eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.9هزار دنبال‌کننده
685 عکس
759 ویدیو
122 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸 گریستن و لبخند حضرت زهرا سلام‌الله علیها در لحظات آخر رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم 🩸 🥀 از عایشه نقل شده که: فاطمه سلام‌الله علیها در دوران مریضی رسول‌خدا صلّی‌الله علیه و آله در بیماریِ آخرِ پیغمبر، نزد آن حضرت آمد و با ایشان درگوشی نجوا کردند. 🥀 در این هنگام فاطمه سلام‌الله علیها گریه کرد. دوباره درگوشی با هم صحبت کردند و این بار فاطمه سلام‌الله علیها لبخند زد. 🥀 عایشه می‌گوید: از فاطمه سلام‌الله علیها علت گریه کردن و خندیدنش را جویا شدم. ولی او از بیان قضیه خودداری کرد و فرمود: 🥀 «إِنِّی إِذَا لَبَذِرَةٌ» اگر بگویم، افشاکننده‌ی سر رسول خدا ص خواهم بود. 🥀 بعد از رحلت رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم هم باز دوباره از ماجرای آن روز سؤال کردم. آن حضرت این بار ماجرا را تعریف کرد و فرمودند: 🥀 «أَسَرَّ إِلَیَّ وَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُ مَیِّتٌ فَبَکَیْتُ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَیَّ وَ أَخْبَرَنِی أَنِّی أَوَّلُ أَهْلِهِ أَلْحَقُ بِهِ فَضَحِکْت‏» 🥀 رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم خبر وفات خودش را به من داد و این موجب گریه‌ من شد. سپس به من خبر داد که من اوّلین شخص از خانواده‌ او خواهم بود که به او ملحق خواهم شد. و این خبر مرا خوشحال کرد و خندیدم. 📕 بشارةالمصطفی، جلد ۲، صفحه ۲۵۳ 🏷 🏷 صلی‌الله علیه و آله 🏷 سلام‌الله علیها
80.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا میدانید یکی از رازهای ماندگاری نهج البلاغه تقدس نویسنده ی آن است؟ . نهج البلاغه را چه کسی نوشته؟ نوشتن نهج البلاغه و گلچین کردن این کلمات از بین هزاران خطبه و نامه و حکمت چند سال طول کشیده ؟
 امام رضا (ع) هشتمین پیشوای شیعیان را همه به رأفت و مهربانی می شناسند و معجزات و کراماتی از آن امام بزرگوار نقل کرده اند. در زیر به بیان بعضی از الطاف و کرامتهای این امام غریب می پردازیم: توجه حضرت رضا علیه السلام به زائران ابوعبدالله هروی می گوید: مردی از اهالی بلخ همراه غلامش به زیارت مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام به مشهد آمد. آن مرد در قسمت بالا  سر، مشغول نماز شد و غلامش در قسمت پایین به نماز ایستاد. پس از نماز هر دو به سجده رفتند و سجده را طول دادند، اما آن مرد قبل از غلام سر از سجده برداشت. سپس غلام خود را به حضور طلبید و به او گفت: آیا می خواهی تو را آزاد کنم؟ غلام گفت: آری. آن مرد گفت: تو را در راه خدا آزاد کردم و کنیزم را در بلخ نیز آزاد نمودم و او را به عقد ازدواج تو درآوردم و ضامن مهریه اش شدم و فلان مزرعه ام را وقف شما و فرزندان شما و نسل های آینده شما نمودم و این امام (حضرت رضا علیه السلام) را بر این موضوع، گواه می گیرم. غلام با شنیدن این سخن گریه کرد و گفت: سوگند به خدا و به این امام! در سجده، همین مطلب را از امام خواستم و اینک به حاجتم رسیدم. دو کرامت از مشهد امام رضا علیه السلام 1. ابونصر موذن نیشابوری می گوید: به بیماری سختی مبتلا شدم، به طوری که زبانم سنگین شد و نمی توانستم سخن بگویم. به دلم خطور کرد که به زیارت مرقد امام رضا علیه السلام بروم و آن حضرت را شفیع  خود قرار دهم، تا خداوند مرا از این مشکل نجات بخشد. وقتی به مشهد رسیدم، کنار قبر شریف آن حضرت رفتم و در ناحیه بالا سر ایستادم و دو رکعت نماز خواندم. در سجده از خدا خواستم تا به حق امام هشتم علیه السلام به من شفا بخشد و در سجده خواب رفتم. در عالم خواب دیدم، قبر شکافته شد و مرد سالخورده ای که بسیار گندمگون