🏴اهتزاز پرچم مشکی بر فراز گنبد حرم مطهر رضوی ▪️▪️پس از اعلام خبر شهادت سید مقاومت،سید حسن نصر الله پرچم گنبد مطهر حرم رضوی تعویض و به رنگ مشکی درآمد. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

♨️🔻 سید هاشم صفی الدین جانشین شهید سید حسن نصرالله شد . ⚫️ هاشم صفی‌الدین پسرعموی مادر سید حسن نصرالله است. برادرش عبدالله صفی‌الدین به عنوان نماینده حزب‌الله در ایران در تهران زندگی می‌کند.. او از زمان تأسیس گروه حزب‌الله لبنان در سال ۱۹۸۲ عضو این گروه است. هاشم صفی‌الدین در ایران آموزش دیده و از سال ۱۹۹۲، ریاست شورای اجرایی این گروه را به دست گرفته‌است. هاشم صفی‌الدین یکی از هفت عضو شورای مشورتی تصمیم‌گیرنده حزب‌الله لبنان است و در شورای اجرایی نیز بخش‌های مهمی از فعالیت‌های این گروه را اداره می‌کند. گفته می‌شود حزب‌الله او را به عنوان جانشین #سید_حسن_نصرالله انتخاب کرده‌ است. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#پویش‌نور آیه157🌹ازسوره بقره 🌹 أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‌ آنانند كه برايشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هايى است و همانها هدايت يافتگانند. آیه157🌹ازسوره بقره 🌹 أُولئِكَ :آنان عَلَيْهِمْ :برآنهاست صَلَواتٌ :درودهایی مِنْ :ازسوی رَبِّهِمْ:پروردگارشان وَ رَحْمَةٌ :ورحمتی وَ أُولئِكَ:وآنان هُمُ :خودشان الْمُهْتَدُونَ‌: هدايت یافته اند 🇮🇷 کانال رسانه مردمی مالواجرد 💠@malvajerd1💠

🏴 ۵ روز عزای عمومی در ایران 🔹رهبر انقلاب به‌مناسب شهادت سیدحسن نصرالله و یاران شهیدش ۵ روز عزای عمومی اعلام کردند 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

✋ #وقت_سلام ای آبروی من، کس و کارم، پناه من سرمایه‌ایم، تمامیِ دنیای من سلام #السلام_علیک_یااباعبدالله‌الحسین(ع)💚 #صبحتون_حسینی☀️ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🗓 تقویم امروز... #مصالحه‌امام‌حسن‌مجتبی_علیه‌السلام_بامعاویه #روز‌بزرگداشت‌مولوی 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

اینجوری پیر بشین انشالله😍🥰 خداحفظتون کنه. #هفته‌تکریم‌سالمندان . •┈┈•••✾•🌺🌸🌼•✾•••┈┈ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#پیام‌تسلیت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا، بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ و هرگز گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند خبر شهادت فرمانده بزرگ، شجاع، مومن و مجاهد جریان مقاومت اسلامی و دبیرکل حزب‌الله لبنان، شهید حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله و جمعی از فرماندهان جبهه مقاومت به دست رژیم خونخوار و منحوس صهیونیستی موجب تأثر عمیق عموم آزادی‌خواهان، ملت مقاوم ایران و دوست‌داران مکتب مقاومت گردید. مکتبی که شهادت، در آن اجر و پاداشی است برای مجاهدانی که مخلصانه در مسیر حق استقامت دارند. مکتبی که پیامبران آن شهیدند؛ امامان آن شهیدند، رهبران آن شهیدند و برای بزرگ‌مردی، چون سید نصرالله و یاران شهیدش که عمر بابرکت خود را با شجاعت در میدان مبارزه حق علیه باطل و دفاع از مظلومان گذارند؛ چه سرنوشتی را می‌توان مبارک‌تر از شهادتی دانست که به دست خبیث‌ترین افراد تاریخ صورت پذیرفته است. رژیم جنایتکار صهیونیستی که پس از شکست مفتضحانه در عملیات طوفان‌الاقصی و کشتار کور زنان و کودکان و افراد بی‌گناه و عیان شدن خوی توحش خود برای جهانیان، اینک به ترور رهبران و سرداران جبهه مقاومت روی آورده تا به زعم باطل خود، با ریختن خون پاک عزیزترین مجاهدان جبهه مقاومت، نور الهی حق را خاموش و بقای خود را دنبال کند؛ غافل از آنکه میراث سرخ شهادت همچنان که در طول تاریخ و به خون‌بهای عزیزان و مقربان الهی، موجب ثبات و پایداری بیشتر جریان حق شده، مطابق وعده الهی به بارورتر شدن شجره طیبه‌ی حق و حقیقت منجر خواهد شد که وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُون. رژیم سفاک صهیونیستی که در کمتر از یک سال از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی بیش از ۴۰ هزار کودک و زن و مرد فلسطینی را در نوار غزه به خاک و خون کشیده است، به فرموده رهبری معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) به دنبال اجرای همان سیاست حماقت‌آمیز در لبنان است؛ غافل از اینکه بسیار کوچکتر از آن است که به ساخت مستحکم حزب‌الله لبنان صدمه‌ی مهمی وارد کند. اکنون نیز شهادت رهبر شجاع و دبیرکل حزب‌الله، سردار سرافراز جبهه مقاومت سید حسن نصرالله که قریب به سی سال در مسیر مجاهدت الهی، عامل حرکت‌های بزرگی نظیر آزادی لبنان در سال ۲۰۰۰ تا پیروزی الهی و پایدار در سال ۲۰۰۶ تا حمایت قهرمانانه از مردم مظلوم فلسطین و غزه بود، خون تازه‌ای در رگ‌های جریان بزرگ مقاومت در تاریخ و منطقه خواهد بود. اینجانب ضمن تبریک و تسلیت این شهادت جانسوز به محضر مبارک ولی‌عصر (عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای، مجاهدین جریان مقاومت، مردم صبور و مبارز لبنان و همه آزادگان و مستضعفان جهان و خانواده محترم و صبور مجاهد شهید حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله و شهدای همراه ایشان؛ از خداوند متعال برای ایشان و همه شهدای مقاومت علو درجات را مسئلت می‌نمایم. سرهنگ پاسدار احمد عابدی فرمانده حوزه مقاومت بسیج ۵ امام محمدباقر علیه السلام 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🕊فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ 💌 تصویری کمتر دیده شده از شهیدان حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#نیازمندیها با سلام نیازمند یک خیاط خانم هستیم‌ مسلط به دوخت لباس، سرویس آشپز خانه و.... و حداقل سن ۲۰ تا ۳۵ سال جهت تمایل به همکاری با شماره زیر تماس بگیرید: 09222362210 خانم منصوری 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🪻سالمندی فعال ؛فردایی برای همه عناوین روزشمار هفته تکریم و منزلت سالمندان(شهروندان ارشد)7الی 13 مهرماه: شنبه هفتم مهرماه : حمایت سالمندان از جوانی جمعیت یک شنبه هشتم مهرماه: رسانه و فرهنگ سازی تکریم سالمندان دوشنبه نهم مهرماه: مشارکت سالمندان در خانواده و جامعه سه شنبه دهم مهرماه: تکریم سالمندان در دستگاه های اجرایی چهارشنبه یازدهم مهرماه: آموزش و توانمندسازی سالمندان پنجشنبه دوازدهم مهرماه: حمایت های اجتماعی رفاهی سالمندان جمعه سیزدهم مهرماه: دسترسی عادلانه سالمندان به محیط های مناسب سازی شد خانه بهداشت مالواجرد https://eitaa.com/khanehbehdashtmalvajerd 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

سلام بزرگواران✋ 🌹کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید.. برای دانستن: ⚡️اخبارمهم مالواجرد،منطقه و کشوری ⚡️رمان (پارت های روزانه) ⚡️پستهای مناسبتی ⚡️پندانه ⚡️سالم باشیم ⚡️هیئت‌مجازی ⚡️تبلیغات خرید وفروش ⚡️پویش نور ⚡️بیشتربدانیم ⚡️طنز ⚡️صدای مردم و.. 😍وارد کانال زیر شوید👇 🇮🇷رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠 (روستای مالواجرد جرقویه،اصفهان) 🌹همراهی شما؛ افتخار ماست🌹

📚#تنها_میان_داعش 📖 #قسمت_سی‌ام0⃣3⃣ ظاهراً خمپاره ای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد. ناله ای از حیاط کناری شنیده میشد، زن عمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمکشان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید. نگاهم پیش از دستم به سمت گوشی کشیده شد، قلبم به انتظار خبری از تپش افتاد و با چشمان پریشانم دیدم حیدر پیامی فرستاده است. نبض نفس هایم به تندی میزد و دستانم طوری می لرزید که باز کردن پیامش جانم را گرفت و او تنها یک جمله نوشته بود : 《نرجس نمیتونم جواب بدم.》 نه فقط دست و دلم که نگاهم می لرزید و هنوز گیج پیامش بودم که پیامی دیگر رسید : 《میتونی کمکم کنی نرجس؟》 ناله همسایه و همهمه مردم گوشم را کر کرده و باورم نمیشد حیدر هنوز نفس میکشد و حالا از من کمک میخواهد که با همه احساس پریشانی ام به سمتش پر کشیدم : 《جانم؟》 حدود هشتاد روز بود نگاه عاشقش را ندیده بودم، چهل شب بیشتر میشد که لحن گرمش را نشنیده بودم و اشتیاقم برای چشیدن این فرصت عاشقانه در یک جمله جا نمیشد که با کلماتم به نفس نفس افتادم : 《حیدر حالت خوبه؟ کجایی؟ چرا تلفن رو جواب نمیدی؟》 انگشتانم برای نوشتن روی گوشی می دوید و چشمانم از شدت اشتیاق طوری می بارید که نگاهم از آب پُر شده و به سختی می دیدم. دیگر همه رنج ها فراموشم شده و فقط میخواستم با همه هستی ام به فدای حیدر شوم که پیام داد : 《من خودم رو تا نزدیک آمرلی رسوندم، ولی دیگه نمیتونم!》 نگاهم تا آخر پیامش نرسیده، دلم برای رفتن سینه سپر کرد و او بلافاصله نوشت : 《نرجس! من فقط به تو اعتماد دارم! داعش خیلی ها رو خریده.》 پیامش دلم را خالی کرد و جان حیدرم در میان بود که مردانه پاسخ دادم : 《من میام حیدر! فقط بگو کجایی؟》 که صدای زهرا دلم را از هوای حیدر بیرون کشید: 《یه ساعت تا نماز مونده، نمیخوابی؟》 نمیخواستم نگرانشان کنم که گوشی را میان مشتم پنهان کردم، با پشت دستم اشکم را پاک کردم و پیش از آنکه حرفی بزنم دوباره گوشی در دستم لرزید. دلم پیش اضطرار حیدر بود، باید زودتر پیامش را می خواندم و زهرا تازه میخواست درددل کند که به در تکیه زد و مظلومانه زمزمه کرد : 《ام جعفر و بچه اش شهید شدن!》 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت ام جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان می گرفت و یادم نمیرفت عباس تنها چند دقیقه پیش از شهادتش شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد. مصیبت مظلومانه همسایه ای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد، اما جان حیدر در خطر بود و بیتاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد. در تاریکی صورتش را نمی دیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمیشد، می لرزید و بی مقدمه شروع کرد: 《نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن سیدعلی خامنه ای گفته آمرلی باید آزاد بشه و حاج قاسم دستور شروع عملیات رو داده!》 غم ام جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود و زینب رو به من خندید: 《بلاخره حیدر هم برمیگرده!》 و همین حال حیدر شیشه شکیبایی ام را شکسته بود که با نگاهم التماسشان میکردم تنهایم بگذارند. زهرا متوجه پریشانی ام شد، زینب را با خودش برد و من با بی قراری پیام حیدر را خواندم : 《پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.》 زمینهای کشاورزی ابوصالح دور از شهر بود و پیام بعدی حیدر امانم نداد : 《نرجس! نمیدونم تا صبح زنده میمونم یا نه، فقط خواستم بدونی جنازه ام کجاست.》 و همین جمله از زندگی سیرم کرد که اشکم پیش از انگشتم روی گوشی چکید و با جملاتم به فدایش رفتم : 《حیدر من دارم میام! بخاطر من تحمل کن!》 تاریکی هوا، تنهایی و ترس توپ و تانک داعش پای رفتنم را میبست و زندگی حیدر به همین رفتن بسته بود که از جا بلند شدم. یک شیشه آب چاه و چند تکه نان خشک تمام توشه ای بود که می توانستم برای حیدر ببرم. نباید دل زن عمو و دخترعموها را خالی میکردم، بی سر و صدا شالم را سر کردم و مهیای رفتن شدم که حسی در دلم شکست. در این تاریکی نزدیک سحر با خائنینی که حیدر خبر حضورشان را در شهر داده بود، به چه کسی میشد اعتماد کنم؟ قدمی را که به سمت در برداشته بودم، پس کشیدم و با ترس و تردیدی که به دلم چنگ انداخته بود، سراغ کمد رفتم. پشت لباس عروسم، سوغات عباس را در جعبه ای پنهان کرده بودم و حالا همین نارنجک می توانست دست تنهای دلم را بگیرد.. #ادامه‌دارد‌... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

