👈 هرگز كسی را كوچك نشماريم
🌴علی بن يقطين از بزرگان صحابه و مورد توجه امام موسی بن جعفر عليه السلام و وزير مقتدر هارون الرشيد بود.
🌴روزی ابراهيم جمال (ساربان) خواست به حضور وی برسد. علی بن يقطين اجازه نداد. در همان سال علی بن يقطين برای زيارت خانه خدا به سوی مكه حركت كرد و خواست در مدينه خدمت موسی بن جعفر عليه السلام برسد. حضرت روز اول به او اجازه ملاقات نداد.
🌴روز دوم محضر امام عليه السلام رسيد. عرض كرد: آقا! تقصير من چيست كه اجازه ديدار نمی دهی؟ حضرت فرمود: به تو اجازه ملاقات ندادم، به خاطر اينكه تو برادرت ابراهيم جمال را كه به درگاه تو آمده و تو به عنوان اينكه او ساربان و تو وزير هستی اجازه ملاقات ندادی. خداوند حج تو را قبول نمی كند مگر اينكه ابراهيم را از خود، راضی كنی.
🌴می گويد عرض كردم: مولای من! ابراهيم را چگونه ملاقات كنم در حاليكه من در مدينه ام و او در كوفه است. امام عليه السلام فرمود: هنگامی كه شب فرا رسيد، تنها به قبرستان بقيع برو، بدون اينكه كسی از غلامان و اطرافيان بفهمد. در آنجا شتری زين كرده و آماده خواهی ديد. سوار بر آن می شوی و تو را به كوفه می رساند.
🌴علی بن يقطين به قبرستان بقيع رفت. سوار بر آن شتر شد. طولی نكشيد در كوفه مقابل در خانه ابراهيم پياده شد. درب خانه را كوبيده و گفت: من علی بن يقطين هستم.
🌴ابراهيم از درون خانه صدا زد: علی بن يقطين، وزير هارون، در خانه من چه كار دارد؟ علی گفت: مشكل مهمی دارم. ابراهيم در را باز نمی كرد. او را قسم داد در را باز كند. همين كه در باز شد، داخل اتاق شد. به التماس افتاد و گفت: ابراهيم! مولايم امام موسی بن جعفر مرا نمی پذيرد، مگر اينكه تو از تقصير من بگذری و مرا ببخشی
🌴ابراهيم گفت: خدا تو را ببخشد. وزير به اين رضايت قانع نشد. صورت بر زمين گذاشت. ابراهيم را قسم داد تا قدم روی صورت او بگذارد؛ ولی ابراهيم به اين عمل حاضر نشد. مرتبه دوم او را قسم داد. وی قبول نمود، پا به صورت وزير گذاشت. در آن لحظه ای كه ابراهيم پای خود را روی صورت علی بن يقطين گذاشته بود، علی می گفت: (اللهم أشهد). خدايا! شاهد باش.
🌴سپس از منزل بيرون آمد. سوار بر شتر شد و در همان شب، شتر را بر در خانه امام در مدينه خواباند و اجازه خواست وارد شود. امام اين دفعه اجازه داد و او را پذيرفت.
📚 بحار ج 48،ص 85 📜🖋https://eitaa.com/hekmat66☕️📜
آورده اند ڪه روزے شخصی باصدای بلند سلمان را مورد خطاب قرار داد وگفت:
ای پیرمرد قیمت ریش تو بیشتر است یا دُم سگ؟!
سلمان با دنیـایی از آرامش گفت:
پاسخ درست را نمی دانم و نمی توانم بگویم..
او گفت:این ڪه توانستن ندارد؛پاسخ من یڪ کلمه بیشتر نیست...
سلمان گفت:ولی این ڪلمه باید راست باشد و این جز در قیامت و کنار پل صراط نمی شود،فهمید
ان شخص گفت:چه ربطی به پل صراط،دارد
سلمـــان فرمود:ربط دارد...اگــر از پل صراط گذشتم ریش من بهتــــر است
وگــــرنه دُم سگ از تمام وجودم بهتــــر است....
آن مرد نگاهی به سلمان کرد وشرمنده شده به خود آمد و گفت:
ای پیر مـــرد مرا ببخش...
