درباره ی طرح "دولت وفاق ملی"
انتخاب شعار "وفاق ملی" بعنوان برنامه ی دولت آقای پزشکیان، منجر به طرح سوالاتی در مورد علل، روش و اثرات چنین رویکردی شده است. با توجه به استمرار ابهامات، در ادامه به بررسی دو نمونه تاریخی و مشابه تحت عنوان "آشتی ملی" میپردازیم شاید زوایای امر اندکی روشن گردد.
ابتدا طرح "آشتی ملی" در دوره پهلوی و دولت شریف امامی مرور میشود:
🔹شاه در شهریور سال ۵۷ خواستار ایجاد یک "دولت آشتی ملی" شد و برای این منظور جعفر شریفامامی را به نخستوزیری منصوب کرد تا اسلامگرایان را خشنود سازد. وی از دو راه مختلف پیشنهادی برای حفظ حکومت استفاده کرد: یکی پیشنهاد ارتشبد نصیری، که بر اعمال قدرت و حتی استفاده از نیروی نظامی تاکید داشت، و دیگری پیشنهاد تیمسار فردوست برای گفتگو با معترضان. اقدامات شریفامامی برای راضی کردن روحانیون شامل تعطیلی کابارهها و مشروبفروشیها، آزاد کردن بسیاری از روحانیون زندانی و انحلال حزب رستاخیز بود. صرف نظر از تصمیمات سیاسی و اجتماعی، هدف وی جلب رضایت روحانیونِ مخالف حکومت بود. اما امام خمینی (ره) آن را رد و این اصلاحات جرات انقلابیون را بیشتر کرد و نهایتا منجر به سقوط پادشاهی شد.
🔹نمونه دوم، طرح "آشتی ملی" آقای خاتمی است که در سال ۱۳۹۵ بیان شد.
به نقل از آقای تاجزاده، هدف اصلی این ایده نه تنها تفاهم دو جناح، بلکه مشارکت همه افراد معتقد به قانون اساسی در مدیریت کشور برای حل مشکلات بود. بر این اساس، هیچکدام از جناحها نباید از هویت و باورهایشان دست بکشند، بلکه باید روی نقاط مشترک تمرکز کرده و درباره اختلافات با روشهای قانونی رقابت کنند. این طرح البته در زمان خود، چندان مورد استقبال رسمی و عملی قرار نگرفت.
از دو نمونه بالا چنین میتوان استنباط کرد که طرح مجدد موضوع وفاق ملی، بدلیل احساسِ نارضایتی عمومی و شکاف جناحی مخرب در کشور است. درباره چگونگی انجام آن نیز باید گفت برایند اقدامات ۱۰۰ روزه ی دولت نشان میدهد فعلا اقداماتی مشابه دولت شریف امامی در دستور کار است و بخشِ تعامل و توافق سازی با جناح مقابل آنچنان پررنگ و مشخص نیست. درباره ی ثمرات این ایده نیز باید منتظر آینده ماند...!
جواد راد
https://eitaa.com/maktubat2022
در خصوص قطع برق
تولید برق کشور در سالهای اخیر چه در دولت ۸ ساله ی آقای روحانی (با ۱۵ هزار مگاوات افزایش) و چه شهید رییسی عزیز (با ۹ هزار م)، همچنان در ایجاد تراز مصرفی، ناکام بوده است. لذا آنچه امروز دولت پزشکیان با آن مواجه است در واقع میراث گذشتگان است.
بر ماست که حامی سیاستهای صرفه جویانه دولت باشیم و البته بر دولت است تا با ادامه راه شهید رییسی، توسعه ی زیرساختی صنعت برق را جدا دنبال کند. ان شالله که با همدلی و وفاق این مسئله، افتخار آمیز حل شود.
آقایان اصلاحطلب، اگر به زبان شما، خداحافظی مهندس ایرانی-آمریکایی با گوگل بدلیل همکاری این شرکت با صهیونیستها، شرافتمندانه است (که هست)، شما چرا مردم را به دوری از ابزاری مانند ایکس یا آیفون یا واتزاپ ترغیب نمیکنید؟! پیگیری "آزادی دسترسی به اطلاعات" حق است اما توصیه های شما به مردم برای دوری از ابزارهای ضدامنیتِ مسلمانان کجاست؟!
کاش دقت کنیم که حق چند بُعد دارد...
نکاتی درباره ی آتش بس در لبنان
🔹 مفاد آتش بس، همان مفاد توافق سال ۲۰۰۶ است که بازگشت طرفین به مرزهای بین المللی را مصوب کرده بود.
🔹 بازگشت به این توافق نشان دهنده توازن قوا و عدم تغییر آن علیرغم حدود دو دهه است. این یک سربلندی جدی برای حزب الله است که علیرغم جراحات و شهادت بزرگانش، همچنان دست برتر را در نبرد زمینی داشت و در نبرد هوایی نیز موشکهایش قلب تل آویو را هدف قرار میداد.
🔹 در اوراق تاریخ، مقاومت صبورانه ی حزب الله دربرابر صهیونیسم و ابرقدرتها بر سر در جهان اسلام درخشان خواهد بود.
🔹 از نکات تلخ این شرایط البته شهادت سید بزرگ مقاومت است که مردم لبنان را با غمی بزرگ مواجه کرده و همچنین عدم پذیرش رسمی آتش بس در غزه که جزو اهداف اولیه حزب الله در نبرد با صهیونیسم بود.
🔹تشابه این جنگ با جنگ ۸ ساله و قطعنامه ی ۵۹۸ زیاد است و هرچند آنزمان پذیرشش سخت بود، در نهایت انتصار را به همراه داشت و انشالله در ادامه آنچه برای صدام رخ داد، برای نتانیاهو و رژیم هم رخ دهد.
جواد راد
عراقچی وزیری لایق
در شرایطی که عرصه بین المللی و منطقه دچار تحولات سریع است، آقای عراقچی نشان داده که وزیر امور خارجه لایقی برای ملت ایران است. او این روزها از وین تا نیویورک، و از سوریه تا لبنان تا پاکستان تا عربستان پیوسته در رفت و آمد است. اگر روزی ملت ایران انتظار داشت، دیپلماسی و میدان در کنار هم فعال باشند، این امر با وزارت آقای عراقچی در حال تحقق است.
Maktubat مکتوبات
درباره ی آقای ظریف و برجام در باره ی خوب و بد برجام به عنوان یک معاهده، پاسخ به یک سوال ساده چراغ ر
هرچند بنده به کرات در باره ی لزوم و تایید برجام نوشته ام و بازگشت به آن را برای کشور و دنیا مطلوب دانسته و آقای ظریف را بابت آن تلاش یکباره محترم داشته ام، اما حضور ایشان را در معاونت راهبردی دولت آقای پزشکیان یک اشتباه راهبردی میدانم و همچون آقای زیدآبادی معتقدم ایشان در بهترین حالت میتواند یک دیپلمات خوش زبان در بخش اروپا و آمریکا باشد و نه بیشتر.
کاش آقای پزشکیان، ظریف را مثلا بعنوان نماینده در سازمان ملل استفاده میکردند. جایگاه راهبردی کنونی بدلیل تداخل وظیفه با وزارت خارجه، مشکلات راهبردی اساسی در تعامل با شرق و محور مقاومت، و حتی مذاکرات با غرب، دولت را دچار ضعفهایی جدی خواهد کرد.
خسروان دانند...
درباره اوضاع کنونی سوریه و موضع ایران
شرایط هرچند عجیب یا تلخ است اما از جهت مواضع ایران خیلی پیچیده نیست. ایران یکبار در دهه ۹۰ شمسی، بدلیل حمایت های سوریه از ایران در جنگ ۸ ساله با صدام، لطف خانواده اسد را جبران کرد و به ارتش سوریه کمک و البته دستان خونینِ داعش را کوتاه کرد. البته که حکومت سکولار بشار (چه آنزمان چه اکنون)، بهتر از داعش و نصره و تحریر است که حتی با معیارهای آمریکایی هم تروریست نامیده شده اند! اما تحریمهای ظالمانه ی آمریکا و تعلل اسد در اصلاحات سیاسی باعث شکاف بین او و مردمان و ضعف سوریه شد.
امروز نیز اگر دولت سوریه بخواهد و درخواست دهد، باز هم به حرمت حرمین و قوانین بین الملل، ایرانیان کمکشان خواهند کرد. اگر نه، الخیر و مافی وقع...
این موضع درباره ی سایر جبهه ها هم تاکنون همینطور بوده و ایران ضمن حمایت منطقی و ممکن، هیچوقت کاسه داغتر از آش نبوده است. بعنوان مثال پذیرش آتش بس در لبنان را از سوی حزب الله پذیرفت و ادامه جنگ توسط حماس را نیز پذیرفته است و فشاری له یا علیه شان نداشته و از هر دو تصمیم حمایت کرده است.
بنابراین درباره ی سوریه اگر درخواست بدهند، با همین معیارهای امروزی سکولار، باز هم از اسد و حرمین دفاع خواهد شد (نه اینکه با شعارهای مندرس دموکراسی و غیره، دست صهیونیسم و ترکیه و آمریکا را باز بگذارد که هجمه ی بیشتری به مسلمانان وارد کنند). اگر نه، مسیر سوریه به دست اطرافیان و بیگانگانی مشخص میشود که شاید دلسوز مسلمانان نباشند.
در چنین شرایطی البته نیاز به سخن و روشنگری خط حزب الله توسط رهبران مقاومت بیش از پیش احساس می شود.
جواد راد
📍گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه مهم
مهدی فضائلی
🔹هر بار که کتابی مفید و عمیق و حاوی نکات بدیع را میخوانم خودم را بابت اینکه چرا بیشتر مطالعه نمیکنم، سرزنش می کنم.
دنیای انسان و نوع نگاه ما به اطرافمان، قبل و بعد از مطالعه یک اثر عمیق و متقن یا لطیف و ادبی یا زندگینامه و خاطراتی آموزنده یا علمی و یا هر نوع دیگر، با هم فرق می کند و چرا ما دنیاهای جدید را که با تلاش، پشتکار و ابتکار افراد فرهیخته خلق می شود تجربه نمیکنیم؟ چرا از نگاه محدود و دنیای کوچک خودمان خسته نمیشویم و عمیقتر،دقیقتر، دوراندیشانهتر و... به پیرامون خود نمینگریم؟
کتاب " ایستگاه خیابان روزولت" که رهبر انقلاب در تقریظ خود بدرستی آنرا " گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثهی مهم " توصیف فرمودند، یکی از همین کتابهایی است که حال خواننده قبل و بعد از آن متفاوت خواهد بود.
با خواندن این کتاب که روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران است، خواننده پاسخ دهها و شاید صدها پرسش خود را بیابد یا دانستههایش دقیقتر می شود؛پرسشهایی مانند چرا سفارت آمریکا لانه جاسوسی نامیده شد؟ نتایج تسخیر لانه جاسوسی چه بود؟ چرا آمریکا از انقلاب اسلامی عصبانی است؟ دشمنی آمریکا با انقلاب از کی شروع شد و چرا؟ چه کسی آغاز کننده دشمنی بود ایران یا آمریکا؟ چرا در ابتدای انقلاب با آیتالله شریعتمداری آنگونه برخورد شد؟ نقش آمریکا در غائله کردستان چه بود؟ چرا باید مراقب جریان غربزده و نگران نفوذ این جریان در مسئولیتهای گوناگون باشیم؟ نفوذی منافقین در بین دانشجویان پیرو خط امام چه کسی بوده؟ اسناد لانه جاسوسی در باره شهید بهشتی بيانگر چه حقیقتی است و ...
مطالعه این کتاب را به همه، بویژه به همه فعالان سیاسی و رسانهای از طیفهای مختلف توصیه می کنم. همچنین به مسئولان رسانه ملی پیشنهاد می کنم این کتاب را دستمایه تولید یک یا چند مجموعه تلویزیونی قرار بدهند که در صورت خوشساخت بودن، یکی از جذابترین و مفیدترین مجموعهها خواهد شد و قدری از خلا و غفلت موجود در تولید روایت را برطرف خواهد کرد.
💢 متن یادداشت در خبرگزاری فارس
https://farsnews.ir/Fazaeli/1733566000380009838
#مهدی_فضائلی|عضو شوید👇
https://eitaa.com/Fazaeli_M