eitaa logo
malekiarch
122 دنبال‌کننده
258 عکس
271 ویدیو
23 فایل
دوستان مرتضی ملکی
مشاهده در ایتا
دانلود
میان همه این راه ها، انتقال آب نیست؟ ششمین راه انتقال آب است. خریداری آب. یعنی وقتی آب در منطقه نیست باید بروی و بخری. ما سد دوستی را زدیم و آب را مشترک آوردیم به مشهد، اما مشهد آنقدر مدیریت نداشت در مصرف آب و زوار اینقدر سوء استفاده کردند که آبش کم شد. آقای لاریجانی که رفتند به تاجیکستان صحبت کردند و موافقت کردند برای خرید آب. برای این که آب بخرند و از تاجیکستان بیاورند برای مشهد. نه برای کشاورزی و نه برای صنعت؛ برای شهر مشهد که زوار هر چقدر می خواهد مصرف کند. ما دو تا چیز را نباید وارد کنیم از خارج؛ یکی آب است و یکی دیگر استاد ادبیات فارسی. کشور ما، قسمت اعظمش کوهستانی است و حالا حالا ها نباید آب وارد کنیم. ۵ -۶ سال است که وزارت نیرو راه افتاده است و در چاه ها را می بندد. سال ۱۳۶۲ در کتابم به نام "غارت آب" نوشتم که ۹۰ درصد چاه های رفسنجان را باید می بستند، نبستند. ۷۵ درصد چاه های همدان را باید می بستند، نبستند. حالا که می بندید آب را ، روستایی می آید در شهر؛ فساد اخلاقی پیدا می کند، وضع مالی اش بد می شود، دزدی می کند. الان دیگر حق ندارید در چاه ها را ببندید. اول باید بروند امکانات فراهم بکنند، بعد در چاه ها را ببندند. اول سیستم آبیاری قطره ای بارانی درست کنند؛ مجانی باید این امکانات را ارائه دهند. آبیاری قطره ای بارانی خیلی گران است. کشاورز از کجا دارد این پول را بدهد. کشاورزی را نباید توسعه بدهند. همین کار را کردند و توسعه دادند که آب دریای ارومیه خشک شد. یکی از برنامه های همه دولت ها، توسعه کشاورزی و سدسازی است. این روش خوبی برای توسعه است؟ این سدهایی که داریم الان می سازیم هم بی فایده است. عمر مفید سد ۵۰ سال است. رفته رفته کم می شود. سد سفید رود را که ساختند تا برای ۵۰ سال، هر سال بتواند برای ۱۷۰هزار هکتار از دشت گیلان را آبیاری کند؛ نه نمی تواند. اقداماتی که قرار بوده است انجام دهند؛ نکردند. چون سدهای بزرگ را نمی توانند پاک کنند؛ سدهای کوچک را پاک می کنند. سد کرج را چکار کنند، گل و لایش را بیاورند بیرون؟ کجا بریزند؟ اقداماتی باید انجام بدهندکه سد کرج و لتیان دیر پر شوند. دانشجوی من دارد می رود شمال، زنگ می زند که استاد سد کرج پر پر است و از لبش آب می خواهد بیرون می ریزد. گفتم می بخشید ۴۰ متر آن لجن است و بالایش آب است. سد دز که ۲۰۳ متر است، ۸۰ مترش گل است. این سد ها تا چند سال دیگر پرمی شوند. دیگر سد نیستند. بدبختی هم می آورند، چه بدبختی هایی. الان که سد ساختیم آمدند پائین دستش، زمین هایی که سیل می رفت، شهرداری گرفت و همه را خانه ساخت. وقتی سد پر شود، این سد مسیر اولیه اش را می خواهد. همه این زمین هایی که خانه ساخته اند، می رود زیر آب. کما این که ۵ سال پیش اتفاق افتاد. نه روزنامه جرات کرد بنویسند و نه تلویزیون آن را طرح کرد. سد کرج پر شد؛ آب را باز کردند و رفت شهریار. چندین خانه و آدم را آب برد. پس تکلیف توسعه کشاورزی چه می شود؟ پس اندازهای آب ما دارد تمام می شود. جمعیت روز به روز زیادتر می شود. نه تنها بچه باید کمتر شود، کشاورزی هم باید سطحش پائین بیاید. این که ما کشاورزی را از ۱۰ هکتار بکنیم، ۱۰۰ هکتار توسعه پیدا نکردیم. نشانی کشورهای پیشرفته این است که سطح کشتشان را کم می کنند. سعی می کنند از زمینی که زیر کشت دارند، درست استفاده کنند. به این می گویند بهره وری. در اروپا از هر هکتار، ۱۴ تن گندم درو می کنند. در ایران حداکثر۵ تن برداشت می شود. ما باید از همین زمینی که داریم بیشترین بهره وری را داشته باشیم. دانشگاه ها را هم نباید توسعه دهند، مدام ظرفیت دانشگاه ها را زیاد می کنند؛ اینها به چه دردی می خورند. اینها مزاحم هستند. فایده اش چیست. نباید توسعه دهند، باید شهرها را کم کنند.
