eitaa logo
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
908 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
21.8هزار ویدیو
94 فایل
انقلابی بودن میعارنیست انقلابی ورهروماندن پای ارزشهاهنراست من انقلابیم ۵۷ گروه میثاق با شهدا https://eitaa.com/joinchat/2230386699C64b9b33430
مشاهده در ایتا
دانلود
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اظهارات عضو جداشدۀ منافقین در جلسه یازدهم دادگاه: صدام می‌گفت من ادامه حکومتم را مدیون جوانان سازمان مجاهدین خلق میدانم
2.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لشکرکشی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برای بازداشت و سرکوب دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا! حتی اگه یه صحنه از این تو ایران اتفاق میفتاد حتی اگه دانشجویی هم بازداشت نمیشد چه دهن هایی که وا نمیشد...
🔴بازداشت موعود شمخانی تأیید شد، اتهام: رشوه و فساد مالی 🔹یک منبع آگاه خبر بازداشت موعود شمخانی معاون فنی سابق سازمان منطقه آزاد اروند و برادرزاده علی شمخانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی را تایید کرد و گفت: وی به اتهام دریافت رشوه و فساد مالی در آبادان بازداشت شده است. 🔹موعود شمخانی در سال ۱۳۹۴ به سمت معاون فنی و امور زیربنایی سازمان منطقه آزاد اروند منصوب شده بود
3.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وحید شمسایی قهرمانی آسیا را به شهید غیرت تقدیم کرد 🔸دیروز سالروز شهادت حمیدرضا الداغی بود. او در سبزوار به‌خاطر دفاع از دختری در برابر چند اوباش چاقو خورد و به شهادت رسید.
🌍 مجله فرانسوی اورینت به نقل از یک مقام ارشد سیاسی اروپایی گزارش داد که تعداد درخواست صهیونیست ها برای دریافت ویزا از کشورهای اروپایی در مقایسه با سال گذشته 5 برابر افزایش یافته است.
2.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آلمان واقعی بهتر بشناسیم کشوری که به تروریست‌های داعش اجازه راهپیمایی می‌دهد اما در برابر فلسطین تمام قد می‌ایستد و برخورد میکند!!
❣ایستاده وسط شهیدان ولی نوری و خانمیرزا استواری، نشسته وسط شهید سعدی فلاحی 🌷۱۷، ۱۸ سالش بود که گفت می خواهم ازدواج کنم! گفتم چه عجله ای گفت خواب دیدم رفتم جبهه و شهید شدم. دو فرشته دستم را گرفته و به آسمان می بردند. در آسمان دو فرشته دیگر, پایم را گرفته و پایین کشیدند. گفتند این باید برگردد. بالایی ها گفتند این آرزوی شهادت داشت و به آرزویش رسیده. دو فرشته پایین گفتند نه, این باید ازدواج کند و صاحب دو فرزند شود بعد شهید شود! ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. 🌷بهمن ماه 66بود می خواست به جبهه برگردد. علی، پسر سه ساله ما, دست در پایش پیچید که نرو... گفت: بابا بذار من برم جبهه به من نیاز داره, برای عید بر می گردم. این بی تابی پسرمان بود تا عید. آنقدر دلتنگ پدر شده بود که دستگیره در را می گرفت و می گفت دوست دارم اولین نفر باشم که در را روی پدرم باز می کنم! انقدر می ایستاد تا خسته می شد و می نشست.می گفتم سرده، بیا تو! می گفت نه بابا قول داده عید برمی گرده! این حالت تا روز سوم عید بود.با گریه و نا امیدی گفت: مامان چرا بابا نمیاد, مگه قول نداده! گفتم وقتی قول داده حتما میاد! خیلی گریه کرد و با گریه به خواب رفت. یک ساعتی گذشت تا از خواب پرید. گفت بابا تو حیاطه! گفتم: علی جون بابا همین روز ها میاد... گفت: نه به خدا بابام آمد, صورت منو بوسید و دست روی سرم کشید و گفت: بابا ناراحت نباش چهار روز دیگر من رو می بینی! از این حرف های علی به دلشوره افتادم. چهار روز بعد خبر شهادت سعدی را به ما دادند.. 🌷🌹🌷🌹🌷 هدیه به شهید سعدی فلاحی صلوات,,شهدای فارس🕊🌹🕊
❣سال 65 بود. محسن تازه از جبهه برگشته بود.چند روزی مرخصی داشت. من را صدا زد. گفت: برادرم خانه ای اجاره کرده، بیا با هم بریم قبل اسباب کشی آن را تمیز کنیم. صبح زود با موتور و یک دبه 20 لیتری آب به دنبال من آمد. گفتم: مگه آن خانه آب نداره؟ گفت تا قبل ساکن شدن حساب آب با مستأجر قبلی است، من یک لیوان آب هم از آنجا بخورم، مال مَردم است، فردا روز که مُردم، جواب آن یک لیوان آب را چه طور بدهم. یک دبه آب با خودم می برم، که مدیون کسی نباشم. تو هم تشنه شدی از این آب بخور. علی این ذره المثقال بدبختمون می کنه ها. حدود دو روز آن خانه کار کردیم، وقت وضو نماز هم به مسجد می رفتیم. غروب روز دوم کار تمام شد. وسایل را جمع کردم که برویم. دیدم با دو دست شاخه های نارنج توی حیاط را گرفته و شانه هایش تکان می خورد. کنارش رفتم، دیدم به پهنای صورت اشک می ریزد. گفتم: محسن کاکا چی شده، چرا گریه می کنی؟ گفت: خدا دیگه بسمه، دیگه کی می خواهی من را ببری؟ چقدر برم و بیام و یکی از بچه های پایگاه مسجد شهید شده باشه. منی که این ها را آوردم به مسجد شهید شدند، اما خودم راست راست دارم بین مردم راه می رم. خوب که گریه کرد. حواسش که به من جمع شد: گفت یه وقت به بچه ها نگی من گریه می کردم. گفت دلم گرفته بریم گلزار شهدا. مثل همیشه دوری در قبور شهدا زد، تا رسید به قبر برادرش. می گفت: ببین کنار مهدی یک جای خالی هست،این جای من است.کسی را اینجا خاک نمی کنند، چون سندش را به اسم من زده اند. وقتی در کربلای 4 شهید، جنازه اش، همان جا که می گفت دفن شد. 🌸🌷🌸 هدیه به شهید محسن ظریفکار صلوات،،شهدای فارس🕊🌹🕊
✌️اعلام آمادگی دانشگاه فردوسی مشهد برای پذیرش دانشجویان اخراج شده آمریکایی 🔶🔷مسعود میرزائی شهرابی، رئیس دانشگاه فردوسی مشهد طی نامه‌ای به نماینده هماهنگ کننده سازمان ملل در ایران اعلام آمادگی خود را برای پذیرش دانشجویان اخراج شده آمریکایی در تجمعات دانشگاهی علیه رژیم غاصب صهیونیستی را اعلام کرد ✖️پ.ن دمت گرم بابت اقدام زود هنگام👏همچین کاری لازم بود
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خنده ها نشان می‌دهد که تاریخ راه درستی را رفته است، تا بیداری ملت ها تا بیداری وجدانها علیه ظلم و استکبار، تا امروز...