♦️جنایت آمریکایی-اسرائیلی در ضاحیه جنوبی بیروت با کدام بمب آمریکایی رقم خورد؟؟ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#پویش‌نور آیه158🌹ازسوره بقره 🌹 إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ‌ همانا صفا ومروه، از شعائر خداست. پس هر كه حج خانه‌ى خدا ويا عمره به جاى آورد، مانعى ندارد كه بين صفا ومروه طواف كند. و (علاوه بر واجبات،) هر كس داوطلبانه كار خيرى انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست. آیه158🌹ازسوره بقره 🌹 إِنَّ: همانا الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ: صفا ومروه مِنْ:از شَعائِرِ :نشانه های دین اللَّهِ :الله است فَمَنْ :پس هر که حَجَّ :حج کند الْبَيْتَ : این خانه را أَوِ :یا اعْتَمَرَ : عمره گذارد فَلا جُناحَ :پس گناهی نیست عَلَيْهِ:برااو أَنْ :که يَطَّوَّفَ : طواف سعی کند بِهِما :میان آن دو وَ مَنْ :وهرکه تَطَوَّعَ : به دلخواه انجام دهد خَيْراً: کار خوبی را فَإِنَّ :پس همانا اللَّهَ :الله شاكِرٌ :قدر شناس عَلِيمٌ‌: داناست 🇮🇷 کانال رسانه مردمی مالواجرد 💠@malvajerd1💠

♦️پیکر شهید سید حسن نصرالله در کربلا دفن می‌شود. برخی رسانه‌های عربی: 🔹 رایزنی های فشرده و گسترده در سطوح عالی ایران، لبنان و عراق در حال انجام است و احتمالا پیکر سید حسن نصرالله با هواپیمای ریاست جمهوری به ایران و سپس به کربلای معلی منتقل می شود تا در حرم مطهر به خاک سپرده شودـ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

دیوارحسنوا اگهی انواع خرید و فروش(ملک، ماشین، موتور، موادغذایی و...) هرروز کـه بخواهید می‌توانید کـه بـه بهترینها دسترسی داشته باشید آیدی مدیر: @javadmalali1854 https://eitaa.com/joinchat/3049849470C1fa7f8db40 لینک کانال خوشحال میشیم مارا به دوستان خود معرفی کنید🌹🌹🌹❤️

شِعر دَر دَست ندارَم، وَلي از رویِ ادَب اَلسَلام اِی همِه‌یِ دار و ندارِ زِینب (سلام الله علیها) #سلام_ارباب ✋🏻 #صبحتون_حسینی ☀️ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

🗓 تقویم امروز... #روزهمدردی_باکودکان‌فلسطینی #روزجهانی‌دریانوردی #روزجهانی‌ناشنوایان 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

صبح به ما می آموزد که باور داشته باشیم روشنایی با تاریکی معنا می یابد و خوشبختی با عبور از سختیها زیباست. ‌🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#اطلاع‌رسانی سفرزیارتی‌ یک روزه، قم‌وجمکران‌ به مبلغ۴۸۰هزارتومان همرابا‌صبحانه‌ویک‌وعده‌نهار🥘🍱🍱 و پذیرایی‌بین‌راهی🧃🧃🍪🍪 🕌🕌 🔸تاریخ‌حرکت:۱۳مهر 🔸ساعت۴صبح 🔸‌برگشت‌ساعت۱۰شب سرویس‌رفت وبرگشت:اتوبوس‌اسکانیا🚌🚌 👈مکان‌سوارشدن: شهرضا‌،نصرآباد،محمدآباد،زیارواصفهان جهت‌هماهنگی‌واطلاعات‌بیشترباشماره‌زیرتماس‌ بگیرید ۰۹۹۱۳۸۴۹۳۸۶‌مومنی 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

♦️یک کاربر لبنانی نوشت: اگر سید ابراهیم رئیسی امروز زنده بود، اسرائیل جرات حمله به سید حسن نصرالله را نداشت... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

#سالم‌باشیم ❌ستون فقرات شما 6 دشمن دارد. 🔹1. شکم بزرگ 🔹2. بد خوابیدن 🔹3. بغل کردن مدام بچه‌ها 🔹4. نشستن چهار زانو یا دوزانو بدون‌تکیه‌گاه 🔹5. ایستادن طولانی 🔹6. بلند کردن جسم سنگین 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

⚱گنج حقیقی معدن ▪️مردان سنگ و ذغال و آهن ! •••••••••••••••••••••••• پدرم را خدا بیامرزد مرد سنگ و زغال و آهن بود سال‌های دراز عمرش را کارگر بود، اهل معدن بود ◾️بمناسبت هفتمین روز شهادت #شهدای_معدنکار و حادثه دلخراش معدن طبس ✍ امیدواریم سیستم پیمانکاری ایران بزودی تصحیح و مدیریت شود و جان باارزش کارگران زحمتکش و بازوی توانمند کشور،این اندازه بی ارزش جلوه نکند. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠

📚#تنها_میان_داعش 📖#قسمت_سی‌ویکم1⃣3⃣ شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستی ام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمیشد که با نور موبایل از ایوان پایین رفتم. در گرمای نیمه شب تابستان آمرلی، تنم از ترس می لرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود که خودم را به خدا سپردم و از خلوت خانه دل کندم. تاریکی شهری که پس از هشتاد روز جنگ، یک چراغ روشن به ستون هایش نمانده و تلی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را می ترساند و فقط از امام مجتبی (ع) تمنا میکردم به اینهمه تنهایی ام رحم کند. با هر قدم حسرت حضور عباس و عمو آتشم میزد که دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی عشقم یکتنه از شهر خارج میشدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلوله ای هم شنیده نمیشد و همین سکوت از هر صدایی ترسناکتر بود. اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردی از درگیری نبود و می ترسیدم خبر زینب هم شایعه جاسوسان داعش باشد. از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشت های کشاورزی نمیشد که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه میکردم اثری از خانه سیمانی نبود و تنها سایه سنگین سکوت شب دیده میشد. وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را می لرزاند و دلم میخواست کسی به فریادم برسد که خدا با آرامش آوای اذان صبح دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به نماز ایستادم. می ترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد که نمازم را به سرعت تمام کردم و با وحشتی که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم. پارس سگی از دور به گوشم سیلی میزد و دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را میگرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم. حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و عشقم در حصار همین خانه بود که قدم هایم بی اختیار دوید و با گریه به خدا التماس میکردم هنوز نفسی برایش مانده باشد. به تمنای دیدار عزیزدلم قدم های مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر میزد که صدایی غریبه قلبم را شکافت: 《بلاخره با پای خودت اومدی!》 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشت زده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف اتاق بر سرم کوبیده شد. عدنان کنار دیوار روی زمین نشسته بود... #ادامه‌دارد... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