بود از آن قبر بیرون آمد و به من فرمود ای ابانصر! بگو لا اله إله الله. به او اشاره کردم که زبان لال است. او بلندتر فرمود:  آیا قدرت خدا را انکار می کنی؟! بگو: لا اله إله الله، همان دم زبانم باز شد و گفتم: لا اله إله الله. از خواب بیدار شدم، خود را سالم یافتم، پیاده به منزل خود بازگشتم و مکرر می گفتم: لا اله إله الله، از آن پس هرگز زبانم لکنت پیدا نکرد. 2. عامربن عبدالله، حاکم «مرو» می گوید: کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام رفتم. در آنجا ترکی دیدم که در ناحیه بالا سر مرقد شریف ایستاد و به زبان ترکی سخن می گفت. زبان ترکی را می دانستم، او می گفت: خدایا  اگر پسرم زنده است او را به ما برسان و اگر مرده است ما را از آن آگاه کن. به زبان ترکی به او گفتم چه شده؟ حاجتت چیست؟ گفت: پسرم در جنگ «اسحاق آباد» با من بود، در آنجا مفقودالأثر شد و تا به حال هیچ اطلاعی از او ندارم. مادرش شب و روز گریه می کند. حالا از خدا می خواهم که ما را از حال او با خبر کند، زیرا شنیده ام که دعا در این مکان شریف، به استجابت می رسد. عامر می گوید: از روی محبت دستش را گرفتم تا به منزل ببرم. وقتی از مسجد (کنار مرقد شریف) بیرون آمدیم، ناگاه جوانی قد بلند که دستمالی بر سر داشت با ما روبرو شد. وقتی هم دیگر را دیدند با شور خاصی با هم معانقه کردند. من از آن پسر پرسیدم چگونه در این وقت به اینجا آمدی؟ گفت: در جنگ اسحاق آباد، به مازندران رفتم و در آنجا گیلانی ای مرا پناه داد و بزرگ کرد. اکنون که بزرگ شده ام دنبال پدر و مادرم می گردم. در مسیر راه کاروانی به خراسان می آمد، من هم به آنها پیوستم و به اینجا آمدم و اکنون پدرم را یافتم. پدرش گفت: من یقین کرده ام که در کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام کرامات عجیبی رخ می دهد، از اینرو با خود عهد کرده ام تا آخر عمر در مشهد در پناه این مرقد عظیم بمانم. محمد محمدی اشتهاردی- داستان دوستان – از صفحه383 تا 385
رئوف بودن امام رضا .mp3
3.57M
🔖منبر کوتاه 🔖 علیه السلام 🎙استاد 💠 رئوف بودن امام رضا علیه السلام 💠 _امام_رضا علیه السلام
4_5841248229429086834.mp3
11M
🌼کرامات امام رضا علیه السلام 🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام به سلیمان برسد از طرف مور سلام أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی علیه السلام https://eitaa.com/manbarmajma
🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀‌علامه مجلسی به نقل از شیخ صدوق می‌فرماید: اباصلت می‌گوید: 🥀 حضرت رضا علیه‌السلام به من فرمود: فردا من به این ظالم (مامون) وارد میشوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر نداشتم با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد، دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مامون وارد شد و گفت: مامون تو را می‌خواند. 🥀 امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من دنبال او رفتم تا حضرت داخل به قصر مامون شد و در جلوی مامون ظرفی بود که انگور و میوه‌های دیگر داشت و مامون در حال خوردن انگور بود. 🥀 وقتی چشمش به امام علیه‌السلام افتاد به سمت امام علیه‌السلام آمد و با امام معانقه کرد و صورتش را بوسید و امام علیه‌السلام را با خود نشاند بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله از این انگور بهتر ندیدم. 🥀 امام علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی است که از بهشت آمده است. 🥀 به امام علیه‌السلام گفت: از آن بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مامون گفت: باید بخوری چرا نخوری شاید تو ما را متهم به چیزی می کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس امام علیه‌السلام انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد... 🥀 مامون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که مرا فرستادی... 🥀دو در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد و من با او صحبت نکردم تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد و سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام جوانی زیبا که شباهت بسیاری به امام رضا علیه‌السلام داشت وارد شد به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است فرمود: 🥀 همان کس که من را از مدینه اورده است می‌تواند از درب بسته وارد کند. 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی (جواد) هستم. 🥀 سپس امام جواد علیه‌السلام به سمت امام رضا علیه‌السلام رفت و فرمود: من هم وارد شوم من هم وارد شدم. 🥀 وقتی وارد شد امام رضا علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و او را به سینه چسباند و او را بوسید و و بعد او را به سمت بستر خود کشید و امام جواد علیه‌السلام خود را به صورت به روی امام رضا علیه‌السلام انداخت و او را میبوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم و در دهان امام رضا علیه‌السلام چیزی سفیدتر از برف خارج شد که امام جواد علیه‌السلام آنها را پاک میکرد. 🥀 بعد امام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به گنجشک خارج کرد که امام جواد علیه‌السلام آن را گرفت و امام رضا علیه‌السلام به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ 🏷 🏷 علیه‌السلام
2.01M
ماجرای شفای دختربچه مهندس تهویه حرم امام رضا [ع] که توسط امام رضا[ع] شفا گرفته. روضه امام رضا[ع] و گریز به کربلا 🎤کربلایی پرندوش
🩸حضرت‌ جوادالائمه علیه‌السلام در مصیبت پدر، گریبان درید و از هوش رفت ... در نقلی آمده است: 📋 أَمَّا ابنُهُ مُحَمَّدٌ الجَوادُ عَلَیهِ‌السَّلامُ فَإِنَّهُ شَقَّ جَیبَهُ، وَلَم یَتَمالَك مِنَ البُکاءِ وَالنَّحیبِ، إِلیٰ أَن أُغمِيَ عَلَیهِ ▪️امام جواد علیه‌السلام در سوگ پدر گریبان خود را درید. آن حضرت نتوانست جلوی گریه و شیون خود را بگیرد؛ آن‌قدر گریه و شیون کرد تا جایی که از هوش رفت! 🥀 وقتی که به هوش آمد، فریاد می‌زد: وا أبتاه، واماماه، واعلياه، وامحمداه وا أبا القاسماه واحسناه، واحسيناه، وا انقطاع ظَهراه بعدك يا أبتاه! 📋 وَ حَثَّى التُّرابَ عَلَى رَأسِه. ▪️و خاک بر سر مبارکش می‌ریخت! 📚مؤَجِّجُ الأحزان في وفاة غریب خراسان، الأوالي، ص۹۸. ✍️ آه ... یاجوالائمه! الحمدالله که جسم مبارک پدرتان، عریان نشد ... الحمدالله بدنش زخمی از تیر و نیزه ها نبود ... الحمدالله که سر مبارکش بر بدنش بود ... 📝 اما با این حال، شما اینگونه بی تاب شدید ... 😭 حال چه سازد آن فرزندی که تا نگاهش به پیکر عریان و به خاک و خون فتاده پدرش افتاد،فرمود: 📜 فَکَادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ ▪️نزدیک بود جان از بدنم خارج شود. 🥀 وقتی عمه‌ام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها حال مرا فهمید، نزدیک من آمد و فرمود: 📜 مَا لِی أَرَاکَ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یَا بَقِیَّةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی؟ ▪️مرا چه شده که می‌بینم می‌خواهد روح از بدنت خارج شود، ای باقی مانده جد و پدر و برادرانم!؟ 🥀 من به عمه‌ام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها گفتم: 📜 کَیْفَ لَا أَجْزَعُ وَ لَا أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَی سَیِّدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِینَ ! ▪️چگونه جزع و فزع نکنم در حالی که پیکر پدر بزرگوارم، برادرانم، عموهایم، عموزادگانم و اهل بیتم غرقه به خون خود شده اند، اجسادشان برهنه است، لباسشان به تاراج رفته! 