eitaa logo
منصور کاظمی | منصورون
583 دنبال‌کننده
210 عکس
113 ویدیو
12 فایل
إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ١٧٢صافات
مشاهده در ایتا
دانلود
غفلت استراتژیک از نقش ملائکه در تمدن‌سازی 🔹یکی از مهم‌ترین غفلت‌های امروز جهان اسلام، فروکاستن واقعیت عالم به سطح ماده و کنار رفتن تدریجی ساحت فرامادی از تحلیل‌های دینی و حتی سیاسی است. این غفلت، بیش از آنکه ریشه در توسعه علمی داشته باشد، ناشی از سلطه فرهنگی و معرفتی غرب است؛ در حالی که خودِ غرب، برخلاف ظاهر عقلانی و پوزیتیویستی‌اش، هیچ‌گاه از پیگیری امور فرامادی و فوق‌حسی دست نکشیده است. کافی است اندکی در تاریخ دستگاه‌های اطلاعاتی غرب دقت کنیم تا ببینیم آنان چگونه در نهایت جدیت با پدیده‌هایی سروکار داشته‌اند که فراتر از ماده است. 🔹در طول جنگ سرد، سازمان سیا با راه‌اندازی پروژه‌های مشهور Stargate, Grill Flame, Project Scanate به‌طور رسمی بودجه‌های سنگین برای «رویت‌ دوربرد» (Remote Viewing)، تله‌پاتی، نفوذ ذهنی و ادراکات فرامادی اختصاص داد. این پروژه‌ها تا سال‌ها ادامه یافتند و برخی از افسران ارشد سیا و DIA گزارش‌های رسمی درباره «موفقیت نسبی» این عملیات منتشر کردند. ارتش آمریکا واحدی به نام Unit 490 در فورت مید ایجاد کرد که مأموریت آن صرفاً بررسی توانایی‌های غیرمادی انسان‌ها در عملیات اطلاعاتی بود. 🔹توجه به امور غیرمادی محدود به دوران جنگ سرد نبود. امروز نیز مراکز پژوهشی پنتاگون، در قالب پروژه‌هایی چون AATIP و تحقیقات روی «پدیده‌های غیرقابل توضیح» بار دیگر به شکلی آشکار از «واقعیت داشتن لایه‌های نامرئی عالم» سخن می‌گویند. بنابراین بسیار تناقض‌آمیز است که همان غربی که علیه جهان اسلام گفتمان مادی‌گرایانه می‌سازد، در عمل خود بیشترین سرمایه‌گذاری را بر امور فوق‌طبیعی انجام داده است. این واقعیت نشان می‌دهد که سخن گفتن از لایه‌های غیرمادی، برخلاف القائات رسانه‌ای نه خرافی است و نه غیرعلمی؛ بلکه بخشی از تجربه امنیتی، نظامی و فرهنگی قدرت‌های بزرگ جهان است. 🔹در عرصه فرهنگ عمومی نیز غرب هیچ‌گاه از پرداختن به امر فرامادی کناره‌گیری نکرده است. ده‌ها فیلم مشهور هالیوود درباره فرشتگان و موجودات غیرمادی ساخته شده است، که هرچند تحریف‌شده و گاه توهین‌آمیزند، اما یک حقیقت را آشکار می‌کنند: ذهن غربی نیز امر فرامادی را انکار نکرده، فقط آن را از مسیر حق منحرف کرده است. از میان این آثار می‌توان به فیلم‌های Constantine (2005)، City of Angels (1998)، Legion (2010)، Michael (1996)، سریال Lucifer و حتی فیلم‌هایی با رویکرد آخرالزمانی مثل Prophecy اشاره کرد. 