رخسـارِ تو ....
سپیـد در پیش زینب (س) است
جانـا شفاعتی ، به رخِ تیـرہ و تار مــا
#رزمنده_مدافع_حرم
#طلبه_شهید_سیدعلی_زنجانی
#اولین_سالروز_شهـادت
@maliche11gol
هدایت شده از *
سوی حسین رفتن با چهرهی خونین
زیبا بود این سان ، معراج انسانی
#شهید_امیر_حاجامینی
#بیسیم_چی_گردان_انصار
#لشکر۲۷_حضرترسولﷺ
#شهادت_کربلای_پنج
#سالروز_شهادت
@maliche11gol
یادخدا
ارام بخش دلهاست...
روزت را متبرك كن
با نام و ياد خدا
خدا صداى
بندهايش را دوست دارد
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
🌸 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
.
.
@maliche11gol
🕊امروز ۱۰ اسفند ماه سالروز شهادت شهید #امیر_حاج_امینی صاحب این تصویر بی مثال است
💐شادی روح پرفتوح شهید صلوات
🌹اینجامعراج شهداست
@maliche11gol
🔰 آقاامیرالمؤمنین امام على علیه السلام فرمودند:
🔷آفت عالمان، حبّ #رياست است.
📚غرر الحكم ، ۳۹۳۰
@maliche11gol
🔴 سیده فاطمه نجمالسادات به برادر شهیدش سیدمهدی نجمالسادات رسید...
🌹پرستار بیمارستان حضرت امیرالمومنین اهواز به برادر شهیدش پیوست..
#شهید_سلامت
✅
#چــادرانــہ🌿🌸
دلم هوای شهادت ڪہ مےڪند
پناھ میبرم بہ چادرم
ڪہ تا آسمان راھ دارد
چادر من بوۍ شـهــــادت میدهد
چرا ڪه چشم شهدا بہ اوستـ
ڪه مبادا چون چادر مادرشان
فاطمه خاڪے شود
@maliche11gol
#خاطرات_شهید
● من خانه مادرم بودم که محمد زنگ زده بود منزل همسایه ؛ مادرم البته نمی دانست من هم انجا هستم. وقتی همسایه مان مادرم را صدا زد و من را دید گفت: چه خوب اینجایی شوهرت زنگ زده با مادرم دویدیم. وقتی گوشی را گرفتم محمد با خوشحالی و تعجب گفت: تویی؟! چه خوب شد هستی و باهات حرف زدم. رفتی دکتر؟ گفتم: آره. هنوز از بچه دار شدنمان مطمئن نبودیم.
●گفت: مبارکت باشه! گفتم: چرا مبارک من؟ گفت: چون من نمی بینمش، خودت باید بزرگش کنی. گفتم: این جای دلداری دادنته؟ عوض این که یک خانم باردار رو دلداری بدی این طوری می زنی توی ذوقم؟ گفت: ناراحت نشو این واقعیته. منم گفتم: هر چی خدا بخواد. گفت: خدا همینو می خواد. تو هم بی قراری نکن. این تلفن آخرین صحبت ما با هم بود و فردایش در طلاییه شهید شد.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎فرماندهٔ گردان سلمان لشگر ۲۷محمدرسولالله (ص)
#سردارشهید_سیدمحمد_اینانلو🌷
●ولادت : ۱۳۴۳/۱/۱ شهریار ، تهران
●شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۱۱ طلائیه ، عملیات خیبر
#خاطرات_شهید
●یک سال بعد از ازدواج به مشهد مقدس رفتیم وقتی روبروی ضریح مطهر رسیدیم به علی گفتم: پیش امام رضا به من قول بدهید که کاری برای من انجام بدهید.
●میدانست که اهل مادیات نیستم ولی با شوخطبعی جیبهایش را گشت و گفت اگر پول داشتم چشم، میخرم. گفتم : اگر میشود آن دنیا شفاعت من را پیش خدا بکنید.
●با روی گشاده و لبخندی گفت شما باید شفاعت ما را بکنید. تمام زحمات زندگی بر دوش شماست. از همه مهمتر بزرگ کردن فرزندانمان است، ولی اگر قسمتم شد و شهید شدم و اجازه داشتم که شفاعت یک نفر را بکنم حتما شفاعت شما را میکنم.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎فرماندهٔ گردان مقداد لشگر۲۷محمدرسولالله (ص)
#سردارشهید_علی_جزمانی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۲۹/۱۰/۳۰ اصفهان
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۵