (۴۰٪). همانطور که انتظار میرفت اما عدم اجماع اصولگرایان باعث شد پزشکیان با ۱۰ و جلیلی با ۹ میلیون رای به دور دوم بروند و قالیباف با رای عجیب ۳ میلیونی از رقابت (و تاحدودی رفاقت) حذف شود.
اکنون اما در دور دوم، رقابت بسیار نزدیک است (حدود ۵۰-۵۰). با توجه به مشارکت پایین بدنه ی مردمی هر دو جناح (چه طبقه ی متوسط و چه طبقه ی پایین) تلاش هر دو نامزد متوجه این دو گروه خواهد بود و صورتی رادیکالتر هم خواهد یافت.
هرچند جلیلی میتواند نسبت به جلب برخی ارای قالیباف خوشبین باشد، اما نباید از شتاب و برنامه ی تبلیغاتی پزشکیان هم غافل بود. در واقع زمان بیشتر به نفع اوست و احتمال اینکه سلبریتی ها ورود کنند و براحتی ۳-۴ میلیون رای جابجا گردد وجود دارد. اصولگرایان نیز ۲ برنامه جدی خواهند داشت، اول جذب قالیباف و طرفدارانش و دوم تبلیغ میان اقشار زحمتکش و ناامید جامعه (با تکیه بر ساده زیستی و برنامه محوری و تدام راه شهید و همراهی با دولت دهم در گذشته).
اینکه چه کسی بر میز خدمت دست خواهد یافت اما اکنون بیشتر در دستان پرتوان سرنوشت است تا محاسبات تحلیل گران!
حق یار
طرفداران آقای جلیلی بر چه برنامه هایی از او تاکید دارند؟
آنها وی را متواضع، باسواد، زحمتکش، و کسی که صداقت خود را در جانبازی جنگ ثابت کرده است، معرفی میکنند. همچنین آنها معتقدند:
مسوولیت او در دولت احمدی نژاد و ساده زیستی مشابه او برای رسیدن به عدالت مفید است.
برنامه ی جدی او برای مذاکره و رفع تحریمها راهگشاست.
برنامه ی او برای به کارگیری جوانان در مدیریتها امیدوارکننده است.
کمک او به کاهش یا حذف سربازی اجباری و افزایش حقوق سربازان مایل به خدمت، اشتغالزاست.
کمک او به صادرات محصولات کشاورزان و ایجاد کارخانه برای تبدیل محصولات آنها و ارزش آفرینی برای ایشان
همراهی و مشاوره ی همیشگی او به شهید رییسی، باعث امتداد راه شهید جمهور خواهد بود.
و موارد دیگری که حتما به انتخاب مردم زحمتکش و حاشیه نشین کمک خواهد کرد.
نگرانی طرفداران جلیلی:
هزار فامیل خاندان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و خاتمی و روحانی و تمامی کسانی که در این ۳۰ سال حاکم بودند و منافعشان با جلیلی به خطر افتاده، اکنون بدنبال ترساندن مردم بیچاره هستند تا با انتخاب پزشکیان، دوباره چنبره خود را بر سیاست برگردانند...
طرفداران جلیلی اما معتقدند او همان احمدی نژاد است و حتی بهتر...
مقاله وال استریت ژورنال:
ایران با ایستادگی در برابر آمریکا، تبدیل به قدرتی بین المللی شده است.
وال استریت ژورنال، در مقاله ی امروز خود به قلم راسموسن و نورمن، تاکید میکند که "ایران با عدم امکان برجام و دنبال کردن برنامه ی مقاومت و همبستگی با سایر قدرتهای دنیا، توانسته است علیرغم سختی ها تبدیل به قدرتی منطقه ای و بین المللی شود. هر کسی بعد از رییسی رییس جمهور شود، وارث سختی های اقتصادی و نارضایتی اما قدرتی بین المللی خواهد شد!"
..................................
پیونشت: مردم عزیز حواسشان باشد میراث شهید رییسی را به دستان چه کسی میسپارند.