اما این با روند تغییر ترکیب جمعیتی منافات دارد؛ جمعیت شهری هر روز بیشتر می شود. گناه است که الان برای شهرهای بزرگ و تهران آمده اند برنامه ریخته اند تا فضای سبز را توسعه بدهند. با چه آبی؟ با آب مازندران؛ که باید آملی و بابلی با آن برنج بکارد؟ ۵ سال است یک قطره از آب لتیان را نداده اند به ورامین. ۳۶۰ پارچه آبادی دارد، یک قطره آب بهش ندادند. گرفتند برای تهران؛ گفتند پس سد ماملو را لااقل بسازیم بدهیم به ورامین و پاکدشت؛ اما آن را هم دارند می آورند برای تهران و افسریه. باز هم تهرانی ها قانع نشدند. رفتند گیلان و مازندران. برنج کاری گیلان دارد تعطیل می شود و از ۴ سال پیش آبش می آید تهران. تهران دارد روز به روز گسترده تر می شود در حالی که آبی ندارد. الان می خواهند از تنکابن آب بیاورند. رود تنکابن، قله سه هزار و دو هزار که رود را درست کرد؛ برنج کاری آنجا هم باید تعطیل شود و آبش بیاید تهران. باز هم کم می آید، دیگر می خواهند چه کار کنند؟ در کشورهای پیشرفته، منابع آلوده کننده را از بین می برند، نمی آید شهر را آلوده کنند و بعد برای از بین بردن این آلودگی دست به توسعه فضای سبز بزنند. آن هم با چه چیزی؟ با چمن. بارها گفته ام، هر شهری جز گیلان و مازندان اگر چمن بکارد، خیانت است. یک درخت اگر کاشته شود، هزار برابر چمن قدرت تصفیه کنندگی دارد. درخت شاخ برگ زیادی دارد. علاوه بر این چمن به گرم شدن کره زمین، سوراخ شدن لایه ازن، سرطانی شدن آب های زیرزمینی کمک می کند. برای تمام نشدن آب باید چه کرد؟ سه سال پیش که ایران خشکسالی بود، وزارت نیرو اعلام کرد که اگر مردم ۱۵ درصد صرفه جویی کنند، آب جیره بندی نمی شود. ۱۵ درصد که چیزی نیست، من ۵۰ درصد صرفه جویی می کنم. سازمان ملل الگوی مصرف داده است برای استفاده بهینه از آب و گفته است که هر فرد تا ۲۵۰ لیتر می تواند برای حیاط، خانه و ماشینش آب مصرف کند. وزارت نیروی ما گفته است ۱۵۰ تا. در همان کتاب خودم، مبارزه با خشکسالی؛ محاسبه کرده ام با قبض آب منزلم، ۴ نفر بوده ایم با خانه و ۷۰۰ متر حیاط؛ ۶۵ لیتر در روز آب استفاده شده است. پس می شود با ۶۵ لیتر هم زندگی کرد. سازمان ملل بیخود گفته است ۲۵۰ تا، به اندازه نیاز باید استفاده کرد. با این اوصاف ما خیلی آب را هدر می دهیم. ممکن است الان که دارید با من صحبت می کنید، شیر حمام و یا دستشویی شما چکه کند، نمی روید درست کنید. لوله ای در منزل شما ترکیده است، نمی روید درست کنید. دارید دوش می گیرید، شیر را نمی بندد، زمانی که سرش را شامپو می زند؛ گوشه ای می ایستد که آب سرش را نشوید. ما ایرانی ها تا داریم می خوریم، وقتی نداشتیم می رویم گدایی می کنیم. الان دیگه دیر شده است. برای تهران دیگر نمی شود کاری کرد. نه تنها برای تهران نمی شود کاری کرد، برای تبریز، شیراز و اصفهان هم نمی شود. اصفهان اشتباه کرده است، شهر اصفهان توسعه پیدا کرده است، شهرها درست کرده است. ۵۰ کلیومتری اش صنعت درست کرده است. آب زاینده رود که سال ها می رفت به باتلاق گاوخونی، دیگر نمی رود. شهرهایی که در مسیر بودند، دیگر یک قطره آب نمی گیرند. قانون