🔹با وجود این واقعیت‌ها، جهان اسلام تحت تأثیر الگوی سکولار غرب، به‌تدریج از یکی از بنیادی‌ترین اصول ایمان یعنی ایمان به ملائکه فاصله گرفته است. در حالی که ملائکه در منطق اسلامی نه موجوداتی انتزاعی، بلکه نیروهای فعال و مدیریتی در نظام هستی هستند. جبرئیل حامل امر عقلی و وحی است، و میکائیل مسئول «نظام اسباب» و جریان رزق و تدبیر نیروهای طبیعی. اگر کسی در مدل تحلیلی اسلام دقیق شود، می‌بیند که بسیاری از آنچه غرب با عنوان «نیروهای نامرئی»، «سطوح فرامادی ادراک»، «حمایت‌های غیرقابل توضیح» یا «هشدارهای شهودی» مطرح می‌کند، در جهان‌بینی اسلامی ذیل مفهوم ملائکه تبیین شده است. اما ما تحت تأثیر فضای فرهنگی تحمیلی، به جایی رسیده‌ایم که سخن گفتن از ملائکه و نقش آن‌ها در عالم، با برچسب «توهم» خاموش می‌شود؛ در حالی که همین جامعه‌ای که ما را به سکوت فرامادی فرا می‌خواند، واحدهای اطلاعاتی برای بررسی نیروهای غیرمادی ایجاد کرده و فیلم‌های پرفروش درباره ملائکه می‌سازد. 🔹مشکل اینجاست که ما به‌جای تبیین علمی و قرآنی جایگاه ملائکه که رکن ایمان است، سرگرم مفاهیم اسطوره‌ای مانند آرش کمانگیر شده‌ایم؛ نمادهایی که نه عمق معرفتی دارند و نه قدرت تبیین جهان. نتیجه آن شده که نخبگان ما از تحلیل لایه‌های فرامادی عالم ناتوان‌اند و جهان را همچون یک دستگاه مکانیکی بی‌روح تفسیر می‌کنند. این فقدان درک از ملائکه، قدرت تحلیل جهان معاصر را نیز از ما گرفته است؛ زیرا جهان بدون ملائکه یک جهان ناقص، تک‌بعدی و سکولار است. 🔹به همین دلیل بازخوانی جایگاه ملائکه نه یک دغدغه معنوی محدود، بلکه یک ضرورت معرفتی و تمدنی است. اگر جامعه اسلامی بخواهد جهان را با منطق توحیدی بفهمد، باید این ساحت را در جایگاه حقیقی خود بنشاند و از تحقیرهایی که غرب بر ذهن مسلمان تحمیل کرده رها شود. آنچه امروز نیاز داریم، بازگشت به فهم صحیح از ملائکه است؛ فهمی که نه به معنویت سطحی فروکاسته شده و نه با خرافه آمیخته، بلکه بخشی از دستگاه معرفتی اسلام است و قدرت تبیین جهان را چند برابر می‌کند. پرداختن به ملائکه در این عصر، نه بازگشت به گذشته، بلکه بازگشت به عمق است؛ بازگشت به حقیقتی که جهان اسلام بدون آن، قدرت فهم و تحلیل رخدادهای عالم را از دست می‌دهد. 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron
پادکست قسمت چهارم (آمان).mp3
زمان: حجم: 8.1M
🎧پادکست 🔹معرفی سازمان‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی🔹 🔻قسمت چهارم: آمان؛ اطلاعات نظامی و شکست‌های بزرگ اسرائیل 1️⃣تولد آمان 2️⃣ساختار و وظایف 3️⃣موفقیت‌های اولیه 4️⃣شکست بزرگ ۱۹۷۳ 5️⃣بعد از ۱۹۷۳ 6️⃣آمان و فناوری 7️⃣چالش‌های امروز 🎙با ارائه منصور کاظمی 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron آپاراتhttps://www.aparat.com/v/mohvik7 یوتیوبhttps://youtu.be/pRZ0ooqy8r0
