خوردن آب در بارداری سموم بدن را شستشو داده و ادرار را رقیق می کند که خود مانع عفونت های ادراری می گردد
اکثر زنان بارداری که کمتر آب مصرف می کنند بیشتر دچار عفونت های ادراری می شوند
@mama_bardari👼
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینیدو بسازیدو لذت ببرید😍😍
#کاردستی
@mama_bardari👼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشه های طلایی گندم
@mama_bardari👼
شهگل 👑
اسم #دختر با #ش 🌸
🌟 به معنای بهترین گل، گل شاهانه
@mama_bardari👼
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایده های مقوایی
@mama_bardari👼
💕💕
داستان پیک نیک در جنگل
✅هدف از قصه امشب مهربونی و احترام گذاشتن به هم هست.
شروع داستان پیک نیک در جنگل:
تو یه جنگل بزرگ و زیبا که پر از درختا و گلهای رنگارنگ بود و حیوونای زیادی کنار هم زندگی میکردن. یکی از روزهای آفتابی میمون ، فیل ، هشت پا و توکا تصمیم گرفتن که برای تفریح به وسط جنگل برن و اونجا چادر بزنن و حسابی خوش بگذرونن و بازی کنن.
اونا میخواستن برای تفریح و گردش و پیک نیک برن و اونجا بازی کنن و غذاهای خوشمزه بخورن. چهارتا دوست کوله های خودشون رو پر از غذاهای خوشمزه کردن و به راه افتادن. اونا ساعتها راه رفتن تا اینکه بالاخره به وسط جنگل رسیدن ، جایی که قرار بود همونجا چادر بزنن. اونا همینطور که مشغول برپا کردن چادرشون بودن یه دفعه چیز عجیبی دیدن ، اونا دیدن که چندتا از حیوونای دیگه هم به اونجا اومدن و چادر زدن.
زرافه ، گوزن و تمساح هم برای گردش به وسط جنگل اومده بودن و بیرون چادر نشسته بودن و مشغول تفریح بودن. زرافه که اون چهار تا دوست رو دید جلو اومد و گفت: سلام دوستان ، خیلی خوش اومدین میتونم کمکتون کنم؟ میمون با نارحتی گفت: نه ممنون ، ما نیازی به کمکت نداریم. بعد هم چهار تا دوست به کناری رفتن و مشغول صحبت با همدیگه شدن ، میمون گفت: مگه کسی از اونا کمک خواسته که میخوان به ما کمک کنن؟ من دوست ندارم کنار اینا چادر بزنیم و اصلا ازشون خوشم نمیاد بهتره از اونا فاصله بگیریم و جای دیگه چادر بزنیم و خودمون تنهایی تفریح کنیم. فیل و هشت پا و توکا حرف میمون رو قبول کردن و چادرشون رو برپا کردن و غذاهای خوشمزه داخل کیفشون رو بیرون آوردن و مشغول خوردن شدن. همون لحظه تمساح در حالی که کاسه ای توی دستاش بود جلو اومد و گفت: بفرمایید دوستان برای شما مقداری سوپ گرم آوردم و امیدوارم که دوست داشته باشین. یه دفعه میمون گفت: ما سوپ دوست نداریم اما فیل و هشت پا و توکا تشکر کردن و سوپ رو گرفتن. بعد هم هشت پا یه بشقاب از ماکارونی های خوشمزه ای رو که درست کرده بودن رو به تمساح داد. میمون ناراحت شد و به دوستاش گفت: مگه من نگفتم که به اونا محل نذارین و کاری به کارشون نداشته باشین؟ من میخوام خودمون تنهایی تفریح کنیم. اون روز قشنگ آفتابی کم کم تموم شد و شب از راه رسید و هر کدوم از چهار تا دوست داخل چادر رفتن و خوابیدن.
صبح روز بعد میمون با صدایی از خواب بیدار شد ، انگار از بیرون چادر صدایی میومد و وقتی بیرون رفت دید که دوستاش مشغول گفت و گو و صحبت کردن با تمساح و زرافه و گوزن هستن. میمون خیلی ناراحت شد و یه دفعه پرید وسط جمعشون و شروع کرد به سر و صدا کردن. گوزن لیوان آبی به میمون داد و گفت: چرا اینقدر ناراحت هستی؟ بیا با همدیگه برای تفریح به جنگل بریم. اما میمون لیوان رو گرفت و پرتش کرد روی زمین و گفت: من دوست ندارم با شما دوست بشم ، ما رو تنها بذارین و ما با شما به جنگل نمیایم. چهار دوست کوله هاشون رو برداشتن و تنهایی برای تفریح و گشت و گذار به جنگل رفتن و وسط جنگل رودخونه بزرگی جریان داشت ولی زمانی که اونا میخواستن از رودخونه رد بشن اتفاق بدی براشون افتاد و یه دفعه کوله پشتی های اونا داخل آب افتاد و آب رودخونه با سرعت همه کوله های چهار تا دوست رو با خودش برد. توکا گفت: حالا غذا چی بخوریم؟ چهارتا دوست که خیلی غمگین و ناراحت شده بودن خسته به چادرشون برگشتن. شب شده بود و اونا حسابی خسته و گرسنه بودن اما دیگه غذایی برای خوردن نداشتن. برای همین تصمیم گرفتن که زود بخوابن اما از بیرون چادر بوهای خوبی می اومد و انگار تمساح و گوزن غذاهای خوشمزه ای پخته بودن. همین طور که چهار دوست در حال فکر کردن به غذا بودن یه دفعه صدایی اومد. تمساح بود که اونا رو صدا میزد ، تمساح گفت: دوستان بیایین شام رو کنار هم بخوریم. میمون که متوجه رفتار زشت خودش با تمساح و گوزن و زرافه شده بود خیلی خجالت کشید و از دوستاش و تمساح و گوزن و زرافه معذرت خواهی کرد و قول داد که همیشه با همه مهربون و خوش برخورد باشه و بعدش چهار تا دوست که خیلی گرسنه بودن دعوت تمساح رو قبول کردن و تصمیم گرفتن که برای خوردن شام به چادر تمساح و دوستاش برن و اون شب هم کلی بهشون خوش گذشت.
@mama_bardari👼
💩 مدفوع نوزاد در روزهای اول تولد چه ویژگیهایی دارد؟
🌀 در روزهای اول بعد از تولد نوزاد، انتظار دیدن مدفوعی به رنگ سیاه مایل به سبز، قیرمانند و چسبنده را که مکونیوم نام دارد و شبیه روغن موتور است، در پوشک کودکتان داشته باشید. از آنجا که مکونیوم از مایع آمنیوتیک، مخاط، سلولهای پوست و دیگر چیزهای قورت دادهشده در دوران جنینی ساخته شده است، بوی بدی ندارد، بنابراین ممکن است متوجه نشوید که وقت تعویض پوشک رسیده، پس بهتر است پوشک نوزاد را مدام بررسی کنید تا بتوانید در زمان درستی آن را عوض کنید.
🌀 هنگامی که نوزاد شما بین دو تا چهار روزه است، مدفوع او روشنتر یعنی نوعی رنگ سبز ارتشی دارد و چسبنده خواهد بود. این تغییر مدفوع، نشانۀ این است که نوزاد شروع به هضم اولین وعدههای شیر مادر یا شیر خشک کرده و دستگاه گوارش او به خوبی فعالیت میکند/مادرشو
@mama_bardari👼