غلطی در این مملکت است که کشاورزی را خالی کرده و وابستگی ما را به خارج بیشتر می کند. این قانون غلطِ آب است. چون اولویت اول، شهر است، دوم صنعت است. سوم می دهیم به خانه های روستایی. یعنی اگر روستایی برای دستشویی اش آب ندارد، برایش چاه بزنند. چهارم، اگر بود برای کشاورزی. برای محیط زیست هم که اصلاً آبی در نظر نگرفته اند. الان که دریاچه تشت، نی ریز و باتلاق گاوخونی خشک شد، اصلاً قانونی وجود ندارد که به آنها آب بدهند. اینها هم فقط وقتی می توانند آب دار شوند که از این باران های سیل آسا بیاید که خیلی از جاها را نابود کند، سدها پر شود، از ترسشان دریچه سد ها را باز کنند تا اینها آب دار شوند.
اما دولت حرف از حقابه می زند.حداقل درباره دریاچه ارومیه. الان که دریاچه تشت و نی ریز، آب دار شدند؛ فکر نکن که دولت باز کرده است؛ سازمان محیط زیست می گوید که ما رفته ایم اقدام کرده ایم و از رودخانه کر گرفته ایم. نه جانم! دانشجوی من آنجا رئیس آب است. گفت سد داشت از جا کنده می شد، دریچه ها را باز کردند و پس فردا هم آن را می بندند. سد جاجرود هم همین پارسال، اعلام کردند به ورامینی ها، که از اطراف جاجرود بروید کنار می خواهیم آب دریاچه را باز کنیم، مردم فکر کردند که آب بهشان می دهند و می توانند با آن آب کشاورزی کنند. فوری رفتند کشاورزی کردند. بعد از ۵ روز که آب افتاد پائین و فشارش کم شد، آب را بستند. اولویت بندی اشتباه است. اولویت را اول می دهند به شهر ها. فکر می کنید همین آبی که می برند به کاشان چه می کنند؟ فقط به شهر می دهند. شرب نیست، کارواش است، دستشویی و حمام است. همین آب گران را تصفیه می کنند. ۳۵۰۰ کیلومتر لوله می کشند و آب متری مکعبی ۱۰ هزار تومان تمامی می شود، می دهند به شهر کاشان، سمنان و قم. روستایی هم می بیند، آب بهش نمی دهند می آید در شهر. هر روستایی را بخواهند نابود کنند، کافی است آب از کرخه، کارون ، دز و باقی جاها بگیرند و بدهندبه شهرها. بقیه جاها نابودند. روستاها نابود هستند. الیگودرز بدبخت آب ندارد. برای بدست آوردن آب غیر زیرزمینی باید چه کرد؟ یک خانواده ای که وضع مالی اش بد است باید دو کار بکند. هر پولی که گیرش می اید دور نریزید و پس انداز کند. دوم این که چیزی را که دارد مصرف می کند؛ درست مصرف کند. صرفه جویی بکند. سمنان بارندگی ندارد؛ اما سیلاب دارد. باید اینها را نفوذ داد در کوه، سد ساخت و جمع کرد. با این وضعف سمنان مدام دارد فضای سبز درست می کند. آبخیزداری یک راه است. ایجاد شبکه آبیاری درست در کشاورزی است. یک راه دیگر هم صرفه جویی در مصرف آب است، آب را درست استفاده کنیم. باید فرهنگ سازی کرد. دولت هر چقدر آب را گران کند، باز هم مردمی که نخواهند آب را زیاد مصرف می کنند. می گویند من دارم سه هزار تومان پول آب می دهم؛ حالا می شود ۵۰ هزار تومان، در زندگی من تاثیری ندارد. به نظر من از نظر اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی و همه چیز باید اول خودش را اصلاح کند. نه به امید این باشیم که همسایه و یا دولت اول اصلاح شود. باید به مردم سمنان، کاشان، قم و تهران