تقابل دیرینه «عقل» و «عشق» و آنچه مناظره حجت‌الاسلام کاشانی آشکار کرد 🔹یکی از ریشه‌دارترین بحران‌های فرهنگی و معرفتی در جهان اسلام، نزاع پنهان و ناپیدای میان «عقل» و «عشق» است؛ نزاعی که برخلاف ظاهر شاعرانه‌اش، بنیان‌های فهم دینی و هویت فکری مسلمانان را تا عمق وجود متأثر کرده است. در سنت شرقی، عشق همواره به‌مثابه نیرویی سوزان و رمزآلود ستایش شده و حامل جذبه‌ای تلقی شده که گویی راه میان‌بُر به حقیقت است. در مقابل، جریان‌هایی که تحت تأثیر تمدن غرب و ریشه‌های یونانی آن قرار گرفتند، عقل را – البته در معنای فلسفه یونانی، نه معنای الهی – جوهر اصلی فهم و زیست انسانی دانستند. بدین‌ ترتیب جهان اسلام قرن‌هاست که در میانه این دو جاذبه، دچار نوعی تنش فرهنگی و معرفتی است؛ تنشی که اگرچه همیشه آشکار نبوده، اما آثار آن در همه لایه‌های فهم دینی و اجتماعی رسوخ کرده است. 🔹ظهور اسلام این دوگانه را نه نفی کرد و نه تأیید یک‌سویه؛ بلکه معنا و جایگاه هر دو را بازتعریف نمود. اسلام عقل را یکی از بزرگ‌ترین موهبت‌های الهی معرفی کرد؛ نه عقل یونانی مبتنی بر تجرید فلسفی و استدلال صوری، بلکه عقلی که در متون اسلامی «وسیله هدایت»، «حجت خدا در باطن انسان» و «ابزار تشخیص حق از باطل» است. این عقل در نسبت با ایمان تعریف می‌شود و نورانیت دارد، نه آنکه صرفاً به مرتبه «ریزن reason» و استدلال خشک فروکاسته شود. با این حال، طی قرون متمادی، نحله‌های فکری مختلف تلاش کردند معنای اصیل عقل را تحریف یا تضعیف کنند. برخی آن را به سطح «حسابگری فلسفی» تقلیل دادند و برخی آن‌قدر اسطوره عشق را بزرگ کردند که عقل در نظر مردم به‌عنوان مانعی در مسیر سلوک جلوه کرد. 🔹تأثیر این انحراف فکری در عرفان ادبیات فارسی نیز قابل ردگیری است؛ جایی که برخی شاعران بزرگ – با همه عظمت و رمزآلودگی آثارشان – گاه چنان تصویری از عقل ارائه کردند که گویی عقل ابزار سرد و ناتوانی است در برابر جذبه عشق. «عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی، عشق داند که در این دایره سرگردانند…» و مانند آن، در طول زمان یکی از عوامل فرهنگیِ دور شدن مردم از مفهوم واقعی عقل شد. بعدها، این معنا به‌صورت ناخودآگاه در ذهنیت مذهبی نیز رسوب کرد؛ تا جایی که در دهه‌های اخیر بخش قابل توجهی از جامعه دیندار و هیأتی، ناخواسته و بدون فهم عمق مسئله، «عشق» را به محور اصلی ارتباط با دین تبدیل کردند و «تعقل» و «فهم» را به حاشیه راندند. 🔹این فرایند یک اشکال فرهنگی ساده نبود؛ یک تخریب معرفتی بود. وقتی عقل به معنای اسلامی آن کنار گذاشته شد، اندیشه دینی نیروی دفاعی خود را از دست داد. عشق، اگرچه موتور حرکت است، اما ابزار تبیین و دفاع نیست. عشق می‌تواند دل‌ها را جذب کند، اما بنای گفتمان را نگاه نمی‌دارد. نتیجه آن شد که در سایه افراط در «شور» و تفریط در «شعور»، انبوهی از شبهات نسبت به ائمه اطهار، معصومین و مبانی اعتقادی شکل گرفت؛ شبهاتی که سال‌ها پاکسازی نشد و بر ذهن نسل جدید رسوب کرد. 🔹این خلأ در ماجرای مناظره حجت‌الاسلام حامد کاشانی و اردستانی به‌طور ناگهانی آشکار شد. حقیقت این بود که بخشی قابل توجهی از جامعه مذهبی ما سال‌هاست که در هیئات، به‌جای تقویت عقلانیت دینی، گفتمان احساس‌محور را جایگزین گفتمان معرفت‌محور کرده بود. اما هنگامی که شبهات انباشته‌شده فوران کرد، همان جمعیتی که سال‌ها در میدان عشق خالص تربیت شده بودند، چون ابزار معرفتی نداشتند، به‌جای پاسخ، دچار خشم، فحاشی و رفتارهای غیرعقلانی شدند؛ واکنشی که نه زیبنده ساحت اهل بیت بود و نه مفید برای دفاع از اعتقادات. در سوی مقابل، جریان عقلانیت شیعی، بار کم‌کاری دهه‌ها را به دوش می‌کشد. باید هم جای خالی نهادهای فکری را پر کند، هم شبهات تراکم‌یافته را پاسخ دهد، و هم در برابر حملات جریان‌هایی بایستد که دشمنی‌شان با اهل بیت ریشه‌دار است. 🔹در این معادله، سه گروه در نهایت به یک نقطه ختم می‌شوند: آن‌ها که با دشمنی و بغض علیه ائمه اطهار می‌نویسند و شبهه‌سازی می‌کنند؛ آن‌ها که به‌نام عشق به اهل بیت، عقل را حذف کردند و سوم آنها که برای دفاع به فحاشی و بی‌منطقی روی می‌آورند، هر سه بر خطا هستند. گروهی به‌سبب دشمنی، و دیگری به‌سبب جهالت. اما همه نتیجه یک غفلت تاریخی‌اند: غفلت از معنای واقعی عقل در مکتب اسلام. 🔹اسلام نه با عشق مخالف است و نه با عقل؛ بلکه با تحریف هر دو مخالف است. عشق اگر از عقل جدا شود، به احساسات خام تبدیل می‌شود و عقل اگر از عشق جدا شود، به سردی و تکبر می‌انجامد. اکنون زمان بازگشت به همین عقل الهی است؛ عقلی که نه یونانی است و نه غربی، نه خشک است و نه ضد عشق. آینده جریان شیعی و آینده گفتمان دینی، وابسته به احیای همین عقل است؛ عقلی که هم عشق را رشد می‌دهد و هم ایمان را استوار می‌کند. 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron
پادکست قسمت پنجم (شاباک).mp3
زمان: حجم: 7M
🎧پادکست 🔹معرفی سازمان‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی🔹 🔻قسمت پنجم: شاباک؛ امنیت داخلی از درون 1️⃣تولد شاباک 2️⃣حوزه فعالیت 3️⃣شبکه نفوذ 4️⃣پرونده‌های جنجالی 5️⃣روش‌های بازجویی 6️⃣شاباک امروز 🎙با ارائه منصور کاظمی 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron یوتیوب https://youtu.be/yqJnuTl0Ycs آپارات https://www.aparat.com/v/mki8ap1
چرا فهم جایگاه زن در اسلام یک مسئله امنیتی است؟ 🔹اسلام نگاه نسبت به زنان و جایگاه آنان را در حد بسیار زیادی تدقیق و تصحیح کرد و برخلاف تمدن مدرن که هویت زن را یا در قالب فردگرایی سودمحور می‌بیند یا در قالب ابزاری اجتماعی، زن را به‌عنوان رکن هویتی و وجودی جامعه تعریف نمود. در منظومه اسلامی، زنان در چهار دسته قابل تفکیک‌اند: ۱. زنان اومانیستِ پیشرو، ۲. زنان اومانیستِ عقب‌مانده و واپس‌گرا، ۳. زنان خدامحورِ پیشرو، ۴. زنان خدامحورِ عقب‌مانده و واپس‌گرا. در نگاه توحیدی، زنان محور «اُنس»، «تداوم نسل» و «پایداری اخلاق» هستند و معنای وجودی آنان در نسبت با خدا و جهان‌بینی الهی تفسیر می‌شود، نه در نسبت با سود و لذت فردی. 🔹در اسلام سه معیار برای تمایز و انواع رابطه زن و مرد وجود دارد: ابتدا تکلیف، سپس حق و در نهایت تشرف. یعنی نخست تکلیف مشترک انسان‌ها نسبت به خدا و جامعه تعیین‌کننده است؛ مثل جهاد که تکلیف همه انسان‌هاست. اما شیوه انجام این تکلیف در نسبت با خلقت و نقش اجتماعی آنان تعریف می‌شود. در ادامه، از دل تکلیف، حق شکل می‌گیرد؛ چنان‌که جنگیدن برای تولید امنیت، تکلیف مردان اما «حق» زنان است. و در نهایت تشرف است؛ نقطه‌ای که زن می‌تواند انتخاب کند اخلاق را بر سیاست مقدم بدارد یا سیاست را ذیل اخلاق تعریف کند، و همین انتخاب مسیر او را در دین، در تمدن و در نسبت با انسانیت مشخص می‌سازد. 🔹ریشه این نگاه در تعریف انسان است. در اسلام «انسان» از «اُنس» می‌آید؛ رابطه‌ای برای آرامش، پیوند و رشد. اما سیاست مدرن، اُنس را حذف کرده و رابطه انسان‌ها را بر پایه سود و کارکرد تعریف می‌کند. به همین دلیل است که در جامعه مدرن خرید و فروش سگ برای رفع تنهایی، اجاره‌کردن کودکان برای آرامش دوران پیری، کالایی‌سازی زن و بی‌اعتبار شدن نقش مادری رواج یافته است. در این منطق، اصالت نه با «رَحِمِ پاک» است و نه با «کرامت مادر»، بلکه با «محصول»؛ یعنی جنین. بر خلاف اسلام که پاک بودن رَحِم، شخصیت زنِ مادر و تولد فرزند در چارچوب قواعد اخلاقی، شرعی و الهی را اصل می‌داند. زیرا زن ابزار ازدیاد نسل نیست؛ رکن بقای تمدن است. 🔹از همین‌جا پای امنیت ملی به میان می‌آید؛ زیرا هر تمدن بر دو ستون «حفظ نسل» و «حفظ هویت» ایستاده است و زن نقطه مرکزی هر دو است. نگاه اسلامی زن را عامل تقویت حرث و نسل می‌داند و او را همزمان منشأ آرامش، تربیت و گسترش اخلاقی جامعه می‌بیند. در مقابل، فمینیسم – به‌ویژه نسخه‌های اومانیستی و لیبرالی آن – زن را از محور اُنس و هویت بیرون می‌کشد و او را وارد چرخه سود، رقابت و بی‌هویتی می‌کند؛ چرخه‌ای که در نهایت به فروپاشی خانواده، کاهش جمعیت، حذف نقش مادری و تضعیف بنیان اخلاقی جامعه منتهی می‌شود. به همین دلیل، پرداختن به زن در چارچوب امنیتی و اطلاعاتی، نه امری حاشیه‌ای بلکه جزء ضروری‌ترین وظایف دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی است؛ زیرا زن، نقطه تلاقی امنیت اجتماعی، امنیت نسل و امنیت هویتی تمدن اسلامی–ایرانی است. 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron
هدایت شده از اخبار استراتژیک
💢 بیانیه ۳۵ تن از نمایندگان انقلابی مجلس شورای اسلامی در باره‌ی مطالبه‌ی رهبر معظم انقلاب برای رفع ابهام از تعریف پول، برای حفظ و تقویت ارزش پول ملی 🔻 ۳۰ سال قبل در آذر ۱۳۷۴ رهبر انقلاب تعریف پول و ابعاد پول ملی را مطالبه کردند، اما تبیین دقیقی از آن نشده و ریال هر روز ضعیف تر شده است. 🔻 دست های پنهان و پیدای لیبرال ها و غربگرایان برای مبهم ماندن تعریف پول و بر زمین ماندن مطالبه‌ی رهبری، برخی نمایندگان دلسوز را بر آن داشت تا از رؤسای جمهور و مجلس شورای اسلامی بخواهند که با تشکیل یک کارگروه مشترک، پول ملی را تبیین کرده و شاخص‌های آن را در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسانند و مبتنی بر آن از تلاش‌های مرموز ایادی دشمن در جنگ مالی و جنگ ارزی برای نابودی ریال ایران ممانعت کنند. 🔻 شعار دشمن در جنگ مالی این است: "هر گاه خواستی کشوری را نابود کنی ، پول آن را نابود کن!" @StrategicNews_ir
پادکست قسمت ششم (روسای موساد).mp3
زمان: حجم: 8.8M
🎧پادکست 🔹معرفی سازمان‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی🔹 🔻قسمت ششم: فرماندهان موساد؛ تغییر استراتژی‌ها 1️⃣ریشه‌ها و اولین فرمانده 2️⃣مئیر عامیت – دوره عملگرایی 3️⃣زوی زامیر – سال‌های خونین 4️⃣دهه ۸۰ و ۹۰ – موساد در بحران 5️⃣دانی یاتوم و افراایم هالوی – دوره تغییر تاکتیک 6️⃣دهه ۲۰۰۰ – بازگشت به عملیات‌های پر سر و صدا 7️⃣یوسی کوهن و دیوید بارنیا – نسل جدید 🎙با ارائه منصور کاظمی 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 آیا جنگ دوازده روزه شکست مطلق اطلاعاتی بود؟! در تحلیل رخدادهای امنیتی و نظامی، یک خطای رایج این است که هر نتیجه نامطلوبی را فوراً «شکست اطلاعاتی» بنامیم. در حالی‌که در ادبیات علمی، (Intelligence Failure) با (Policy Failure) یکی نیست. 🔹 شکست اطلاعاتی زمانی رخ می‌دهد که اطلاعات به‌موقع تولید نشده، تهدید درست تشخیص داده نشده، یا داده‌ها به تحلیل معتبر و هشدار مؤثر تبدیل نشده باشند. 🔹 شکست سیاستی اما زمانی است که اطلاعات وجود داشته، هشدار داده شده، اما تصمیم‌گیران یا آن را نادیده گرفته‌اند، یا آگاهانه مسیر دیگری را انتخاب کرده‌اند. بنابراین پرسش اصلی این نیست که «چه اتفاقی افتاد؟» بلکه این است که آیا اطلاعات نبود؟ یا سیاست، برخلاف اطلاعات عمل کرد؟ تفکیک این دو، نقطه آغاز فهم علمی شکست‌هاست؛ و بدون این تفکیک، هر تحلیلی بیشتر شبیه قضاوت سیاسی است تا تحلیل اطلاعاتی. با ارائه: منصور کاظمی 🔹ویدئوی کامل و با کیفیت را در یوتیوب و آپارات ببینید یوتیوب: https://youtu.be/_W6KRFjfbUs آپارات: https://aparat.com/v/gwi4617 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron
✍شهید رئیسی؛ در معرض توهین یا تحریف 🔹بیش از یک سال از شهادت شهید آیت‌الله رئیسی گذشته و در این فاصله، رخدادهایی رقم خورده که نشان می‌دهد مسئله «شهید رئیسی» هنوز یک مسئله زنده، حساس و مناقشه‌برانگیز است. از پیروزی جریان اصلاح‌طلب در همان جغرافیایی که این شهید به شهادت رسید، تا مواجهه‌های متناقضی که در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور با نام و کارنامه او شکل گرفته؛ مواجهه‌هایی که از اسطوره‌سازی افراطی تا توهین و لگدمال‌کردن آگاهانه یک شهید در نوسان است. همین طیف متضاد واکنش‌ها خود نشان می‌دهد که حتی جسم بی‌جان شهید رئیسی نیز برای برخی رعب‌آور است. 🔹در یک‌سو، جریانی تلاش می‌کند شهید رئیسی را به «ابر‌سیاستمداری بی‌بدیل» بدل کند؛ شخصیتی فرازمانی که گویی هیچ خطا، ضعف یا کاستی‌ای در کارنامه‌اش وجود نداشته است. در سوی دیگر، کسانی با اهانت آشکار و عامدانه، به دنبال ساختن سرمایه سیاسی از تخریب یک شهید هستند. اما خطر اصلی نه صرفاً در توهین، بلکه در تحریف نهفته است؛ تحریفی که آرام، خزنده و بعضاً با چهره‌ای به‌ظاهر دلسوزانه انجام می‌شود. 🔹نکته مهم آن است که مواجهه با توهین، نباید ما را به دام دو‌قطبی‌سازی‌های احساسی بیندازد؛ دو‌قطبی‌ای که در آن هرگونه نقد به دوران شهید رئیسی مساوی با دشمنی با او تلقی شود. اتفاقاً وفاداری واقعی به یک شهید، در «درس‌آموزی از سیره و حتی خطاهای او» معنا پیدا می‌کند، نه در بستن باب نقد و تعقل. جریان انقلابی اگر می‌خواهد از سرمایه شهادت محافظت کند، باید شجاعت نقد درون‌گفتمانی را حفظ کند. 🔹در همین چارچوب، ماجرای اظهارات خانم سکینه سادات پاد نمونه‌ای معنادار است. ایشان مدعی شد شهید رئیسی مخالف برخی سیاست‌های مرتبط با حجاب و عفاف بوده است؛ ادعایی که نه‌تنها مستند نبود، بلکه به‌طور معناداری نیز از سوی هیچ‌یک از اعضای دولت وقت تکذیب نشد. این سکوت، در برابر تحریف آشکار، قابل تأمل است. در مقابل، به محض آنکه فردی اصلاح‌طلب در بیرجند به شهید رئیسی اهانت کرد، صدای اعتراض معاون اول و برخی مسئولان بلند شد. گویی توهین مهم‌تر از تحریف است؛ زیرا توهین، کارنامه کل دولت را زیر سؤال می‌برد، اما تحریف، صرفاً هزینه‌اش بر دوش شخص شهید می‌افتد. 🔹این دوگانگی نشان می‌دهد که حتی برخی از همفکران و همراهان شهید رئیسی نیز در نسبت خود با او دچار صداقت کامل نیستند. همان‌هایی که در دولت موسوم به «انقلابی»، با فشارها و مشاوره‌های غلط، رکورد اجرای کنسرت را شکستند؛ همان‌هایی که با تحلیل‌های نادرست، بی‌حجابی را در ساختار اجرایی نهادینه کردند؛ همان‌هایی که لیبرالیسم اقتصادی بی‌مهار را در زیست روزمره مردم گسترش دادند؛ و در نهایت، پس از شهادت رئیس دولت، تلاش کردند شهید رئیسی را خرج تصمیمات و خطاهای خود کنند، نه خود را خرج حقیقت و میراث او. 🔹امروز مسئله اصلی نه دفاع احساسی از شهید رئیسی است و نه تخریب کینه‌توزانه او؛ مسئله، ایستادن در برابر «جریان تحریف» است. جریانی که هم‌زمان می‌تواند با توهین، سرمایه شهادت را بزند و با تحریف، آن را بی‌اثر کند. اگر قرار است نام شهید رئیسی چراغ راه باشد، این چراغ فقط با صداقت، عقلانیت و شجاعت در نقد روشن می‌ماند؛ نه با اسطوره‌سازی و نه با فحاشی. 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron