خودمان را در لشکر عمر سعد پیدا کنیم⚠
💎روایت اول، حجار.
.
حَجّار بن أبجَر عِجلی یکی از شخصیتهای جریان کربلاست که گوشهای در میان لشکر عمر سعد ایستاده.
حجار سالها قبل، در خانوادهای به دنیا آمد که همه مسیحی بودند و مسیحی ماندند اما او مسلمان شد.
در زمان خلیفه دوم با پدرش به مدینه آمد و به دیدار خلیفه رفتند و همانجا شهادتین گفت و مسلمان شد. او این شجاعت و روحیه حق طلبی را داشت که دین و آیینی متفاوت از خانواده خودش انتخاب کند.
حجار در رمضان سال ۴۰ هجری، زمان شهادت امیرالمومنین در کوفه بود و داغدار از دست دادن پدرش.
آن روزها حجار از یک جوان تازه مسلمان به یک مرد مسلمان شناختهشده تبدیل شده بود تا جایی که برای تشییع پدرش هم مسیحیان و هم مسلمانان جمع شده بودند. مسیحیان به خاطر کیش پدر و مسلمانان به احترام حجار.
بعد از شهادت امیرالمومنین حجار در جبهه ولایت باقی ماند. از همراهان امام حسن شد و به فرمان ایشان شمشیر برداشت و در نقش یکی از فرماندهان امام کنارشان ایستاد.
🎭معاویه اما خیلی پنهانی میز مذاکره با فرماندهان امام را برپا کرد و برای هر کس سه پیشنهاد روی میز گذاشت: اول، فرماندهی بخشی از سپاه معاویه که یک سمت نظامی مهم به حساب میآمد چرا که لشکر معاویه بسیار بزرگ بود.
🎯 دوم، ازدواج با یکی از دختران معاویه که برای خیلیها یک آرزوی دست نیافتنی بود و در کنارش هم اعتبار فراوان داشت و هم قدرت و هم ثروت بسیار.
🏵 سوم، هزاران درهم پول نقد که بدون منتسب شدن به دستگاه خلافت میتوانست آینده امنی را برای خودشان و فرزندانشان تضمین کند.
💰سفره پیشنهادهای معاویه زمانی در برابر فرماندهان نظامی امام پهن شده بود که ناگفته برای همه معلوم بود اگر جنگی در بگیرد خون مسلمانان زیادی روی زمین میریزد و در نهایت پیروز نبرد هم معاویه است چون هم لشکری بیکران دارد و هم افکار عمومی را سمت خود آورده و تازه سالها قبل از این در جنگی که فرماندهاش علی بن ابیطالب بوده و سرلشکرش مالک اشتر، جنگ را به نفع خود تمام کرده.
😒حجار فکر کرد و در نهایت پیشنهاد معاویه را پذیرفت و علیه امام حسن شورید.
👺بعد از آن به عنوان یکی از ثروتمندان در کوفه بساط زندگیاش را گستردهتر کرد و خیلی زود ماجرای او و امام حسن در ذهنها فراموش شد.
او جزو طبقه اشراف شهر بود و در عین حال بزرگ قبیله خودش هم به حساب میآمد و همه اینها او را سرشناس و معتبر کرده بود و حرف و امضایش برای همه حجت بود.
⚰معاویه که از دنیا رفت،
📝حجار به امام حسین نامه نوشت. نوشت: «این نامهای است از سمت شیعیان حسین بن علی به امامشان، آقا جان! زودتر و سریعتر بیا که اینجا همه منتظر شما هستند. اینجا کسی غیر از نظر شما نظری ندارد. بیا و زودتر بیا که چشم انتظاریم»
🌀هنوز چند روزی از آمدن مسلم به کوفه نگذشته بود که ابن زیاد به کوفه آمد و تهدید و تطمیعهایش را شروع کرد. حجار سالها تلاش کرده بود، مال و آبرو جمع کرده بود و خانه و باغ ساخته بود و حالا جانش و نتیجه سالها تلاشش زیر تیغ ابن زیاد بود.
فکر کرد و نتیجه تاملاتش این شد که بیعتش را با مسلم بشکند و تلاش کند تا مسلم را پیدا بشود.🙄😠
🔆امام حسین که به کربلا رسیدند هر روز فرماندهی با لشکری به اردوگاه عمر سعد اضافه میشد و یک بار هم نوبت به حجار رسید. ابن زیاد به او هزار سرباز داد تا خودش را به کربلا برساند.
⭕️کسی نمیداند حجار در کربلا چه کرد یا چه گفت، اصلا شمشیرش را از غلاف بیرون آورد یا نه فقط یک بار صدایش بلند شد و شاید همه شنیدند که وقتی امام حسین فریاد زدند و اسم حجار را آوردند و گفتند «مگر شما نبودید که دعوتنامه فرستادید و گفتید به سمت ما بیا»، حجار هر آنچه نوشته بود و پایش را امضا زده بود منکر شد و چشم در چشم امام زمانش دروغ گفت.😭
👺حجار بعد از کربلا در برابر مختار ایستاد و بعد از جبهه جنگ با مختار به زبیریان پناه برد. با آنها به جنگ مروانیان رفت و باز به طمع حکومت بر اصفهان پیشنهاد دشمن را پذیرفت و جبهاش را عوض کرد.
⚠️حجار روزگاری مسلمان بود، ولایتمدار بود و خودش را از بزرگان شیعه میپنداشت اما خیلی زود هم برای خودش و هم برای اهل تاریخ معلوم شد که حجار خودش را نساخته بود و به دنبال مصلحتجویی و منفعتطلبی خیمه به خیمه و لشکر به لشکر راه عوض کرد.‼️‼️
🍂🌺🇮🇷🌐 eitaa.ir/manenqelabiam
💎#هشدار⚠️
⚠️خودمان را در لشکر عمر سعد پیدا کنیم
⭕️روایت دوم، محمد بن عمیر.
❌هیچ کس از محمد بن عُمَیر التَمیمی در کربلا خبر ندارد. فقط همین قدر معلوم است که در سپاه امام نبوده.
❓کسی نمیداند در گوشهای از کوفه پنهان بوده یا به سپاه عمرسعد پیوسته اما یک گوشه بینقش و بیصدا ایستاده.
قبل و بعد کربلا اما محمد بن عمیر شناخته شده و سرشناس است.
😕محمد بن عمیر در زمان حیات پیامبر به دنیا میآید و گرچه طبیعتا سن زیادی نداشته اما او را جزء طبقه اول شیعیان در تاریخ به حساب میآورند.
👈گرچه شیعه بودن در اولین سالهای بعد از پیامبر مفهومی پیچیده و پر شاخ و برگ مثل امروز نداشت اما شهامت و ایمان و بصیرتی ستودنی لازم داشت.
🎭محمد بن عمیر در سالهای خلافت امیرالمومنین همراه ایشان بود و وقتی غوغای دو جنگ بزرگ صفین و جمل بلند شد همراه امام ماند و حتی از سمت حضرت مسئولیتهایی هم به او واگذار شد و در رده فرماندهان امام در جنگ با معاویه قرار گرفت.‼️
⚫️ کوفه شهر محمد بن عمیر بود. همه اهل شهر او را میشناختند و اگر قرار بود یکی از ثروتمندان را نشان بدهند، خانه او را نشان میدادند. اگر قرار بود یکی از محترمین شهر را معرفی کنند، او را نشان میدادند، اگر قرار بود به کسی آدرس یکی از بخشندهترینهای شهر را هم بدهند، آدرس او را میدادند.
🔻محمد بن عمیر سابقهای خوش داشت و زندگیاش هم در چشم خیلیها درخشان بود، جزء بزرگان شهر بود و به هر مجلسی که وارد میشد برایش راه باز میکردند و در صدر مجلس همیشه جایی برایش فراهم بود.
⚰بعد از مرگ معاویه، محمد بن عمیر زیر بار بیعت با یزید نرفت. بزرگان کوفه بارها و بارها نامههایی به امام نوشتند که زیر بعضی از این نامهها مانند این نامه، امضای او هم هست:
🎴«آستانه شهر ما، سرسبز است و ميوه ها رسيده و آب ها فراوان اند. پس هر گاه اراده كردى، بر لشكرى آماده از ما، فرود آى. درود بر شما!»
💥در نهایت امام به اصرار این بزرگان پاسخ مثبت دادند و نامهای خطاب به همهشان نوشتند و گفتند: «منظور شما را از این نامهها فهمیدم و مسلم بن عقیل را برایتان فرستادم تا از نزدیک اوضاع و احوال و نظرات شما را ببیند و به من اطلاع بدهد. اگر همه شما آنچنان باشید که برایم نوشتید به زودی به میان شما خواهم آمد.»
📝ماجرای مسلم بن عقیل، ماجرای معروفی است و هیچ جایی از تاریخ وقتی مسلم در کوچههای کوفه تنها میشود، نامی از محمد بن عمیر نیست که دستی به حمایت از مسلم بلند کرده باشد یا جملهای به دفاع از او گفته باشد.❌
💠محمد بن عمیر که از جان و شمشیر و مالش در راه خدا خرج کرده بود و نامی پر آوازه و بلند داشت اما سال ۶۱ هجری قمری در تاریخ گم میشود❌
Ⓜ️ و کمی بعد وقتی امام زمانش شهید شده و خانوادهاش به اسارت رفتهاند و جمع زیادی از اهل شهر پشیمان و تائب هستند دوباره نامش سر زبانها میافتد و در تاریخ پیدا میشود. این بار اما با محمد بن عمیری که همه میشناختند تفاوت کرده داشت.
⚠️محمد بن عمیر وقتی مختار قیام میکند، در برابرش میایستد و ساز مخالف میزند ولی خیلی طول نمیکشد که همراه و هم بیعت مختار میشود و از سوی او با لشکری به سمت آذربایجان میرود و آنجا را فتح میکند و برای مدتی حاکم آذربایجان میشود.
↩️بعد از شکست مختار با امویان همراه میشود و کلید دارالحکومه همدان را به دست میآورد و در نهایت حدود ۲۵ سال بعد از واقعه کربلا، با پیشینهای سرشار از دوگانگی حمایت و خیانت به امامان زمان خود، میمیرد.⚰
Ⓜ️محمد بن عمیر التمیمی از شیعیان امیرالمومنین بود، از یاران مورد اعتماد امام هم بود، اهل انفاق و صدقه بود، اهل جهاد و مبارزه هم بود، سر بعضی از دو راهیهای زندگی درست قدم برداشته بود و با معیار حقخواهی جلو رفته بود و سر بعضی اما معیارش منفعتطلبی شده بود و به خاطر مصلحتجوییها امامش را تنها گذاشته بود.⚠️❌⚠️
⚠️در نهایت انتخابهای محمد بن عمیر او را از جناح علویان به اردوگاه امویان کشاند و از فرماندهی سپاه امیرالمومنین به فرمانداری استانی از استانهای حکومت امویان تنزل داد.😒
Ⓜ️ ادامه دارد...
⚠️❌⚠️
🍂🌺🇮🇷🌐 eitaa.ir/manenqelabiam