از طریق مطبوعات و رادیو و تلویزیون بگوییم که درست مصرف کنید، وگرنه کار می رسد به جایی که دیگر آب هم نیست تا برایتان منتقل کنیم. باید آب فاضلاب بخورید. تازه نباید با برق آب را شیرین کرد، باید از انرژی خورشیدی برای این کار استفاده کرد. منتها چون از مازندران دارند می گیرند این امکان وجود ندارد. در عوض می توانند از باد استفاده کنند. اما در جنوب و در خلیج فارس اول باید تاسیسات انرژی خورشیدی و بادی برای برق مهیا کنند؛ بعد آب را شیرین کنند. در کشاورزی هم تنها راه حل مشکل کشور، توجه به روستا و کشاورزی است. به روستاها دارند خیلی می رسند، روستاها دارند می شوند مثل شهر. این کار اشتباه است. هیچ حکومتی مثل جمهوری اسلامی به روستاها نرسید، اما مهاجرت روز به روز بیشتر شد، چون راه را عوضی رفت. همه چیز به روستاها دادند، اما به تولیدشان نرسیدن
هدایت شده از طاقدیس سبز سلامت
20480.pdf
143.2K
تولید مصالح و بتن ساختمانی از لجن فاضلاب شهری
https://motamem.org/تفاوت-مشکل-مسئله/ اگر تفاوت مشکل و مسأله و روش تبدیل مشکل به مسأله درست درک شود، روش تحقیق آسانتر خواهد شد.🙏👌👍
هدایت شده از طب اسلامی
🔰 جلد پرحاشیه مجله‌ی اکونومیست در سال ۲۰۰۲ 🔹 "آینده‌ی کنترل ذهن" تیتر اصلی این شماره از مجله است. اگر از نخستین درجه‌ی سمت راست پس از بخش قرمز، تا درجه‌ای که عقربه روی آن ایستاده است را بشمارید و با ۲۰۰۲ در زیر ارم قرمز جمع کنید، به عدد ۲۰۲۰ می‌رسید؛ یعنی همان سال که قرار شد اجرای جدی و جهانی "کنترل ذهن انسان‌ها" به دستور صاحب اکونومیست استارت بخورد. 🔹 حتی اگر شما دقت کنید یک‌ کنترلر در قسمت سر انسان نصب است که نماد مدیریت فکر و ذهن و عقل است. 🔹 حتما می‌دانید که این مجله متعلق به روچیلدها یعنی یکی از قدرتمند‌ترین خاندان‌های یهودی حاکم بر جهان است و وقتی حرف از «آینده» می‌زند، به‌معنای آن است که دارد از پروژه‌ی خودش صحبت می کند. https://eitaa.com/joinchat/589365248Ca6288e1b07
بادرود فراوان و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون، مطالعه ی دل نوشته ی جناب آقای دکتر رنانی برای هر ایرانی و بخصوص مردم شریف ایلام به پاس تکریم ایشان از فرزند شایسته استان، خیِر بزرگ و اسوه ی تلاش و نیکوکاری حضرت آقای دکتر علی موسی نژاد بسیار مفید است؛ ✳️ *به زخم‌های ایران سلام کنیم*  ✒️ *محسن رنانی* روزی که من از *تمرکز بر فعالیت‌های دانشگاهی* *به عرصه کنشگری و روشنفکری اجتماعی* آمدم برخی از دوستان و همکاران دانشگاهی‌ام اعتراض کردند که « *چرا کار آکادمیک که در آن موفق بوده‌ای را رها کرده‌ای و به حوزه روشنفکری رفته‌ای؟* ». *پاسخم این بود:* 📌 *من علم را برای علم نمی‌خواهم.* *اگر علم نتواند دردی از دردهای مردم کشورم را درمان کند به چه دردی می‌خورد؟* گرچه معتقدم نظام علم جهانی دارد رنج بشری را کاهش می‌دهد اما ما شده‌ایم نشخوار کننده علم جهانی و دانشگاهمان به کارخانه تولید «مقاله‌های بازتولیدی» تبدیل شده است تا مقاماتمان هورا بکشند که ما رتبه چندم تولید علم در جهان را داریم. من نمی‌خواهم در این تقلب مشارکت کنم.. حالا احساس می‌کنم کار روشنفکری نیز به پایان راه خود رسیده است. از یک سو حکومت خودش را به نشنیدن زده است و فراتر از آن،‌ روشنفکران و منتقدان را، هم در گفته‌های علنی‌‌شان و هم در پشت پرده، میکرب‌های اجتماعی و سیاسی می‌خوانند؛ از سوی دیگر مردم نیز دیگر چنان در زیر چرخ تورم، بیکاری، فساد و ریاکاری فرسوده شده‌اند که وقت، انرژی، حوصله و انگیزه شنیدن و همراهی با روشنفکران را ندارند. حاصل آن رویکرد حکومت و این وضعیت جامعه، آن شده است که از این پس تنها دو قشر عقل و دل نسل جوان را خواهد ربود: *براندازان و طنازان (سلبریتی‌ها).* اگر اوضاع به همین شیوه پیش برود، رهبران انقلاب یا شورش‌های آینده ایران از میان این دو قشر برخواهند خاست. و چه سرگشته است حکومتی که با کوته‌ فکری مسیر تحولات را به سویی ببرد و نخبگان و منتقدان مصلح را چنان زمین‌گیر کند که نسل نوخاسته هیچ‌ راهی نداشته باشد جز آن‌که یا به امثال مرحوم زم پناه ببرد یا به امثال حضرت تتلو. *اما یک نقطه امید بزرگ در بستر جامعه وجود دارد* *که دارد روز به روز پررنگ‌تر می‌شود* . *برای آینده ایران اگر امیدی به تحول عقلانی و اخلاقی باشد، تنها و تنها از سوی زنان است.* *زنان این عصر گام‌ به‌ گام دارند اعتماد به نفسی که در طول تاریخ از آنان ستانده شده بود را باز می‌یابند* و *حقوق پایمال شده خودشان توسط مردان و* *حکومت‌های طول تاریخ ایران را باز می‌ستانند.* وقتی به نام زنانی چون صدیقه وسمقی، نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا دائمی، بهاره هدایت، ژیلا بنی‌یعقوب، رایحه مظفریان، سپیده قلیان و ده‌ها نام دیگری از شیرزنان روشنفکر یا کنشگر مدنی بر‌می‌خورم احساس غرور می‌کنم، *از جای برمی‌‌خیزم و به احترامشان تعظیم می‌کنم.* به *گمان من اکنون رهبری توسعه و بار رنج زایمان اجتماعی این دوره تاریخی‌مان را زنان بر دوش می‌کشند* *و من دلم قرص است که زنان بهتر از مردان این گذار را محقق می‌کنند.* *به گمانم اکنون حتی زمان مهاجرت ما مردان از عرصه روشنفکری نیز فرارسیده است.* ما *باید جای خود را به زنان کنشگر واگذار کنیم. زنانی که مقاله نمی‌نویسند و سخنرانی نمی‌کنند، فقط عمل می‌کنند.* *جامعه در حال زایمان است.* *زایمانی که دیر یا زود به تولدی تازه می‌انجامد، و هیچ قدرتی هم توان جلوگیری از آن را ندارد.* حکومت نیز ناتوان‌تر از آن است که بتواند مانع این زایمان شود. حادثه اهواز و سرِ بریده‌ی مونا حیدری نماد آغاز این زایمان است. جنایتی که شوهر مونا انجام داد، نوعی خودکشی بود، خودکشی هویتی؛ خودکشی در اوج استیصال و در نقطه پایان اقتدار. اکنون حکومت در برابر جامعه درست در نقطه‌ای ایستاده است که شوهر مونا پیش از جنایت ایستاده بود. نقطه‌ای که هر دو سوی آن برای او باخت است. *مگر آن که چشم‌هایش را بشوید و جور دیگر ببیند.* *ما مردان مدعی، این‌بار باید بگذاریم* *این زایمان، بی‌تنش و در آرامش رخ دهد.* *دستکم ما عامل شروع یک جنایت دیگر از نوع انقلاب، در تاریخ ایران نباشیم.* *ما مردان هرگاه وارد زایمان‌های اجتماعی شده‌ایم فقط آشوب کرده‌ایم و خسارت آفریده‌ایم.