سخت ترین شبی است که میت تجربه می کند و گریزی از آن نیست اما چون به شدت متاثر از اعمال و نیات افراد است ،می توان کیفیت آن را به دست خود تغییر داد و از وحشت و فشار آن کاست و بزرگانی چون ائمه معصومین را به فریادرسی طلبید.
گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند، نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند. یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند.
به درستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند. یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند. متأسفانه گاهی اوقات در این زمان برخی از افراد به زور بستگان میت را از سر قبر دور میکنند.
درست است که امکان دارد برخی از بستگان خیلی بی تابی کنند ولی این بیتابی کردنها در آن زمان باید به گونهای باشد که بیشتر به درد فرد متوفی بخورد. یعنی انسان فقط نخواهد که غم خود را تخلیه کند. چند نفر از آشنایان او بمانند و این تلقینات را انجام دهند.
بعد از آنکه میت را در قبر گذاردند« نکیر و منکر» و یا «بَشیر و مبَشِّر» به سراغ انسان می آیند،البته برای مؤمن آن دو ملک چون بشارت می آورند نامشان بَشیر و مبشر است،
و برای شخص کافر آن دو ملک به صورت بَد و نکره ای می آیند، فلذا نام آن دو ملک نکیر و منکر است، یعنی قیافه های زشت و بد ترکیب دارند،
مرحوم قوچانی (ره) رویارویی خود با این دو فرشته را بدین شکل ترسیم میکند: کردم دو نفر؛ یکی خوش صورت و دیگری بد صورت، در قسمت راست و چپ من نشستهاند، اعضای مرا از پا تا به سر، هر یک را جداگانه بو میکشند
و چیزهایی در طوماری که در دست دارند مینویسند و نیز قوطیهایی کوچک و بزرگ آوردهاند و در آنها هم چیزهایی داخل میکنند و سر آنها را لاک میکنند و مهر میزنند و بعضی از اعضاء را از قبیل دل، قوهی خیال، واهمه، چشم، زبان و گوش را مکرر بو میکشند