📜 لَا یُکَفَّنُونَ وَ لَا یُوَارَوْنَ وَ لَا یُعَرِّجُ عَلَیْهِمْ أَحَدٌ وَ لَا یَقْرَبُهُمْ بَشَرٌ ... ▪️بدنشان کفن نشده و به خاک سپرده نشده‌اند، احدی متوجه ایشان نمی‌شود، بشری نزدیک آنان نمی‌رود... 📚کامل الزیارات ص۲۵۷ 📖 من‌كه عمري در تب و تاب مرارت سوختم چون شب شام غريبان در حرارت سوختم بعد باباي غريب و بي كس و مظلوم خود مثل عمه زير زنجير اسارت سوختم از حرم تا قتلگه با كعب ني كردم عبور اولين زائر منم كز اين زيارت سوختم سوختم بابا چو بر نعشت نگاهي دوختم بر شكاف زخمهاي بي شمارت سوختم نعش بي سر را كه ديدم ناگهان خوردم زمين بر تن بي سر و جسم بي مزارت سوختم نعشها ديدم به صحرا رأسها ديدم به ني هم به هفتاد دو و هجده بهارت سوختم تا دم مرگم برايت گريه كردم صبح و شام نهضتي كردم بپا حالا كنارت سوختم
●⚫️● ❣﷽❣ ◾️ (ع) ◾️ ✍مشهور است که امام رضا علیه السلام در پنج شنبه یا جمعه ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ قمری در مدینه متولد شد. مأمون که برای حفظ حکومت خود امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو آورده بود و با ترفندهای خود و اطرافیان به اهداف خود نرسیده بود، وقتی که رفتار و قاطعیت آن حضرت را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود و از سوی دیگر عباسیّان همواره در مورد ولایت عهدی امام رضا علیه السلام مأمون را تهدید می کردند و به او هشدار می دادند. در نتیجه وی تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست. ❤️احادیثی از امام رضا(ع): ❶ نان را با کارد قطع مکنید، آن را با دست بشکنید. ⇦الکافی ج۶ ص۳۰۴ ❷ هر که اندوه مومنی را برطرف کند، خداوند روز قیامت اندوه او را از دل او بر می دارد. ⇦اصول کافی ج۳ ص۲۸۶ ❸ هرکس قدرت بر کاری که گناهان او را بپوشاند و از بین ببرد، نداشته باشد، پس باید بر محمد بر آل او بسیار درود بفرستد، زیرا صلوات گناهان را به کلی ویران می کند. ⇦وسائل الشیعه ج۷ ص۱۹۴ ❹ هرگاه بندگان، گناهان جدیدی را بیاورند که قبلا آن را انجام نمی دادند، خداوند هم بلاهای جدیدی را برای آنان می آورد، که قبلا از آن آگاه نبودند. ⇦علل الشرایع ج۲ ص۵۲۲ 📚‍ احادیث الطلاب ص۹۲۴ تا ۹۴۰ 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
❣﷽❣ 🌹 حجت الاسلام رفیعی: 🌹 شرح زيارت امين الله: 🔹زيارت قبور اهل بيت(ع) پاك كننده و حركت دهنده از شرك به سوي توحيد است. 🔹زيارت بهترين وسيله براي درك محضر ائمه معصومين(ع) است، انسان از طريق زيارت و توسل به اهل بيت(ع) امنيت روحي و رواني خود را به دست مي ورد. 🔹زیارت حضور آگاهانه و قلبی است كه انسان به وسيله آن از عالم مادي جدا مي شود و به معنويت حقيقي متصل مي كند، حضور در اماكن مقدسه، پیوند قلبی و تاثیرات ژرف در انسان به وجود می آورد كه موجب اصلاح اخلاق مي شود. 🔹امام رضا (ع) كه فرموده‌اند: «هر کس به زیارت من بیاید من در سه جا به دیدن او می‌روم هنگامی که نامه اعمال به دست‌های راست و چپ داده می‌شود، در وقت نهادن اعمال در میزان و در هنگام عبور از صراط.»، محال است کسی به امامت علی بن موسی‌الرضا(ع) اعتقاد داشته باشد، اما نبوت و معاد و توحید که اصول دین هستند را نپذیرفته باشد. 🔹جريان زيارت از امام شروع مي شود و پايانش لقاءالله است، حضور مسلمانان در حرم ائمه اطهار(ع) در اصل تبيلغ دين اسلام و ابراز بيزاري از دشمنان دين است. 🔹امام رضا(ع) به تمام زائرانش توجه دارد، اولین امری که زائر بایستی به آن توجه کند آن است که در زیارت، تسلیم امر امامت باشد و نسبت به حقوق امام معرفت داشته باشد. 🔹 زیارت انسان را از سرگردانی نجات می‌دهد و به دارالسلام می‌رساند، ائمه معصومین(ع) نورهای خدا در تاریکی هستند که مردم به برکت و یمن حضور آن‌ها راه دین و سعادت را پیدا می‌کنند. ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ ✨🌟✨🌟✨🌟✨