* *انقلاب مشروطیت* *نهضت ملی شدن نفت* *و انقلاب اسلامی* حاصل ورود مردان به عرصه زایمان اجتماعی بود که نتیجه‌ای جز درهم‌ ریزی ساختارها و بی‌ثباتی فرایندها و ایجاد هزینه‌‌های سنگین برای نسل‌ّهای بعد نداشت. *اما زنان،* *انقلاب نمی‌کنند،* *شورش نمی‌کنند* ؛ *آنها وقتی اعتراض می‌کنند* *چیزی را نمی‌شکنند و جایی را آتش نمی‌زنند* ؛ *آنان با پایداریِ آرام و پافشاریِ پیوسته، تحول را هم به* *ما مردان و هم به حکومت سنتی مردسالار تحمیل خواهند کرد.* *سلاح زنان از جنسی دیگر است، از جنس سکوت است، از جنس مقاومت آرام است،* *از جنس پایداری بی‌خشونت است، از جنس
نافرمانی مدنی‌ است،* *از جنس دختری است که عربده نمی‌کشد، فقط روسری‌اش را بر چوبی می‌کند* و گوشه‌ای می‌ایستد، ساکت و آرام؛ حتی وقتی مردان حاکم او را کتک می‌زنند خشمگین نمی‌شود و چیزی را نمی‌شکند، او فقط مقاومت می‌کند و صبر می‌کند تا کم‌کم افق‌ها گشوده شود. هیچ‌ قدرتی در برابر این *«مقاومت خاموش»* دوام نمی‌آورد: 📍 سکوت می‌کنم و عشق در دلم‌ جاری است *که این شگفت‌ترین نوع خویشتن‌داری است*   📌 *قرن آینده در ایران از آن زنان است..* *سلام بر قرن پانزدهم، سلام بر زنان..* آنان به خوبی می‌دانند که چگونه تحولات قرن آینده را رهبری کنند بدون آن‌که خونی از دماغی بریزد و حلقوم‌ها به زنده‌باد مرده‌بادی آلوده شود..   📍 *آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد* *مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد* و اکنون برای روشنفکران و برای ما مردان، اگر نخواهیم مهاجرت کنیم و اگر نخواهیم دق کنیم، یک راه مانده است و آن این که برخیزیم و به زخم‌‌های ایران سلام کنیم. ما راهی نداریم جز آن‌که زخم‌هایی را که در پیدایش آنها مشارکت داشته‌ایم، به رسمیت بشناسیم و برای مرهم نهادن بر آنها آستین بالا بزنیم. همان زخم‌هایی که با مدیریت مردان سیاستمدار و با مشارکت مردان روشنفکر در قرن گذشته و بویژه در چهل سال اخیر بر پیکر این جامعه نشسته است. زخم‌هایی از جنس فقر، کودکان کار، حاشیه‌نشینی، بزهکاری، اعتیاد، کارتن‌‌خوابی، تن‌فروشی، آلودگی، امواج بیماری و نظایر‌ آنها که پیکر جامعه ما را شرحه‌شرحه کرده است. بنابراین اکنون برای منِ «روشنفکرِ مرد» یک راه مانده است؛ همان راهی پیتر سینگر (فیلسوف اخلاق) توصیه‌ می‌کند. او می‌گوید «بر خیری که شخصا می‌توانید برسانید تمرکز کنید، نه بر مسائلی که باقی‌ می‌ماند یا حل‌شان دست شما نیست». این همان راهی است که جامعه‌شناس و همکار ارجمند دانشگاهی‌ام در ایلام، دکتر علی موسی‌نژاد، چند سالی است در پیش گرفته است. او وقتی از دانشگاه ناامید شد، به درون جامعه رفت، زخم‌‌های آن را دید اما چشم‌هایش را نبست و ناامید نشد، آستین بالا زد و کمر همت بست تا در وسع خویش، دردی را تسکین دهد و زخمی را التیام بخشد. او اکنون یک‌تنه یاریگر بیش از هزار خانوار محروم در استان ایلام است. استانی که از شدت فقر، نزدیک به چهل درصد خانوارهای آن تحت پوشش نهادهایی حمایتی هستند؛ بیش از ۳۰ سال است که بالاترین نرخ خودکشی و خودسوزی را در کشور دارد و در دو دهه اخیر ۴۰ درصد شهرنشینان و ۵۰ درصد روستانشینان آن به زیر خط فقر مطلق رفته‌اند. همه ما دانشگاهیان باید به احترام این استاد قیام کنیم، کلاه از سر برداریم و از او حمایت کنیم و برای کاهش دردهای این جامعه، او را رهبر و الگوی خویش قرار دهیم. برای اطلاع از فعالیت‌های او؛ و برای مرهم نهادن بر زخم‌های ایلام از طریق حمایت و مشارکت در فعالیت‌های نیکوکارانه او، به کانال تلگرامی و اینستاگرامی او در لینک‌های زیر سربزنید (البته او پیش از این، فعالیت‌های خود را در فضای مجازی اطلاع‌رسانی نمی‌کرد و به تازگی به اصرار دوستان شروع به انعکاس آنها کرده است): صفحه اینستاگرامی: @mousanejad_ali کانال تلگرامی: @elm_ensanyat_omid گروه تلگرامی: @+6yQpMHerwro1M2Q0 لطفا، این تعظیم مرا را برای زنان کنشگری که می‌شناسید بفرستید. این ضجّه‌ها را برای همه مردان مدعی که احتمال دارد بخواهند زخم‌های ایران را به رسمیت بشناسند، بفرستید. این پیام مرا برای همه کسانی که ممکن است بخواهند برای مرهم‌گذاری بر زخم‌های ایلام، دکتر علی‌ موسی‌نژاد را همراهی و یاری کنند، بفرستید. اما، این یادداشت را برای هیچ مقامی نفرستید، بگذارید آنها در سرمستی خودشان بمانند. اگر آنان هوشیار شوند ممکن است زنان کنشگر و قهرمان زندانی را آزاد کنند. نسل جوان ما به این چهره‌های نمادین نیاز دارد تا به‌زودی زود از آنها «سرمایه‌ نمادین» بسازد؛ و گرنه مجبور می‌شود به دامن براندازان یا طنازان پناه ببرد. *** کفش‌هایم کو؟ باید امشب بروم. بايد امشب چمدانی را كه به اندازه‌ی پيراهن تنهايی من جا دارد، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیدا است. رو به آن وسعت بی‌واژه که همواره مرا می‌خواند! *محسن رنانی / ۲۰ اسفند ۱۴۰۰*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 درختان قرآنی و خواص آنها👇 از نظر دکتر حمید ضیایی درختان قرآنی : 1) خرما 2) زیتون 3) انجیر 4) انار 5) انگور 6) سدر ( کنار) 7) موز موز در قرآن کریم {وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ وَمَاءٍ مَّسْكُوبٍ وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ}؛ امّا اصحاب سعادت، اصحاب سعادت چه حالی دارند؟ در زیر درخت سدر بی خار، و درخت موزی كه میوه اش بر یكدیگر چیده شده، و سایه ای دائم، و آبی همواره جاری، و میوه‌ای بسیار، كه نه منقطع گردد و نه كس را از آن باز دارند.» سوره واقعه، آيات 27-34 ?🕊 https://eitaa.com/modafezist
کاشت بذرهای سبزیجات پاییزی 🌧تره. 🌧سیر 🌧جعفری. 🌧موسیر 🌧کاسنی. 🌧سیب زمینی ترشی 🌧شوید 🌧شنبلیله. 🌧شلغم 🌧شبدر 🌧یونجه. 🌧کاشت پیاز نرگس 🌧باقالا 🌧زردک. 🌧کاشت پیاز زعفران 🌧کاهو 🌧کرفس تمام هسته ها ثروت هستند 🌧چغندر. اگرعقیم وهیبرید نباشند 🌧پیازچه. 🌧ترب. https://eitaa.com/basamar
گیاهان تزیینی اغلب سمی و آلرژی زا هستند مراقب باشید . بسیاری از گیاهان داخل ساختمانی بسیار سمی هستند ، چنین گیاهانی می توانند برای کودکان و حیوانات کوچک و نیز برخی افراد مسن خطرناک باشند. https://eitaa.com/basamar