eitaa logo
༺ منار ༻
263 دنبال‌کننده
426 عکس
32 ویدیو
2 فایل
کانال اطلاع رسانی جامعه حوزوی منار عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: «العلماء منار، والأتقياء حصون، والأوصياء سادة» ارتباط: @Khademm_almahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
28.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📋 مهارت های هفت گانه تبیین مهارت سوم - تولید محتوا - از جستجو خسته نشید - بازآفرینی محتوا - دسته بندی محتوا @manaar_qom
30.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📋 مهارت های هفت گانه تبیین مهارت چهارم - ارتباط گیری مجازی - مخاطبین ما کجا هستن؟ - شبکه سازی - برخورد گرم و صمیمی @manaar_qom
🔸تی‌گپ می‌گپ، گوشی برای مردم🔸 حدود ده دوازده روز است که چهل‌وپنج روحانی جوان از مدرسه آیت‌الله بهجت ره قم آمدند و بی‌هیچ تریبون و منبری وسط پیاده‌راه فرهنگی رشت نشسته‌‌اند. تحت عنوان برنامه‌ای به نام تی‌گپ می‌گپ فقط گوش میدهند. نه برای سخنرانی آمدند، نه برای دعوت به چیزی. آمدند تا بشنوند. بشنوند از مردم. از حرف‌ها، دردها، دلتنگی‌ها، دغدغه‌هايشان. دیروز گذرم افتاد آن‌جا. ابری بود هوا. نه از آن ابرهای سیاهِ بغض‌کرده، که از آن ابرهای مرددِ شمالی. انگار خود آسمان هم نمی‌دانست که باید ببارد یا نه. پیاده‌راه فرهنگی رشت شلوغ بود، مثل همیشه؛ پر از صدای همهمه، پر از رنگ، پر از رفت‌ و آمد. می‌خواستم زود رد بشوم و یک روز دیگر بیایم که چشمم خورد به آن‌ها؛ اول فکر می‌کردم شاید فقط یک برنامه‌ی معمولی باشد. اما چیزی که دیدم فرق داشت. مردم از همه تیپ و قشر راحت می‌نشستند روبه‌روی روحانی‌ها. زن، مرد، جوان، پیر، حتی آن‌‌هایی که شاید در نگاه اول هیچ نسبتی با دین و روحانیت نداشته باشند. چون آن‌جا فقط یک صندلی گذاشته بودند، با یک نفر که بی‌قضاوت گوش می‌داد. یک غرفه زده‌ بودند جلوی ساختمان پست شهرداری. نه پرچم داشت نه شعار و نه چیزی. فقط یک دیوار پارچه‌ای با نقشه‌ای از ایران که با نخ کشیده شده‌ بود، نخ‌هایی که از هر استان، از هر شهر، از هر روستا، انگار قرار بود برسند به دل یک نفر. نزدیک رفتم. زن مسنی با لهجه‌ی گیلکی داشت چیزی به یک روحانی می‌گفت، آرام، ولی چشمانش پر بود. از این سمت هم روحانیون جوری بین مردم و با مردم ارتباط می‌گرفتند که انگار مامور بودند تا مردم از نزدیک لمسشان کنند، لمس کنند تا ببینند که جنس روحانیت هم از جنس همین مردم کوچه و بازار است. با یکی از روحانی‌ها همراه شدم و کنار یک جوان نشستیم. حدوداً سی‌ساله بود. رد چاقو روی دست و گردنش موج می‌زد، خالکوبی‌ها روی بدنش حکایت یک زندگی پُر از درد و حاشیه بود. ولی وقتی شروع کرد به حرف زدن، دنیای دیگری از درونش بیرون ریخت. با صدای آرامی گفت: « با همه چیزایی که سرم اومده، با همه اشتباهاتم، هنوزم می‌گم باید پای مکتب امام حسین علیه السلام بایستیم. رهبرمون رو تنها نذاریم. ما اگه با هم باشیم، دشمن هیچ غلطی نمی‌تونه بکنه. این طلبه‌های جوون باید بیان وسط مردم. ما بهشون نیاز داریم. توی محله‌ها، کنار جوونا...» یکی از حرفایش که هی تکرار می‌کرد این بود که چرا مساجد و هیئت‌ها روحانی جوان ندارند؟! حرف‌هایش، مثل سیلی خورد توی گوشم. نه فقط چون شجاعانه بود، چون واقعی بود. درد بود. از دلِ یک آدم زخمی که هنوز امید داشت، هنوز ایستاده بود. یک جورایی آن‌جا، وسط پیاده‌‌راه، دیگر روحانی و مردم دو جبهه جدا نبودند. یکی شده بودند. انگار یک پل زده شده بود، پلی از اعتماد، از حرف زدن، از شنیدن. یکی از مردم به یک روحانی گفت: «ما فقط یکی و می‌خوایم که بشنوه. قضاوت نکنه. بگه "حرفت رو فهمیدم" حتی اگه راه‌حل نداره.» و انگار این چهل‌وپنج نفر، همین را خوب فهمیده‌ بودند، آمده‌ بودند بدون بلندگو، بدون حصار، با عبای ساده و دل‌های باز.. در این روزگاری