#حدیث
پیامبر اکرم (ص)
🌷خداوند در روز عید فطر و قربان به زمین با عنایت می نگرد.پس از خانه ها بیرون آیید تا رحمت بر شما برسد.🌷
امام علی علیه السلام
🌸 #عیدقربان روزی است که حرمتی بس بزرگ دارد.
پس خدا را بسیار یاد کنید و آمرزش بخواهید.🌸
🌷 @dastanhavehkaytha 🌷
هدایت شده از بهسمت آرامش 🌱✨
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 حلوا، به قیمت گزاف
خسته و رنجور، به مسجدی رسید. داخل شد. وضویی ساخت و دو رکعت نماز خواند. سپس به گوشه ای رفت تا قدری بیاساید. اما سر و صدای بچه ها، توجه او را به خود جلب کرد. چندین کودک از معلم خود، درس می گرفتند و اکنون وقت استراحت آنها بود. بچه ها، در گوشه و کنار مسجد، پراکنده شدند تا چیزی بخورند یا استراحتی بکنند.
دو کودک، در نزدیک شبلی، نشستند و هر یک سفره خود را گشود. یکی از آن دو کودک که لباسی نو و تمیز داشت و معلوم بود که از خانواده مرفهی است، در سفره خود نان و حلوا داشت. کودک دیگر که سر و وضع خوبی نداشت، با خود، جز یک تکه نان خشک نیاورده بود. کودک فقیر، نگاهی مظلومانه به سفره کودک منعم انداخت و دید که او با چه ولعی، نان و حلوا می خورد.
قدری، مکث کرد؛ ولی بالاخره دل به دریا زد و گفت: نان من خشک است، آیا از آن حلوا، کمی به من هم می دهی تا با این نان خشک، بخورم؟ - نه، نمی دهم. - اما این نان خشک، بدون حلوا، از گلوی من پایین نمی رود! - اگر از این حلوا به تو بدهم، سگ من می شوی؟ - آری، می شوم. - پس تو حالا سگ من هستی؟ - بله، هستم. - پس چرا مثل سگ ها، صدا در نمی آوری؟ پسرک بیچاره، پارس می کرد و حلوا می گرفت و همین طور هر دو به کار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند که به درس استاد برسند.
شبلی در همه این مدت، می نگریست و می گریست. دوستانش که او را در گوشه مسجد یافته بودند، کنارش نشستند و از علت گریه او پرسیدند .شبلی گفت: ببینید که طمع چه بر سر مردم می آورد! اگر این کودک فقیر، به همان نان خشک خود قناعت می کرد و به حلوای دیگری، طمع نمی بست، سگ دیگران نمی شد و خود را چنین خوار نمی کرد!
📗 #قابوس_نامه، ص 261
✍ عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر
@Dastanhaykotah
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
🌼از چیزی نگرانی؟بگو:
حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو العرش العظیم.🌼
🌸گرفته می شی بگو:
لا اله الا الله ولا حول ولا قوه الا بالله .🌸
🌼ناراحتی؟بگو:
اِنما اشکو بثی و حزنی الله.🌼
🌸در زندگیت موفق نیستی؟بگو:
و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و اِلیه اُنیب.🌸
🌼خوشحال نیستی؟همیشه بگو:
حسبی الله و نعم الوکیل.🌼
🌸از دنیا خسته ای؟بگو:
اللهم اجعل همی الاخره🌸
🌼نماز هایت را به موقع و مداوم نمی خوانی؟همیشه بگو:
اللهم اجعلنی مقیم اصلاه و من ذریتی.🌼
🌸میخوای ازدواج کنی؟بگو:
ربی لاتذرنی فردا وانت خیرالوارثین.🌸
🌼تنهایی؟همیشه بگو:
ربی هب لی من لدنک سلطانا نصیرا.🌼
🌸خوشحالی؟همیشه بگو:
الحمدالله حمدا کثیرا.🌸
🌼در کارهایت سختی می بینی؟بگو:
اللهم یسرلی اموری واشرح لی صدری🌼
🌸دوست داری آرزویت برآورده شود؟همیشه بگو:
استغفرالله واتوب الیه.🌸
🌼تو دلت از دست کسی ناراحتی؟بگو:
اللهم اجعلنی من کاظمین الغیظ و العارفین عن الناس.🌼
🌸میخواهی دایم قرآن بخوانی؟همیشه بگو:
اللهم اجعل القرآن ربیع قلبی.🌸
🌼خونه ای در بهشت میخواهی؟بگو:
قل هو الله احد.الله صمد.لم یلد و لم یولد.ولم یکن له کفوا🌼
🌸میخواهی غیبت نکنی؟بگو :
اللهم اجعل کتابی فی علیین واحفظ لسانی عن العالمین.🌸
🌼میخواهی به خوبی و اطمینان خاطر زندگیت رو سپری شود؟بگو:
اللهم اِنی استودعک حیاتی🌼
🌸 @dastanhavehkaytha 🌸
#پیشنهاد👆👆👆
#مبلغ_غدیر_باشیم
✅شما برای غدیر چه کار می کنید؟
یاعلی بگو انجامش بده 😊🌼
@dastanhavehkaytha
❌ما را چه شده که امام زمان خویش را نمی بینیم و از او دوریم ،اما به زندگی خویش سر گرم ایم،به یاد همه کس و همه چیز هستیم جز امام زمانمان؟!
