ردّ تفکر جاهلیّت در مورد زن در قرآن
یکسانی سرشت و تساوی خلقت و اعطاء موهبت های الهی بر زن و مرد در اسلام
آیات ذیل، تفکرات غلط دوران جاهلیّت و مردسالاری و برتربینی مرد و ناقص العقل و ضیفه انگاری زن را مردود و زن و مرد را دارای خلقت و هویّت و توان متّقی بودن و... یکسان اعلام می نماید:
از ديدگاه قرآن سرشت زن و مرد يكسان بوده واین دو داراى هويّتى يكسان می باشند:
"يا اَيُّهاالنَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ منْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ منْها زَوْجَها وَبَثَّ منْهُما رجالاً كَثيراً وَ نِساءً..." (نساء/1)
"اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، آن كه شما را از يك نفس آفريد و از آن نفس واحد، همسر او و از آن دو مردان و زنان بسيار پديد آورد..."
قرآن كريم بعضى از موهبت های الهی را به انسان ، صرف نظر ازجنسیّت ، نسبت داده است: "لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فى اَحْسَن تَقْويم" (تين/4)
"ما انسان را در بهترين ساختار خلق كرديم"
در آيه ی دیگری می فرماید :
"فَاَقِمْ وَجْهَكَ لِلدّين حَنيفاً فِطْرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لاتَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدّينُ القَيِّمُ وَ لكِنَّ اَكْثَرَ النَّاسِ لايَعْلَمُونَ" (روم/3)
"پس تو اى رسول، روى به جانب آيين پاك اسلام آور و پيوسته از دين خدا كه فطرت خلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه هيچ تغييرى در خلقت خدا نیست. اين است آيين استوار حقّ و ليكن اكثر مردم از حقيقت آن آگاه نيستند."
همه موهبت هایی كه خداوند خلق كرده است، براى انسان بوده و طبق جنسيّت تقسيم نشده است:
"اَلّذى جَعَلَ لَكُمُ اْلاَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بناءً وَ اَنْزَلَ منَ السَّماء ماءً فَاَخْرَجَ به منَ الثَّمَرات رزْقاً لَكُمْ" (بقره/22)
"آن خدايى كه براى شما(زن و مرد) زمين را گسترد و آسمان را برافراشت و از آسمان آبى كه به سبب آن گیاهان گوناگون براى روزى شما بیرون آورد"
همچنین، آياتى كه هدف آفرينش را بيان مى كند عموميّت دارد:
"الّذى خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزيزُ الْغَفُورُ. (ملك/2)
خدا مرگ و زندگانى را آفريد برای این که، شما بندگان(زن و مرد) را بيازمايد كدام دارای عمل نیکی هست، او مقتدر و آمرزنده است"
آیه ای دیگرعمل صالح و حیات طیّبه را بر هر دو زن و مرد نسبت داده است:
وَ مَنْ عَمِلَ صالحاً مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً. (نحل/97)
هر كس از مرد و زن عمل نيكى انجام دهد در حالی که ايمان به خدا دارد، ما او را در زندگانى خوش و با سعادت زنده مى گردانيم"
در صورت تساوى عمل زن و مرد، پاداش اين دو يكسان خواهد بود:
"فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ اِنّى لا اُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثى" (آل عمران/195)
"پس خدا دعاهاى ايشان را اجابت كرد، همانا من عمل هيچ عمل کننده ای از مرد و زن را بى مزد نمی گذارم"
خداوند اهل علم و دانش را ستوده و فرقى بين زن و مرد قائل نشده است:
"يَرْفَعِ اللّهُ الّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالّذينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ" (مجادله/11)
"خدا مقام اهل ايمان از بین شما و دانشمندان را رفيع مى گرداند"
يكى از مهم ترين اهداف انبياء، تزكيه و تعليم انسانها است و در اين خصوص فرقى بين زن و مرد نيست:
