بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین ع مدح
#رضا دین پرور
ذکر یا حیدر به جانم نور ایمان ریخته
یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته
می دهد از ناودان کعبه حاجت بیشتر
آب باران نجف که زیر ایوان ریخته
مانده ام با لافتی الا علی جبریل
از دهان منکرانت چند دندان ریخته
باضریحت میشود دل کَند حتّی از بهشت
بسکه پرهای ملائک در شبستان ریخته
کشته های عشق تو باهم شهادت میدهند
از هرانگشتت هزار و یک مسلمان ریخته
تا تعارف کردی از خرمای نخلستان خود
زود دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته
مزّه ی چای نجف بیخود نمیچسبد به دل
فاطمه با دست خود باده به فنجان ریخته
در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش
از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته
نخل ها و چاه ها ارزانی اهل عراق
اشکهایت را خدا در آب ایران ریخته
از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمین
نقشه ی راه مرا شاه خراسان ریخته
حکایتهای پندآموز
گویند: صاحب دلی، برای اقامه نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران، همه او را شناختند؛ پس، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود ودپند گوید. پذیرفت. نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود. مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست. بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت: مردم! هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسی برنخاست. گفت: حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! باز کسی برنخاست.
گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما برای رفتن نیز آماده نیستید
تذكرة الاولياء، عطار نیشابوری
New Doc ۲۰۲۰-۱۲-۰۶.pdf
2.48M
درسنامه با موضوع
نماز جماعت تدوین حجتالاسلام اسکندری از مبلغین استان همدان
New Doc ۲۰۲۰-۱۲-۰۶.pdf
2.48M
درسنامه با موضوع
نماز جماعت تدوین حجتالاسلام اسکندری از مبلغین استان همدان