سلمـان فرمود:خطایی نکرده ای..شما تنها از من قیمت یک جنس را پرسیدید و من نیز پاسخ دادم..
🍃🌸 . .:
. .:
@besamtaramesh
http://eitaa.com/joinchat/1621753860C75e99307d8
🌹علامه حلی و بوسه برپای امام زمان (عج)🌹
علامه حلی، هر هفته از حله با پای پیاده به سوی كربلا راه می افتاد تا فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام را در شب جمعه درك نماید. آن بزرگوار، طی سفری از حله به كربلا، به محضر نورانی امام عصرعجل الله تعلی فرجه می رسند، اما، حضرت را نمی شناسند. در طول مسیر، عصا از دست علامه به زمین می افتد. امام زمان ارواحنا فداء خم می شوند، عصای علامه را برمی دارند و به دست ایشان می دهند.
در همین هنگام سوالی در ذهن علامه القا می شود و از محضر امام علیه السلام می پرسد:
آیا در این عصر و زمان كه غیبت كبراست، می توان حضرت صاحب الامر عجل الله تعای فرجه را دید یا نه؟
حضرت در پاسخ علامه می فرمایند:
- چگونه صاحب الزمان را نمی توان دید و حال آن كه دست او هم اكنون در دست توست؟!
به محض این كه علامه این پاسخ را می شنود، بی اختیار خود را به زمین می اندازد
تا پای مبارك حضرت را ببوسد كه در این هنگام از كثرت شوق مدهوش می شود.
@besamtaramesh
http://eitaa.com/joinchat/2075394064Ce1dd951e80
#پادشاه_سبزی_فروش_چینی❗️
🍃خداوند رحمت کند مرحوم آیت الله بهجت را که میفرمودند : حرم حضرت معصومه (س) اندرونی حرم امام رضا(ع) است ، مشتریهای خاص خود را آقا پیش خواهر مکرمه خود میفرستند و میفرمودند : پادشاه چین اگر میدانست در قم چه خبر است پادشاهی خود را رها میکرد و میآمد قم و سبزی فروشی باز میکرد و خود ساکن قم میشد ، اگر ارزش این حرم را میدانستند آنقدر خاک برای توتیای چشم برده میشد که دور حرم خندق میشد .
🍃از مرحوم دولابی نقل شده :
هر بزرگی در عالم معنا کاری به دوش اوست حضرت معصومه (س) در عالم نگاه میکنند و دوستان برادرشان را برای طلبه شدن انتخاب کرده و پیش خود در قم میآورند .
http://eitaa.com/joinchat/2393309200C796eeb08e9
هدایت شده از معرفــت
ایت الله بهجت( ره):چهل روز مانده به محرم چله گناه نکردن بگیرید تا سوز دل واشک تان برای سید الشهدا علیه السلام جاری گردد.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
چِلھے عِشقْ شُدْ آغاز مَـدَد ڪُݧ اَربابْ
ایݧ چِھِل روز زِ ھَر گونھ گُنھ پاڪ شَوَمْ
رفقاے حُسینیموݩ سلام🖐
چلھ تَرڪــ☘ گناھ گرفتیم چھل روز مونده تا ماھ عاشقے هااا میخوایم ڪلے بوے و هواے حُسینے بگیریم رفقا بیایݩ شروع ڪنیم واسھ خوب بودڹ خودموݧو بقیھ♥️🍃
بیایݧ دلاموݧ رو زیبنے ڪنیم
ڪل یوم عاشورا ڪل ارض ڪربلاء 💓🌟
http://eitaa.com/joinchat/2393309200C796eeb08e9
هدایت شده از معرفــت
#مهدی_جانم♥️🌱
دلتنگی چیزِ غریبی ست ..
[| اللهم عجل لوليك الفرج |]♥️
@alihidar
خوشبختی یعنی:
واقف بودن به اینکه هر چه داریم از رحمت خداست...
و هرچه نداریم از حکمت خداست..
احساس خوشبختی یعنی همین!
خوشبختی رسیدن به خواسته ها نیست!
بلکه لذت بردن از داشته هاست...
@dastanhavehkaytha
امام صادق (علیه السلام):
ایمان خود را قبل از ظهور ،تکمیل کنید چون در لحظات ظهور،ایمان ها به سختی مورد امتحان و ابتلا قرار میگیرد.