که فاصله‌ها عمیق‌تر از همیشه‌ است، شاید همین حرکت‌ها بتواند مرهم باشد. هم برای دل مردم، هم برای روحانیتی که دنبال بازگشت به دل جامعه‌ست. شاید تاریخ این چند روز را به یاد نیاورد، شاید رسانه‌ها نتوانند رسالت خودشان را انجام بدهند، اما مردم رشت، مردم کوچه‌ها و خیابان‌ها دلشان تکان خورد و این چند روز را فراموش نمی‌کنند. این روایتِ یک روز از آن ده دوازده روز بود؛ روایتی از شهرم، از رشت. شهری که هنوز دلش می‌تپد، هنوز امید دارد. چون هنوز صدایش شنیده می‌شود. ✍ علیرضا حقیقی | رشت تیر ۱۴۰۴ 🖊️ قلم ما، اسلحه ما☄️ 📥 ارسال روایت‌ها: (از طریق پیام‌رسان) @pas_az_baaraan پس از باران | روایت‌های گیلان در ایتا، بله، ویراستی و سروش
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ✍️ ● با سرعت به سمت مدرسه علمیه می رفتم. کمی عجله داشتم دو دختر آرام از روبرو به سمت من می آمدند تا به میدان شهرداری برسند. همین که عمامه را بالای سرم دیدند، یکی شان دستی به طره موی بدون پوشش اش کشید و آن را در هوا پخش کرد. همه در ثانیه ای اتفاق افتاد و من این پخش شدن طره مویش را که دیدم سرم را برگرداندنم.لبخند پیروزمندانه اش حکایت از آن داشت که می خواست بی پوشش بودن موهایش را که نماد آزادی مطلوبش بود، به رخ عمامه هزار ساله ام بکشد. در انگاره او شاید پوشش اختیاری من جلوی آزادی را می گرفت و حال آن که من به میدان گفتگو آمده بودم و حتی این را هم به روی او نیاوردم که پوشش من، خلاف جریان آب رسانه های عالم است پس این انتخاب آزادانه تری است تا... دلم برایش سوخت؛ آخر پوشاندن و نپوشاندن آن طره گیسوی تو، به شخص من چه نفع و ضرری می زند و مگر نه این است که پوشش چیزی از تو کم نمی کند و تازه باعث می شود که هیچ کس نگاهی به زیبایی ات نیندازد و زیبایی ات محصور خودت باشد تا به سلیقه خودت به عزیزانت نشانش دهی؟ تازه من اصلا که برای تذکر پوشش تو نیامده بودم و موضوع گفتگوی من که هنوز با تو شکل نگرفته اصلا پوشش تو نیست! ذهنم پرید به گزاره ای دیگر که «چقدر من و من ها کمتر با تو گفتگو کردیم تا این همه سوء تفاهم پیش نیاید» که قضاوتگر وجودم گفت: «اصلا حالا که اینقدر معترض و شجاع است، چرا به میدان گفتگو نمی آید؟ ببین مشکل از من نیست!» در همین افکار قدم بر می داشتم که ـ حاج آقا خیلی مخلصیم! ـ سلام علیکم، عزیزید! مخلصم... ارادت! جوانی بود و رفقای اطرافش که به من خیره شده بودند. برگشتم به خودم؛ خیابان همین است ما با تمام سوء تفاهم هایمان همدیگر را دوست داریم. همدلیم تا ایرانمان را در این وانفسای جنگ بسازیم. قدم هایم را تند تر کردم تا به مدرسه برسم و بعد برگردم، می خواهیم بیشتر گفتگو کنیم! @manaar_qom
📸 در میدان،برای مردم 🔺توضیحات حجت الاسلام رهنما؛ مبلغ و مدیر مدرسه علمیه آیت الله بهجت قم درباره طرح تبلیغی طلاب مدرسه در میدان شهرداری رشت + نمونه فعالیت ها ▫️گفتنی است برای سومین سال متمادی، گروهی از مبلغین جوان جامعه حوزوی منار از حوزه علمیه قم در ایام دهه اول ماه محرم به گفتگوی مستقیم با اقشار مختلف حاضر در میدان شهرداری رشت واقع در مرکز شهر می پردازند. 🔸این گفتگوها از ششم تیر ماه مصادف با اولین روز از ماه محرم آغاز شده است و تا شام عاشورای حسینی ادامه خواهد داشت. گزارش سال قبل همین گروه در صدای حوزه: ➕ گفتگوی پررنگ مردم و روحانیت در قلب رشت خرده روایت هایی از یک طلبه جهادی حاضر در تهران 🎙جایی برای شنیدن صدای طلاب 🌐 V.O.H / Voice Of Howzeh 🆔 @sedayehowzeh
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اهمیت روابط اجتماعی ◽️ شیطان کارش را از مسیر احساسات و عواطف شروع می‌کند، نه از راه اندیشه. 🔻 لذا برای جلوگیری از گسست اجتماعی، باید ارتباطات و همدلی‌ها بیشتر و گرم‌تر شود. @manaar_qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا