eitaa logo
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
907 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
21.8هزار ویدیو
94 فایل
انقلابی بودن میعارنیست انقلابی ورهروماندن پای ارزشهاهنراست من انقلابیم ۵۷ گروه میثاق با شهدا https://eitaa.com/joinchat/2230386699C64b9b33430
مشاهده در ایتا
دانلود
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رپ توزنده ای هستم پات نوکرتم ❣سربازتم حاجی بستم بات فقط راهو بلد نیستم ✋🏼بیا دستمو بگیر برام مقصد باش 🖤از وقتی رفتی بَده حال همه بخدا که نفس خفه اس تو ریه یه مشت پول پرست💰 وطن فروش با فریب 🔥میخوان ایران شه مثل سوریه اللهم عجل ولیک الفرج💔🙏🏻🤲🏻 @man_enghelabiam57
در مکتب عشق باید کرد یعنی به حسین(ع) اقتدا باید کرد بی سَر به لقای یار باید رفتن دینی ست که اینگونه ادا باید کرد 💔 _فدا @man_enghelabiam57
@man_enghelabiam57 ساعت ۱:۲۰ روز سیزدهم دی‌ماه است و امان از این ساعت امان از این ۱:۲۰ جمعه ۱۳ دی‌ماه سال بغض و آه و اشک امان از این ۱:۲۰ هایی که در تمام جمعه‌ها، نفس آدم را تنگ می‌کند و قلب‌مان را فشرده امان از این انتظار انتقام؛ انتقام ۱:۲۰ فرودگاه بغداد امان از لبخندهایی که در تصاویرِ بعد ۱:۲۰ سیزدهم دی‌ماه خون جگر شد و بغض سخن امان از اشک‌هایی که سیل شد و جمعیت‌هایی که با اشک سیل، اقیانوس مُلک سلیمان شدند برای تشییع‌اش امان از آن آغوش دو برادر که ممزوج شد و هم‌خانه در نجف و کرمان ماندند امان از علمداری که در ۱:۲۰ عراق، دستش بر زمین افتاد و عَلَمش نه! امان از تصویر دست بریده علمدار بر زمین که روضه مجسم عصر عاشورا بود در افق ۱۳۹۸ امان از اشک و بغض صاحب علم در فراغ علمدار و امان از «اللهم انا لا نعلم منه خیرا...» امان از تصویری که دیگر حاج قاسم « ق ا س م » شده بود و امان از لبخندش در لحظه‌ای که به آرزویش رسید، آرزویی که در کوی و برزن به دنبالش می‌گشت. امان از دل‌های یتیم و شکر از فرمانده‌ای که هنوز فرمانده است و‌ شاهد؛ عَلمش در دست سربازان راهش، و انتقام، ذکر لبان یتیمانِ در غمش قسم به راز خونی که جز با شهادتت افشا نشد! علم برافراشته، مسیرت مستحکم و انتقامت خنکای دل داغدارمان خواهد بود و قسم به اشک‌هایی که شکرانه و تایید بودن در مسیر حق است، عشقت که گواه طریق حق است ماندگار خواهد ماند تا روز موعود و صبح قریب، مناظر رجعت توست در رکاب مولایت برای صلوة موعود در ارض مقدس فلسطین _ فدا @man_enghelabiam57
1.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@man_enghelabiam57 ☘سردار نارنین دل ها حاج قاسم جان سلیمانی: 《 من از نجف نظاره گر شهادتم بودم.》 ☘ای عزیزِ امام علی ( ع) ! پسا شهادتت واقفی چه اعمال عبادی هر روز برای تو اداء می کنم، در همنشینی با امیر المومنین (ع) به واسطه آنها نیم نگاهی به ذره ترین عاشق خود داشته باش. _ فدا
میدان ولیعصر تهران گلزار شهدای کرمان ۱۰۰ روزه دارید فراخوان میدید، حتی یک بار هم نتونستید همچین جمعیتی بیارید کف خیابون اونم ساعت ۱ و ۲ نصف شب # جان _ فدا @man_enghelabiam57
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@man_enghelabiam57 ☘ساعت ۱/۲۰ شب به وقت یاد حاج قاسم سلیمانی نازنین ☘واگویه های سردار نازنین دل ها:《خدایا ! به اون نمازهایی که در کنار این نهرها خونده شد، خدایا ! به اون جوان‌های عاشقی که کنار این نهرها شهید شدند، خدایا ! به اضطراب قلب ما و به اشتیاق قلب اونها؛ قسمت می‌دهیم عاقبت ما را ختم به شهادت کن.》 # جان_ فدا
🔎علمدار نیامد.... 🔸عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده ام، من به امیدی از این شهر به آن‌شهر و از این صحرا به آن‌صحرا در زمستـان و تابستان می‌ روم. کریم ، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوستتــــ دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن... قسمتی‌ازوصیت‌نامه‌حآج‌قاسم🌱 سومین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی # جان _ فدا @man_enghelabiam57
این دو کالبد تا آخر با هم ماندند....تا در آخر با هم یکی شدند.... رضوان الهی گوارای وجودشان _ فدا @man_enghelabiam57
👆👆 میان قاسـم و اکبر تفاوت... از ایران است تا عرش الهی که قاسم ذوب بُودش در ولی اکبر سر مرز دو راهی میان دشمنان قاسم چو شیر است ولی اکبر به تور صید ، ماهی شهادت شُد نصیب حاج قاسم ولی اکبر به استخر یا که چاهی نثار حاج قاسم حمد و توحید... نثار اکبر اما ، هرچه خواهی...! کند تحریف هر کس قاسم ما بسوزد چهره اش با سوز آهی سلیمانی! درخشیدی چو خورشید که تو در شام تیره همچو ماهی به یادت هست "عاصی"، حاج قاسم! تو هم یادی کن از ما، گاه گاهی "عاصی" ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ نثار روح بزرگ سردار دل ها شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و یارانشان ۳صلوات کانال الله اکبر @allahoak_bar
@man_enghelab روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود ۹ شب حاجی