💠صلی الله علیک یا ابا عبدالله
✅شخصی از امام صادق (ع) پرسید:
آقا جان!جدتان امام حسین (ع) الان کجاست؟
🌸حضرت فرمودند: چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است! بدن مبارک امام حسین (ع) در قبر است اما روح بزرگشان سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر مبارک امام حسین (ع) به دو مکان و موضع است:
1⃣ به زوار قبرش
2⃣ به مجالس عزایش
آنگاه حضرت فرمودند: امام حسین (ع) از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارانش استغفار نمایند تا خدا آنان را بیامرزد.
.
👈در روایتی دیگر امام حسین (ع) فرمودند:
اگر گریه کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید.
📚منابع :
چشمه سار عشق، ص ۱۰
قصص الحسینیه، ص ۷۲
@maliche11gol
هدایت شده از 💔
✍امام حسن عليه السلام:
كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خداوند نگذرد، من ضمانت می كنم كه خداوند دعايش را مستجاب می كند.
📚بحارالانوار،ج۴۳،ص۳۵۱
@maliche11gol
🔸 خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟
شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد.
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است...
#شهید_علی_اکبر_شیرودی🌷
╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╯
مَرد جنگ کربلایی است
و کربلایی مَرد میدان عشق است
و از سختیها و سرباختن ها
و جان دادنها نمی هراسد ...
عکاس: محمدحسین حیدری
#عاشقان_کربلا
#نوجوانان_عاشورایی
هدایت شده از 💔
" پلاکش " را برای ما جا گذاشت ،
تا روزی بدانیم ، از جنس ما بود ...
" هویتش " خاکی بود !
اما " دلش " را به آسمان زد ...
گمنامی راز عجیبی است ...!
🌷 پنجشنبه های شهدایی🌷
#پنجشنبه_های_شهدایی
#یادکنیدشهدا_را_باذکرصلوات
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@maliche11gol
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
🍃السلام علیک یااباعبدلله،
وعلی الارواح التی حلت بفنائک،
علیک منی سلامالله ابدا ما بقیت وبقیاللیل والنهار،
ولاجعلهالله آخرالعهد منی لزیارتکم....
🌹السلام علی الحسین
🌹 و علی علی بن الحسین
🌹 و علی اولاد الحسین
🌹 وعلی اصحاب الحسین
@maliche11gol
💔💔💔💔💔💔
اعمالقبلازخواب[🖤🔗]
حضرترسولاڪرمفرمودندهرشبپیشازخواب :
🌿⃟🖤|قرآنراختمڪنید!
↫٣بارسورهتوحید🌚"
🌿⃟🖤|پیامبرانراشفیعخودگردانید!
↫۱بار:اللھمصلعلیمحمدوآلمحمدعجلفرجھم اللھمصلعلیجمیعالـانبیاءوالمرسلین🌚"
🌿⃟🖤|مومنینراازخودراضیڪنید!
↫۱بار:اللھماغفرللمومنینوالمومنات🌚"
🌿⃟🖤|یكحجویكعمرهبہجاآورید!
↫۱بار:سبحاناللهوالحمدللهولاالهالااللهواللهاکبر🌚"
🌿⃟🖤|اقامہهزاررڪعتنماز!
↫٣بار:یَفْعَلُاللهُمایَشاءُبِقُدْرَتِہوَیحْڪمُمایُریدُبِعِزَّتِہ🌚"
🌿⃟🖤|خواندنسورهتڪاثر!
🌿⃟🖤|دعاےهنگامخوابیدن!
↫باسْمِكاللَّھمَّأَمُوتُوَاَحْیَا🌚"
﷽
حضور دوباره حسین در جبهه مصادف با ایام آماده سازی یگانها برای حضور در عملیات والفجر هشت میشود و گردان حضرت علی اصغر(ع) زنجان از طرف لشگر 31 عاشورا بعنوان گردان خط شکن غواص در نظر گرفته میشود و عده ای از رزمندگان نترس و باسابقه گردان و چند نفرازنیروهای کادر فرماندهی برای اطلاعات و عملیات غواصی انتخاب و در شهر تبریز آموزش غواصی و مراحل شناسائی را طی میکنند که حسین هم با اصرارفراوان یکی ازآنها میشود.
اوایل زمستان 1364 رزمندگان گردان حضرت علی اصغر(ع) زنجان بعد از یه مرخصی کوتاه و چندروزه به منطقه برگشته و درکمال بی خبری وحفاظت به مکانی بنام نقطه نامعلوم در کناره رودخانه کارون منتقل میشوند و بلافاصله هم آموزشهای سخت غواصی و آب و خاکی آغازشده و در عرض 45 روز وشب چنان بلائی سر بچه ها آورده میشود که هرکدام برای خودش یه غواص حرفه ای و نترس میشه، خلاصه شب عملیات فرا میرسد و حسین بعنوان راهنمای دسته غواصی شهید مجید آهومند هدایت نیروها به آنطراف رودخانه وحشی اروند را بر عهده میگیرد و بعد از رسیدن به موانع دشمن بدلیل انفجار مین منور نیروهای غواص شناسائی شده و بناچار مجبور به درگیری با مزدوران بعثی میشوند و در نبردی نابرابر و نزدیک یک به یک به شهادت رسیده و پیکر پاک و غرق خون شون در آب خروشان اروند غوطه ور میشود .
#ای_شهـید
ازمیلہ هاے این قفس
نگاهم میرسدبہ تو
تویے ڪہ رهاشده اے
ازهمہ #تیروترڪشهاے گناه
جداشده اے ازاین تن خاڪے
پرواز را یادم بده
اے پرستوے عاشق
#شهید_حمید_مختاربند
#صبحتون_شهدایی 🌷
╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╯
*وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید:*
سردار حاج حسبن کاجی می گوید:
بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم.
از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
در وصیتنامه نوشته بود:
👈من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم...
👈پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند...
👈من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازهام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه میماند.
👈بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست.
👈این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
👈به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند.
و...
🔺بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است.
📚برگرفته از کتاب: خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195.