✅سید کریم پینه دوز از بخت یارانی بود که سعادت دیدار ولی غایب خدا
امام زمان علیه السلام را در حجره محقر خود داشت.
نوشته اند که روزی امام زمان ارواحناه فدا از آن مرد سعادتمند پرسیدند
🍃🌷🍃سید کریم!《اگر هفته ای بگذرد و ما را نبینی چه خواهی کرد؟》
🍃🌷🍃سید کریم پاسخ داده بود:
آقا جان می میرم!
🍃🌷🍃حضرت ولی عصر(عج) نیز فرموده بودند:
🍃🌷🍃《اگر این گونه نبود به سراغت نمی آمدم.》
عاشقی یعنی...❤👆
فقط ادعا نباشیم😔
@dastanhavehkaytha
🌳لعنت بر شیطان
به شيطان گفتم: «لعنت بر شيطان»!
لبخند زد.
پرسيدم: «چرا مي خندي؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام مي گيرد.»
پرسيدم: «مگر چه كرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت مي كني در حالي كه هيچ بدي در حق تو نكرده ام.»
با تعجب پرسيدم: «پس چرا زمين مي خورم؟!»
🐎🐎🐎🐎🐎🐎
جواب داد: «نفس تو مانند اسبي است كه آن را رام نكرده اي. نفس تو هنوز وحشي است؛ تو را زمين مي زند.»
پرسيدم: «پس تو چه كاره اي؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواري آموختي، براي رم دادن اسب تو خواهم آمد؛
فعلاً برو سواري بياموز
@besamtaramesh
روزهای آخر بیش تر کتاب « ارشاد » شیخ مفید را می خواند . به صفحات مقتل که می رسد، های های گریه می کرد. هرچه گفتند «تو هم بیا بریم دیدن امام» گفت « نه، بیام برم به امام بگم جنگ چی ؟ چی کار کردیم ؟ شما برید، من خودم تنها می رم شناسایی » گلوله ی توپ که خورد زمین ، حسن دستی به صورتش کشید . دو ساعتی که زنده بود، دائم ذکر می گفت. فکر نمی کردم که دیگه این صدا را نشنوم
هدایت شده از سید
✅به بزرگترین کانال داستان های مهیج مذهبی و عرفانی بپیوندید:
📚داستانهای کوت💫اه و اموزنده
📚راز عارفان ب👨🏫زرگ
📚داس😮تان های دلنشین عرفا و عل😍ما
📚داستان⚡️های پر ش👻کوه و جلال قرآن کریم،بحارالانوار،نهج البلاغ
📚و صد ها حکایت جذاب از کیمیایی سعاد،تذکره الاولیاءو...
اینجا دنیاییییییی🌏ی جادویییی⚡️یی
http://eitaa.com/joinchat/2221998081Ca34f70bb37
پس عضو شووووووو بدود تا محدود نشده👆🌸🌱
هدایت شده از کانال ورزش سه ✅ | فوتبال برتر |⚽✅🇮🇷ایران استقلال| پرسپولیس خبر ورزشی اخبار ورزشی|سپاهان ورزش۳
🙊توجه 🙊توجه 🙊توجه
قرعه کشی #سیصد_هزار_تومانیییییییییی 😍😌
چرا؟😳😵
به مناسبت عید سعید غدیر😍
http://eitaa.com/joinchat/1621753860C75e99307d8
پیامش سنجاق شده تو #کانال
🙂ج ا ن م و ی ر ف ی ق🙂
✅ماجرای جوان مست و عنایت حضرت عباس(ع)
🍀یکی از جاهل های محل ما(داش علی)بود،که چند سال پیش فوت شد.
در زمان حیاتش یک روز من از بازار رد می شدم.
🍀دیدم (داش علی) بازار رو قُرق کرده و چاقویش را دستش گرفته.
آن روز ها ماشین و اتومبیل نبود و من با قاطر به( مجالس حضرت سید شهدا (ع))می رفتم.از سر گذر که رد شدم متوجه شدم که مرا دید و تا چشمش به من افتاد
گفت:از قاطر پیاده شو،پیاده شدم
گفت کجا می ری؟
دیدم مست مست است و باید با او راه رفت.گفتم به مجلس روضه می روم
گفت:یک روضه حضرت ابوالفضل همین جا برایم بخوان،چون چاره ای نداشتم یک روضه (حضرت ابوالفضل(ع))برایش خواندم،داش علی بنا کرد گریه کردن اشکها روی گونه اش می غلتید و روی زمین می ریخت ،چاقویش را غلاف کرد و قرق تمام شد بعد فهمیدم همان روضه کارش را درست کرده و باعث توبه اش شده بود.
🍀چند سال بعد(داش علی)مُرد چند شب بعد فوتش او را در خواب دیدم، حال او را پرسیدم،مثل اینکه می دانست می خواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم.
🍀گفت:راستش اینست که آمدند از من سئوالاتی بکنند،سقائی آمد (مقصودش حضرت ابوالفضل) بود و فرمود:
داش علی غلام ما است کاری به کارش نداشته باشید.
⚘یا ابوالفضل⚘
⚘ @dastanhavehkaytha ⚘