#من_منتظرم!
#ارسالی_اعضا کاربر 🎈Maryam: من به مولایم امیرالمومنین قول میدهم که... راستش قراره بود عروسی بگیری
نظر ادمین 😁
مطمئن باشید آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه هم خیلی خوشحال شدن.
ان شاءالله خوشبخت بشید ❤️ و کنار هم همیشه سالم و خوشحال باشید.
مطمئن باشید در مجلستون امام زمان هم حضور خواهند داشت....
تصمیمتون خیلی قشنگه... کاش همه بچه شیعه ها یاد بگیرند که زندگی مشترکشون رو با امر حرام آغاز نکنند ❤️
#ارسالی_اعضا
از کاربر 🎈؛):
من به مولایم امیر المومنین علی (ع) قول می دهم ، که تمام سعی و تلاشم را با مدد ایشان و فرزندان بزرگوارشان به کار بگیرم،تا بتوانم خودم و نسلم را به گونه ای تربیت کنم تا همگی سربازان ولایت فرزند حاضرشان حضرت حجت بن الحسن العسگری(ع) باشیم ؛
و ان شاءالله جانمان را در رکاب مولایمان فدا کنیم.
*ان شاءالله*
به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
#ارسالی_اعضا
از کاربر 🎈...
من به مولایم امیرالمومنین قول میدهم که....
با کمک خودت اقا جان انشالله ۱- نماز اول وقت ۲- ترک دروغ و غیبت
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_نهم
💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و #عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
💠 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب #عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها #عشق من سعد است که رو به همه از #همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد #سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
💠 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم #ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش #اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که می-خواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون #دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز #اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم #تهران سر خونه زندگیمون!»
💠 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه¬خرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و #عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمی¬برد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
عجب جمعه ای ...
علی رفت و
مهدی هم نیامد !
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
+ وقتی فردا امتحان داری و هیچی درس نخوندی😐😩...
اصلا چرا ماه رمضون ما باید امتحان بدیم 🤨...
اصلا انگار نه انگار حضرت علی علیه السلام دیشب شهید شدن...
براشون هیچ فرقی ن د ا ر ه ☹️
#من_منتظرم!
💠⬇️💠 صحبت های قبلمون💠⬇️💠
لطفا کسانی که جدید عضو شدن بخونن مطالب قبل رو...
البته این همش نیست. چند مورد رو ریپلای کردم ...
#اندکےتفکر💕
میگفت :
اگه #فضای_مجازی باعث شد نماز
اول وقتِت به تأخیر بیوفته !
وقتشه که برای همیشه باهاش
#خداحافظے کنے[🌵🚫]
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
#تلنگرانه
اگردخترهامیدونستن
همشونناموسامامزمانهستنشاید
دیگهآتیشبهوجودمهدیفاطمهنمیزدن!
شایدعکساشونروازتوی
دستوپاینامحرمجمع میکردن ...
#ناموس_امام_زمان😔😍
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
دوستم خندید و گفت :
ما حزب اللهیارو نگاه کنید واقعا خنده داره ! نوحه هامون ...
امام زمان من بیچاره ام بیا
امام زمان من بدبختم بیا
امام زمان من خاک بر سرم بیا
اخه کجای دین گفته امام زمان بیچاره و بدبخت و خاک بر سر میخواد ؟
همه میخندیدند !
ادامه داد : ادم میخواد ! ادم ...
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
از من سوال شد
"امام زمان غایب است" یعنی چه ؟
گفتم غایب ؟!
کدام غایب ؟
بچه دستش را از دستِ پدر رها کرده و گُم شده
میگوید پدرم گم شده است !
[ حاج میرزا اسماعیل دولابی ]
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
عادت به سجده به سمت نجف دارد این سرم؛
إَصبَحتُ زائِراً، لَکَ یا مُرتَضی عَلی ..♥📿✋🏽
#کنجدلبر
#من_منتظرم!
عادت به سجده به سمت نجف دارد این سرم؛ إَصبَحتُ زائِراً، لَکَ یا مُرتَضی عَلی ..♥📿✋🏽 #کنجدلبر
این عکس. رو حتما. ببینید و لذت ببرید 😞
از فکرش خوابم نمیبره...
خودمو میزنم به نفهمی که درس داری، بشین درستو بخون. شب تا سحر درس میخونم، بازم فکرش میاد جلو چشام تو خط خط کتاب....
فکر امیرالمومنین مون رو میگم...
که با چاه درد و دل میکرد...
خیلی وقت ها خونده بودم و شنیده بودم روایتشو... ولی الان دارم درکش میکنم...
خدا زلزله فرستاد، سیل فرستاد، هممون میدونستیم چه غلطی کردیم، توبه نکردیم
شب های قدر رو ازمون گرفت. میدونیم چه غلطی کردیم و توبه نمیکنیم...
خیلی درد داره... بچه شیعه اید همتون. میفهمید چی میگم. خیلی درد داره مولات از بی کسی بره با چاه درد و دل کنه... و ما هنوز در غفلتیم...
نمیدونم چرا. این حرف ها رو اینجا نوشتم... شاید از دلتنگی. شاید از بی کسی امام غریبمون...
از اول شیوع کرونا یه حسی ته قلبم میگه 1 درصد هم امکان نداره اربعین تعطیل بشه...
میترسم دوباره یه غلطی بکنیم، دسته جمعی، حسم تغییر کنه...
ببخشید، وقتتونو گرفتم
#احوالات
•••
اےڪھتقدیرمراامشب
مقدرمےڪنے....
