امالمصائب لقب کیست؟
https://www.rouydad24.ir/fa/news/344240
❣﷽❣
🌷#اربعین
⏹#سخنرانی_اربعین
🌹#جامانده_اربعین
@majmaozakerine
💚سفارش امام صادق عليه السلام به کربلا نرفته ها، در روز اربعین!
🏁شخصی نزد امام صادق عليه السلام رفت و پرسید:
ما که نتوانستیم به کربلا برویم چه می شود؟
👈فرمودند: روز اربعین چه کار می کنی؟ گفت: دلم متوجه قبر حضرت می شود...امام عليه السلام زیارت اربعین را به او آموزش داد و فرمود: حتی اگر از راه دور در این روز این زیارت را انجام دهی ،خداوند در این روز فرشتگانی در عالم دارد که معلق اند و صبح سحر روز اربعین می آیند و تا غروبش در زمینند .
🏴هر جای عالم کسی با خواندن زیارت اربعین، ارتباط دلی و قلبی با امام حسین علیه السلام برقرار کند ملائک می آیند و آن زیارت را بر می دارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا علیهالسلام می برند. و حضرت سیدالشهدا علیهالسلام به ملائک امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند...
🔸امام صادق علیهالسلام در ادامه فرمودند: غصه نخور که نرفتی، فقط در این روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی.
◾️آه که می توانی بکشی؟چه بسا این آه ثوابش بیشتر از آن زیارت می شود...
#سخنرانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🌹#سخنرانی_اربعین
🌹#روایت_امام_عسکری_ع
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: عَلامَهُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیَمینِ، وَ صَلاهُ الإحْدی وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَهُ الاْرْبَعینَ.
«حدیقه الشّیعه، ج. ۲، ص. ۱۹۴»
امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: علامت و نشانه ایمان پنج چیز است:
👈 انگشتر به دست راست داشتن،
👈خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (واجب و مستحبّ)،
👈خواندن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (در نماز ظهر و عصر) با صدای بلند،
👈پیشانی را در حال سجده روی خاک نهادن،
👈زیارت اربعین امام حسین – علیه السلام – انجام دادن
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#اربعین
◼️ مدت اقامت اهلبیت سیدالشهدا علیهالسلام، در کربلا...
نقل کردهاند:
فعند ذلك نزلوا وجدّدوا الأحزان، وشقّقوا الجيوب، ونشروا الشُّعور، وأبدوا ما كان مكتوماً من الأحزان، وأقاموا عنده أيّاماً ثمّ رحلوا قاصدين المدينة.
▪️وقتی که اهلبیت علیهم السلام، با جابر و یاران او بر سر مزار سیدالشهدا علیه السلام ملاقات کردند، پایین آمدند و داغ دلشان تازه شد. گریبان ها را دریده و موی سرشان را پریشان کردند.
و آن گونه که تابحال نتوانسته بودند، آن چنان عزاداری کنند، روز اربعین در کربلا مشغول عزاداری شدند.
و مدتی را در آن جا اقامت کردند.
(طبق نقل برخی مقاتل مدت اقامت اهلبیت علیهم السلام در کربلا سه روز بود. چون آن قدر در این سه روز بر سر مزار عزیزانشان گریه و زاری کرده بودند که نزدیک بود، دیگر جان بسپارند. لذا امام سجاد علیه السلام مصلحت را در این دیدند که بعد از سه روز اقامه عزاداری به سمت مدینة حرکت کنند.)
📚مقتل أبي مخنف ص ۱۴۰
📚مقتل الحسين مقرم ص۴٨۵
#اربعین
◼️ گوشه از حال مخدّرات آل الله بر سر مزار شهدای کربلا...
نقل کردهاند:
فخرجت زينب عليهاالسلام في الجمع، وأهوت إلى جيبها، فشقّته، ونادت بصوتٍ حزين يقرح القلوب:
▪️وقتی که روز اربعین زن ها بر سر مزار شهدای کربلا جمع شدند، از بین آن ها زینب کبری بیرون آمد و دست انداخت و گریبان درید و با صدایی دردناک که قلب را جریحه دار می کند، فریاد می زد:
وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه.
و پشت سر هم آه می کشید تا اینکه از هوش رفت.
وخرجت أمّ كلثوم لاطمة الخدّين تنادي برفيع الصّوت اليوم مات محمّد المصطفى، اليوم مات عليّ المرتضى، اليوم ماتت فاطمة الزّهراء وباقي النِّساء لاطمات ناعيات نائحات قائلات: وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
▪️وقتی حضرت ام کلثوم علیها السلام این صحنه را دید او نیز از بین زن ها خارج شد و برصورتش لطمه میزد و با صدایی بلند فریاد می زد :
امروز همان روزی است که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که علی مرتضی علیه السلام از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام از دنيا رفته است.
و بقیه زن ها بر صورت ها لطمه میزدند و نوحه سر می دادند و می گفتند :وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
فلمّا رأت سكينة ما حلّ بالنِّساء رفعت صوتها تنادي: وا محمّداه! وا جدّاه! يعزّ عليك ما فعلوا بأهل بيتك ما بين مسلوب وجريح، ومسحوب وذبيح، وا حزني أسفاً .
▪️حضرت سکینه علیهاالسلام چون این صحنه را دید با صدای بلند فریاد زد :وامحمداه! وا جداه!
یا رسول الله! خیلی سخت است بر تو اینکه ببینی با اهلبیتت چه کرده اند؛ عده ای از آن ها غارت شده؛ عده ای جراحت دارند؛ عده ای ذبح شده و عده کشانده شدند.
وای از این حزن و اندوه عظیم....
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص ۱۶۲
📚 معالي السّبطين، ج۲ص۱۹۷
📚 وسيلة الدّارين،ص۴۰۴
#اربعین
◼️ ای جابر! درست همین جا بود، که بچه های پدرم را ذبح کردند...
عطیه گوید:
همینکه با جابر در کنار قبر أبي عبدالله الحسين عليه السّلام مشغول سخن بودیم، دیدم که یک سیاهی از جانب سرزمین شام دارد به طرف ما نزدیک می شود. به جابر گفتم :من یک سیاهی بزرگی را دارم از دور میبینم. جابر رو به طرف غلامش کرد گفت :برو و آن سیاهی را که پیداست ببین چه کسانی هستند؟ که اگر از ماموران عبیدالله بن زیاد لعین هستند هرچه زودتر در پناه گاهی مخفی شویم. واگر مولا و سرورم زین العابدین علیه السّلام بود تو در راه خدا آزادی.
فانطلق الغلام فما كان بأسرع من أن رجع إلينا، وهو يلطم على وجهه، وينادي: قم يا جابر! واستقبل حرم اللَّه وحرم رسول اللَّه، فهذا سيِّدي ومولاي عليّ بن الحسين عليه السلام قد أقبل مع عمّاته وأخواته ليجدّدوا العهد بزيارة الحسين عليه السلام.
▪️غلام رفت و سریعا به جانب ما برگشت و بر صورتش لطمه میزد و فریاد میزد :
ای جابر بلند شو و از حرم خدا و حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله استقبال کن. که این مولایم علی بن الحسین عليهماالسلام همراه با عمه ها و خواهران و دیگر مخدرات دارند به این جا نزدیک میشوند تا عهدشان را با زیارت قبر سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام تجدید کنند
فقام جابر ومَن معه واستقبلوهم بصراخ وعويل يكاد الصّخر أن يتصدّع منه، ولمّا دنى من الإمام انكبّ على أقدامه يقبِّلهما، ويقول: سيِّدي عظّم اللَّه لك الأجر بأبيك الحسين عليه السلام! سيِّدي عظّم اللَّه لك الأجر بعمومتك وإخوتك
▪️جابر با همراهیانش بلند شدند با ضجه و فریاد و شیون و شین _به گونه ای که سنگ ها از فریادشان نزدیک بود متلاشی شوند_به استقبال اهلبیت علیهم السلام رفتند.
جابر وقتی که نزدیک امام سجاد علیه السلام شد خودش را بر روی پای امام انداخت و آن ها را می بوسید و میگفت :
ای آقای من! خدا در برابر این مصیبت عظمی و شهادت پدرتان به شما جزای خیر دهد.
خدا در برابر این مصیبت عظمی و شهادت عمو ها و برادرانتان به شما جزای خیر دهد.
فقال الإمام عليه السلام: أنت جابر؟ قال: نعم سيِّدي أنا جابر.فقال عليه السلام: يا جابر! ههنا قتل أبو عبداللَّه، يا جابر! ههنا ذبحت أطفال أبي.
▪️امام علیه السلام فرمود :جابر! تویی؟
جابر گفت :بله ای آقای من! من جابرم.
پس آقا زین العابدین علیه السّلام فرمودند :
ای جابر! همین جا بود که پدرم اباعبدالله را کشتند.
ای جابر! همین بود که بچه های پدرم را ذبح کردند.
📚 معالي السّبطين، ج۲/ص۱۹۳
📚وسيلة الدّارين، / ص۴۰۳
#اربعین
◼️ گمانم کربلا شد عمه نزدیک...
کاروان همچنان به قصد مدینه حرکت میکرد وقتی به دوراهی رسیدند یک راه به طرف کربلا و راه دیگر به طرف مدینه میرفت به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا عبور بده (تا پس از زیارت قبور شهیدان از آنجا به سوی مدینه برویم)
بعضی نوشته اند:
وقتی که کاروان به دوراهی رسید حضرت سکینه علیهاالسلام در محمل خود به خواب رفته بود، نسیم تربت حسینی به مشامش رسید چشم گشود و عمه اش زینب سلام الله علیها را دید به او سخنانی فرمود که مضمون آن در شعر جودی خراسانی چنین آمده است:
شمیم جان فزای کوی بابم
مرا اندر مشام جان بر آمد
گمانم کربلا شد عمه نزدیک
که بوی مشک ناب و عنبر آمد
بگوشم عمه از گهواره گور
در این صحرا صدای اصغر آمد
مهار ناقه را یکدم نگهدار
که استقبال لیلا اکبر آمد
مران ای ساربان یکدم که داماد
سر راه عروس مضطر آمد
حسین را ای صبا بر گو که از شام
به کویت زینب غم پرور آمد
📚 تذکره الشهداء ص ۴۳۸
#اربعین
◼️ جابر و عطیه کنار قبر امام حسین علیه السلام
عطیه عوفی میگوید:
من با جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین علیه السلام رفتیم وقتی که به کربلا رسیدیم جابر کنار آب فرات رفت و غسل کرد. قطیفه ای به کمر بست و قطیفه دیگری هم بر دوش افکند. سپس کیسه ای را که همراهش بود گشود و از آن آرد سعد (ریشه گیاه خوشبوی کوفی) در آورد و به تن خود پاشید و سپس به طرف مرقد مطهر حرکت کرد و در حالی که مشغول ذکر خدا بود قدم برمیداشت تا نزدیک قبور رسید به من گفت مرا به قبر حسین علیه السلام برسان تا دستم به قبر برسد (با توجه به اینکه جابر در این هنگام نابینا و پیر حدود ۷۵ ساله بود)
دستش راگرفتم هنگامی که دستش به قبر رسید از شدت اندوه بیهوش شد و به روی قبر افتاد من آب به روی او پاشیدم تا به هوش آمدو سه بار گفت:
یا حُسَینُ یا حُسَینُ یا حُسَینُ
سپس گفت:
اَحَبِیبٌ لا یُجِیبُ حَبِیبَهُ
آیا دوست جواب دوستش را نمی دهد؟
بعد گفت:
چگونه جواب دهی که خون از رگهای گلویت بر سینه و شانه است فرو ریخته و میان سر و بدنت جدائی افتاده است؟!
منظور جابر از این سخن ذکر مصیبت بود وگرنه او به مقام امامت معرفت داشت چنانکه کلمات زیارت جابر بیانگر این مطلب است.
آنگاه گفت:
من گواهی میدهم که تو فرزند بهترین پیامبران و سرور مومنان و مقتدای پرهیزکاران و زاده هادیان و رهبران پنجمین نفر از اصحاب کساء و فرزند سیده زنان هستی چرا چنین نباشی که دست سید مرسلین (رسول خدا) تو را پرورانید و در دامن پاک برخاستی و از پستان ایمان شیر خوردی و با اسلام از شیر باز گرفته شدی و پاک زیستی و پاک مردی.
ولی قلب مومنان از فراق تو سوخت و آنها شک ندارند که تو زنده ای و سلام و خشنودی خدا بر تو باد (و سپس کلمات زیارت را تا آخر خواند)
و بعد گفت: سوگند به خدا ما با شما شریک بودیم در آنچه که شما در آن وارد شدید.
عطیه میگوید: ازجابر پرسیدم:
ما چگونه در اجر شهیدان شریک هستیم با اینکه نه جهاد کردیم و نه بدنمان مجروح شد؟
جابر در پاسخ گفت:
از حبیب خود رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم فرمود: هر کس عمل قومی را دوست بدارد در آن عمل با آن قوم شریک میباشد سوگند به خدا نیت من و اصحاب من همان است که نیت امام حسین علیه السلام و اصحابش بود.
(توضیح اینکه: جابر بر اثر پیری و نابینائی از شرکت در جنگ معذور بود ولی نهضت امام حسین علیه السلام را قبول داشت و نیت و هدفش در راستای قیام آنحضرت بود و چنین نیتی در صورت عذر از شرکت عملی انسان را در مرحله ای از پاداش شهید قرار میدهد و از این مطلب به عنوان شرکت در هدف یاد میشود؛ چنانکه این مطلب در خطبه ۱۲ نهج البلاغه آمده است.)
عطیه میگوید: پس از زیارت جابر گفت: مرا به خانه (کوفه) ببر به سوی کوفه حرکت کردیم در مسیر راه فرمود: ای عطیه به تو وصیتی کنم که گمان ندارم بار دیگر بتوانم باتو ملاقات کنم (زیرا جابر در مدینه سکونت داشت و عطیه در کوفه بود) ای عطیه! دوستان محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدار که سزاوار دوستیند و دشمنان او را دشمن بدار که سزاوار دشمنیند گرچه روزه بسیار بگیرند با دوستان این خاندان مهربان باش که اگر یک پای آنها به بسیاری گناه بلغزد پای دیگرشان به محبت خاندان نبوت استوار گردد و عاقبت کار دوستان بهشت و عاقبت کار دشمنان دوزخ است.
📚 نفس المهموم ص۳۲۲
📚منتهی الآمال ج۱ص۳۲۱
11.68M
رابطه اربعین
عدد چهل و امام حسین علیه السلام
مقتل خوانی مخصوص روز اربعین
سخنرانی حجتالاسلام دکتر حاج شیخ محمد جعفری پور
صفر۱۴۰۳
https://eitaa.com/almaggatel
🏴 آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان. 🏴
🍃🥀 السّلامُ عَلَیکَ یا ابا عَبدِالله. 🥀🍃
🍃🌾[دانستنیهای اربعین ]؛🌾🍃
🍃 برگ اول : اربعين و امام حسين (ع)🍃
✍در بسياري از آيات و روايات ميبينيم كه عدد [چهل]، براي موضوعات گوناگون مطرح شده است. دستهاي از اين روايات، در رابطه با امام حسين (ع)ميباشند.
🍃 مرحوم شيخ احمد مولايي، در
کتاب «الاربعينيات»، روايات مربوط به[ عدد چهل] را گرد آورده و بخشي از كتاب را با عنوان «باب في ما يتعلق بالحسين(ع)»، به روايات حاوي عدد [چهل ]دربارۀ امام حسين(ع) اختصاص داده است. مواردي كه وي در اين بخش، از کتابهاي مختلف گرد آورده، بدين شرح است:
🍃 ۱_ امام حسين ع، تا[ چهل] روز از انگشت و دهان رسول خدا ص ارتزاق ميکرد و گوشت و خونش، از رسول خدا (ص) روئيد.
«كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ يُدْخِلُ لِسَانَهُ فِي فِيهِ فَيَغُرُّهُ كَمَا يَغُرُّ اَلطَّيْرُ فَرْخَهُ فَيَجْعَلُ اَللَّهُ لَهُ فِي ذَلِكَ رِزْقاً فَفَعَلَ ذَلِكَ [أَرْبَعِينَ] يَوْماً وَ لَيْلَةً فَنَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اَللَّهِ».
🍃۲_[چهل نفر ]براي کشتن و جدا کردن سر امام حسين (ع) کمر همت بستند.
«قالَ اَبومِخنَف بَقي الحُسَينُ ثَلاثَ ساعاتٍ مِنَ النَّهار مُلَطَّخاً بِدَمِهِ رامِقاً بِِطرفِهِ اِلَي السَّماءِ وَ يُنادي يا اِلهي صَبراً عَلي قَضائِکَ وَ لا مَعبودٌ سِواکَ يا غِياثَ المُستَغيثين. فَبادَرَ اِلَيهِ[ اَربَعونَ] فارِساً يُريدونَ حَزَّ رَاسِهِ الشَّريفِ المُکَرَّم، وَ يَقولُ عُمَرُ بنُ سَعدٍ وَيلَکُم عَجِّلوا بِقَتلِهِ».
🍃۳_ تعداد زخمهاي عميق امام حسين (ع) ، [چهل زخم] بود.
«أُصِيبَ الْحُسَيْنُ ع يَوْمَ أُصِيبَ وَ عَلَيْهِ جُبَّةُ خَزٍّ فَحَسَبْنَا فِيهَا [ أَرْبَعِينَ ]جِرَاحَةً مَا بَيْنَ طَعْنَةٍ وَ حَرْبَة».
🍃 ۴_ ذوالجناح، اسب امام حسين(ع)،[ چهل نفر ]را در روز عاشورا به درک واصل کرد.
«رَوَى أَبُو مِخْنَفٍ قَتَلَ اَلْفَرَسُ أَرْبَعِينَ رَجُلاً ».
🍃۵_ آسمان و زمين و کوهها و خورشيد و درياها و ملائکه،[ چهل روز ]بر امام حسين(ع) گريستند.
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ( ع )يَا زُرَارَةُ إِنَّ السَّمَاءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ[ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً] بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَكَتْ[ أَرْبَعِينَ] صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَكَتْ [أَرْبَعِينَ] صَبَاحاً بِالْكُسُوفِ وَ الْحُمْرَةِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ بَكَتْ [أَرْبَعِينَ صَبَاحاً] عَلَى الْحُسَيْنِ( ع )».
🍃۶_ عمر سعد، اهل بيت اباعبدالله(ع) را بر [چهل شتر] سوار کرد.
«تَوَجَّهَ عُمَرُ بنُِ سَعدٍ اِلي الکوفَةِ بِالسَّبايا عَلَي الجِمالِ نَحوَ [اَربَعينَ جَمَلاً] بِغَيرِ وَطَاءِ وَ لا غِطاءٍ».
🍃۷_ سر بريدۀ امام حسين (ع)[چهل روز] بر دروازۀ شام بود.
«ِانَّ رَأسَ الحُسَينِ صُلِبَ عَلي مِنارَةِ جامِعِ دَمِشق[ اَربَعينَ يَوماً]».
🍃۸_ سر امام حسين (ع) بعد از [چهل روز] دفن شد. از اين رو، روز [اربعين] را «مَرَدُّ الرَّأس» گويند.
«ذَهَبَت الاِمامِيَةُ اِلي اَنَّهُ اُعيدَ اِلي الجَنَّةِ وَ دُفِنَ بِکَربَلا بَعدَ [اَربَعينَ] يَوماً مِنَ القَتلِ».
🍃۹_ آبي که بر قبر سيدالشهدا (ع)بستند، بعد از [چهل روز ]فروكش كرد.
«ذَکَرَ هِشامُ بنُ الکَلبي: اِنَّ الماءَ اُجرِي عَلي قَبرِ الحُسَينِ لِيُمحي اَثَرَهُ نَضَبَ الماءُ بَعدَ [اَربَعينَ يَوماً] ».
🍃۱۰_ قبر امام حسين( ع)را [چهل هزار فرشته] احاطه کرده است.
«قالَ الصادِقُ: إِنَّ حَوْلَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ ع [اَربَعينَ أَلْفَ مَلَكٍ ]شُعْثاً غُبْراً يَبْكُونَ عَلَيْهِ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ».
🍃۱۱_ ذکر گفتن با تسبيح تربت سيدالشهدا(ع) [ثوابي چهل برابر ]دارد.
«قالَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ: سُبْحَةٍ مِنْ طِينِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع فِيهَا ثَلاَثٌ وَ ثَلاَثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَّبَهَا ذَاكِراً لِلَّهِ كَتَبَ اَللَّهُ لَهُ بِكُلِّ حَبَّةٍ[ أَرْبَعُونَ حَسَنَةً] ».
🍃۱۲_ خدا براي زائر امام حسين(ع)، [چهل فرشته] ميگمارد تا بر او صلوات بفرستند.
«قالَ الصادِقُ: إِذَا خَرَجَ مِنْ بَابِ مَنْزِلِهِ رَاكِباً أَوْ مَاشِياً وَكَّلَ اَللَّهُ بِهِ[ أَرْبَعَينَ مَلَكاً ]مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى يُوَافِيَ قَبْرَ اَلْحُسَيْنِ».
🍃۱۳_ زيارت اربعين [ در چهلمين روز شهادت امام حسين(ع) ] مستحب است و از نشانههاي مؤمن ميباشد.
🍃🌺در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم و با تبلیغ کانال مقتل خوانی و عاشورا پژوهی مبلغ نهضت عاشورا باشیم و در اجر معنوی آن سهیم شویم .🌺🍃
http://eitaa.com/almaggatel
ارتباط با خادم @M09100599468