میدانید، من نوشتن را رفتن و سفر کردن به جایی و راهی میبینم که انگار تا به حال هیچ کس نرفته است و با نوشتن تو چیزی را بر عهده میگیری و باری را به دوش میکشی که هیچ کس همراه تو نیست ... در این جهانی که انسان ها در حال تبدیل شدن به آدم های تکراری معمولی اما خوب هستند ، تو چیزی را به صحنه می آوری که انگار از جوهره ی ناب و اصیل منِ توست. و اینجاست که میگویند طوبی للغربا . که غربت اگرچه سخت و سهمگین باشد اما نشان از بودن توست . اینکه فارغ از این قالب های از پیش تعیین شده ی تکراری ، هنوز هستی و در این جهان نفس میکشی...
بزرگان سخن و اندیشه و معرفت و اخلاق محصول محیط و شرایط اجتماعی خویش اند. این سخن دقیق نیست. بهتر است بگویم آنها با شرایط تاریخی نسبت دارند و در آن تنفس و تفکر میکنند و البته آن را دگرگون میسازند. مزیت آنها این است که زودتر از دیگران راهی به سرچشمهی رازی که وجود آدمی با آن قوام یافته است پیدا میکنند و با اتکای به آن گشایشی در زندگی پدید می آورند. انبیا و بزرگان تفکر معمولاً در زمانهای فروبستگی آمدهاند و میآیند. زمان فروبستگی مستعد فساد است ، ولی همیشه و به ضرورت فاسد نمیشود . به خصوص زمانی که گشایش نزدیک است ، فضا صاف و آماده روشن شدن میشود. البته گاهی هم بزرگیها عکس العمل در برابر فساد و زشتی و تباهی است. میبینیم که فرد حتی اگر با جمعی که در آن به سر میبرد بیگانه باشد فردیتش در نسبت با جمع و متعین و متحقق میشود. آدمیان جزیرههای جدا از هم نیستند. آنها در یک جهان و در وحدت آن به سر میبرند و اختلافهای فردیشان روی هم رفته در قیاس با وجوه مشترک بسیار ناچیز است.
🔹️برشی از کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقیِ پیشرفت و اعتلای علوم انسانی"
🔸️اثر رضا داوری اردکانی
🔹️پس فرد کیست و معنای فردیت چیست؟
بسیاری از کارهای هر روزهیما، اعم از خوب و بد و بجا و نابجا، بر وفق عادت صورت میگیرد و چون عادتهای مردمان به هم شبیهاند و مردم هر زمان و دورانی عادات مشابه دارند، عادت را نشان فردیت نمیتوان دانست. شاید بگویند اشخاص غیر از رفتاری که بالطبع دارند و کارهایی که بر طبق عادت انجام میدهند، بلهوسیها و تفننها و ذوقها و سلیقههای خاص هم دارند. این درست است، اما اینها معمولاً به فردِ منتشر تعلق دارد. فرد منتشر آدم کوچه و دمدمی مزاج و هردمبیل و آماده برای رفتن به هر سویی و به دنبال هر صدایی است. فرد منتشر بسیار حرف میزند و چهبسا داعیههای بسیار هم داشته باشد، اما هرچه هست فرد نیست، بلکه گم و گمگشته در جمع و پیروِ مشهورات و سرگرم رسم و مرسوم است، هرچند شاید گاهی هم کارها و حرفهای خلاف عرف و عادت از او صادر شود. این کارهای خلاف عرف همیشه نشان تشخص نیست، بلکه ممکن است حاصل حماقت و خبط دماغ باشد پس فرد کیست و معنای فردیت چیست؟...
🔸️برش دوم
🔹️مسئله فرد و جمع