داخلپروندهامیڪ #ڪربلا 💔
منظورڪن....○•😭🌱🕊
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
•﷽•
👤| #علامه_طباطبایی(ره):
💠|سحرگاهان از صدای مناجات
اهل آسمان و ملائکه ، آرام و قرار
از من گرفته میشود...!
•
•
•
°• ╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
••••
حاجحسینیکتامیگه؛
بچـهها
داغِ گنـاھ کردنِتون رۅ بھ دلِ شیطـان بذارید:)
••••
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
🔰 بسته پیشنهادی برای آمادگی شب قدر
🔻شب قدر از چه چیزی توبه کنیم؟
📎 Panahian.ir/post/1441
🔻برخی از شرایط قلبی برای حضور در شب قدر
📎 Panahian.ir/post/1439
🔻سه وجه اهمیت شب قدر
📎 Panahian.ir/post/1438
🔻 آداب بهتر دعا کردن و مراسم قرآن به سر
📎 Panahian.ir/post/3121
🔻آمادگی برای شب قدر با ترس از هیبت شب قدر
📎 Panahian.ir/post/2341
🔻نقش احساس تنهایی برای داشتن یک شب قدر خوب
📎 Panahian.ir/post/3990
🔻 نقش امید به خدا برای داشتن یک شب قدر خوب
📎 Panahian.ir/post/3998
🔻نگرانی از عاقبت بخیری، مهمترین مسأله شب قدر
📎 Panahian.ir/post/1432
#پیشنهاد_سخنرانی
@Panahian_ir
╔═.🍃.════♥️══╗
@man_montazeram
╚═♥️═════.🍃.═╝
بالحجة ،
بالحجة...
بزرگترین داشته ها
را هم که داشته باشم ،
همیشه یک کنج خالی
در دلم پیدا میشود
انگار قطعه ای از وجودم
گم شده بیا ای
گم شده وجودم...
#أللَّهُمَعـجِـلْلِوَلیِکْألْفَرَج
#سلام_امام_مهربانم🌸🍃
Sarbaz gomnam
╔═.🍃.════💙══╗
@man_montazeram
╚═💙═════.🍃.═╝
به حق خدای شب قدرها
بیا ای دعای شب قدرها
حضور تو تنها نفس می دهد
به حال و هوای شب قدرها
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
Sarbaz gomnam
╔═.🍃.════💙══╗
@man_montazeram
╚═💙═════.🍃.═╝
با ارزش ترین چیز در زندگی
دل آدم هــــاست ..
اگــر ڪسی
دلـــش را به تـــــو سپرد
امــــانتــــدار خوبی بـــــاش 💛
Sarbaz gomnam
╔═.🍃.════💙══╗
@man_montazeram
╚═💙═════.🍃.═╝
#یا_امیـــــرالمومنین_ع
با همان خونی که از فرق تو
بر محراب ریخت
بر برات منتقم بهر
فـــــرج امضا بزن
🌴اللهم عجل لولیک الفرج
ب حق مولا علی ع🌴
#أللَّهُمَعـجِـلْلِوَلیِکْألْفَرَج
#سلام_امام_مھربانم🌸🍃
Sarbaz gomnam
╔═.🍃.════💙══╗
@man_montazeram
╚═💙═════.🍃.═╝
بچه شیعه کینه ایه...😏واسه کفار
هر کی به مولاش توهین کنه...😠
سکوت میکنه🤫 و
به یکباره انتقامشو میگیره..⚔
.حق سیلی مادرمون زهرا رو میگیریم...😭
حق مظلومیت امام حسنمون رو میگیریم...😔
حق فرق شکافته مولامون علی رو میگیریم...😔
حق آقای گودی قتلگاه رو میگیریم...🔪😭
حق مظلومیت همه ائمه مون رو میگیریم👊🏻
#به_عشق_آقا_نشردهید
#ما_زنده_به_آنیم_که_آرام_نگیریم
#شیعه_علی
#عشاق_علی
#انتقام_ائمه
Sarbaz gomnam
╔═.🍃.════💙══╗
@man_montazeram
╚═💙═════.🍃.═╝
🔴چند عمل ساده براي چند صد برابر كردن ثواب نمازها؛ 🔴☑️
🍃 #اذان و اقامه :باعث ميشود دو صف از فرشتگان، پشت سر مومن نماز بخوانند.📒ثواب الاعمال صدوق ص٧٢
🍃#ركوع كامل:باعث نداشتن وحشت قبر ميشود.📒ثواب الاعمال صدوق ص٧٣
🍃#انگشتر عقيق:دو ركعت نماز با عقيق معادل هزار ركعت بدون آن است.📒عدة الداعي ابن فهدحلي ص٢٢٠
🍃#مسواك زدن:دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است.📒من لايحضره الفقيه صدوق
🍃 خواندن سوره #قدر در يكي از نمازها باعث آمرزش گناهان ميشود.📒ثواب الاعمال ص٢٦٧
🍃#عطر:باعث ميشود ثواب نماز هفتاد برابر شود.📒ثواب الاعمال ص١٢٠
🍃#تسبيحات حضرت زهرا س
بهتر از هزار ركعت نماز نزد حضرت صادق ع است 📒فلاح السائل ص١٥
#رمضان 🌙
#ثواب_ڪنیم✅
#نمازیادخدا🔆🌿
Sarbaz gomnam
╔═.🍃.════💙══╗
@man_montazeram
╚═💙═════.🍃.═╝