"كَما اَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيكُمْ آياتِنا وَ يُزَكّيكُم وَ يُعَلِّمُكُمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ. (بقره/151)
"چنانكه از بین خودتان، رسولی فرستاديم، تا آيات ما را بر شما تلاوت كند و شما را از پليدى و آلودگى جهل و شرك پاك و منزه گرداند و به شما شريعت و حكمت تعلیم دهد و شما را از آنچه نمی دانید آگاه سازد"
از ديد قرآن، در كسب مدارج معنوى و تحصيل تقوا، فرقى بين زن و مرد نيست:
"يا اَيُّها النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقاكُمْ. (حجرات/13)
"اى مردم ما همه ی شما را از مرد و زنى آفريديم وفرق و قبیله های مختلف قرار داديم تا يكديگر را بازشناسند. همانا بزرگوارترين شما نزد خدا با تقوی ترين شما هست"
يكى از ارزشمندترين مفاهيم و اعمال دينى جهاد در راه خداست تا جايى كه جهاد براى حفظ كيان اسلام، بر زن و مرد واجب است. (كشف الغطاء/381)
هم زن و هم مرد از فضيلت جهاد بهره مى برند:
🌹راهکار مبارزه با #مفاسد اقتصادی از #مولای متقیان🌹
🌹پای درس #حضرت علی علیه السلام در برخورد با مفاسد اقتصادی🌹
🌹#برخورد #مولای متقیان با #کارگزار خیانتکار🌹
"پس از یاد خدا و درود! همانا من تو را در امانت خود شرکت دادم، و همراز خود گرفتم، و هیچ یک از افراد خاندانم براى یارى و مددکارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود، آن هنگام که دیدى روزگار بر پسر عمویت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گردیده. و امت اختیار از دست داده، و پراکنده شدند، پیمان خود را با پسر عمویت دگرگون ساختى، و همراه با دیگرانى که از او جدا شدند فاصله گرفتى، تو هماهنگ با دیگران دست از یاریش کشیدى، و با دیگر خیانت کنندگان خیانت کردى، نه پسر عمویت را یارى کردى، و نه امانتها را رساندى.
گویا تو در راه خدا جهاد نکردى! و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، و گویا براى تجاوز به دنیاى این مردم نیرنگ مى زدى، و هدف تو آن بود که آنها را بفریبى! و غنائم و ثروتهاى آنان را در اختیار گیرى،
پس آنگاه که فرصت خیانت یافتى شتابان حمله ور شدى، و با تمام توان، اموال بیت المال را که سهم بیوه زنان و یتیمان بود، چونان گرگ گرسنه اى که گوسفند زخمى یا استخوان شکسته اى را مى رباید، به یغما بردى، و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه کردى، بى آنکه در ا ین کار احساس گناهى داشته باشى.
🌹نکوهش و برخورد مولا از سوءاستفاده در #بیت المال🌹
" دشمنت بى پدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را به خانه مى برى! سبحان الله!!
آیا به معاد ایمان ندارى؟ و از حسابرسى دقیق قیامت نمى ترسى؟ آیا به معاد ایمان ندارى؟ و از حسابرسى دقیق قیامت نمى ترسى؟ اى کسى که در نزد ما از خردمندان بشمار مى آمدى، چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا نمودى در حالى که مى دانى حرام مى خورى! و حرام مى نوشى! چگونه با اموال یتیمان و مستمندان و مومنان و مجاهدان راه خدا، کنیزان مى خرى و با زنان ازدواج مى کنى؟ که خدا این اموال را به آنان واگذاشته، و این شهرها را به دست ایشان امن فرموده است!
بر پس از خدا بترس، و اموال آنان را باز گردان، و اگر چنین نکنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم نمود، که نزد خدا عذرخواه من باشد، و با شمشیرى تو را مى زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید.
سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان مى کردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمى دیدند و به آرزو نمى رسیدند تا آنکه حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را که به ستم پدید آمده نابود سازم،
به پروردگار جهانیان سوگند، آنچه که تو از #اموال مسلمانان به ناحق بردى، بر من حلال بود، خشنو د نبودم که آن را میراث بازماندگانم قرار دهم، پس دست نگهدار و اندیشه نما، فکر کن که به پایان زندگى رسیده اى، و در زیر خاکها پنهان شده، و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا که ستمکار با حسرت فریاد مى زند، و تباه کننده عمر و فرصتها، آرزوى بازگشت دارد اما راه فرار و چاره مسدود است."
##نامه 41 حضرت علی علیه السلام به یکی از فرماندارانش ؛نهج البلاغه
اصول قضاوت و داوری در کلام حضرت علی علیه السلام
آیا در تربیت قاضی و وکیل و مدیران دستگاه قضایی، سیره پیامبر وعلی علیه السلام جزو مواد درسی شده است، اگر شده چرا وضعیّت موجود در قوه قضائیّه برخلاف شرائط قاضی و قضاوت و دستگاه قضایی در اسلام هست؟
کدام یک از رؤساء و قضات دستگاه قضایی ایران، عهدنامه مالک اشتر را ملاک قضاوت و احراز شرائط قاضی قرار داده اند؟
چه میزان از قوانین و احکام مورد استناد در آراء قضایی صادره در ایران با اسلام مطابق می باشد؟
کی نظام سازی قضایی براساس اسلام و عدالت قضایی تحقّق خواهد یافت؟
چه میزان ...
اصول واضح و کاربردی و دستورالعمل قوه قضائیه و قضات در کلام پیامبر و علی علیه السلام
منع قضاوت با اندکی علم فقه
قال الامام صادق علیه السلام: "لا یَطمَعَنَّ قَلیلُ الفِقهِ فی القَضاءِ"
"کسى که اندکى فقه (مسائل حقوقى و احکام قضایى) مى داند، هرگز نباید به کار قضاوت چشم طمع داشته باشد." بحار الأنوار: ۱۰۴ / ۲۶۴ /۵
چه میزان از قضات دستگاه قضایی به مسائل حقوقی و اصول و احکام قضایی اسلام مسلّط بوده و براساس آن حکم می کنند؟
منع از قضاوت بر اساس ظن و گمان
چه میزان از قضاوت ها بدون بررسی دقیق و کامل و بر اساس حدس و گمان قاضی انجام می شود؟
چرا عدالت و احقاق حقّ و یاری مظلوم و مجازات ظالم و... فدای سرعت شده و ملاک اصلی و مسابقه سرعت در بررسی پرونده ها شده است؟!
چنین نحوه مدیریّت قضایی، موجب عدم مطالعه دقیق پرونده های قضایی سرنوشت ساز برای طرفین و قضاوت بر اساس ذهنیّات دادیار و بازپرس که در قانون فقط امور اجرایی پرونده را به عهده دارند، در منصب قضاوت قرار گرفته و رتبه بندی دادیار و بازپرس از بین رفته و همگی خود را قاضی تمام عیار تلقّی و تفاوتی در وظایف محوّله نیز وجود ندارد!
در حال حاضر، در دستگاه قضایی عدالت کیمیا شده و به دلیل افزایش قضاوت های غیرعادلانه، و عدم احقاق حقّ مظلوم، موجبات افزایش جرم و مجرم های حرفه ای و پرونده های قضایی شده است.
قال الامام علی علیه السلام: "لَیسَ مِنَ العَدلِ القَضَاءُ عَلَی الثَّقَةِ بِالظَّنِّ."
امام علی علیه السلام فرمودند: "قضاوتی که با تکیه به ظن و گمان باشد، عادلانه نیست". نهج البلاغة، حکمت ۲۲۰
موارد حکم به ظاهر
امام على علیه السلام : "خَمسَةُ أشیاءَ یَجِبُ علَى القاضی الأخْذُ فیها بظاهِرِ الحُکمِ : الوِلایَةُ والمَناکِحُ والمَواریثُ والذَّبایحُ والشَّهاداتُ ، إذا کانَ ظاهرُ الشُّهودِ مَأمونا جازَت شَهادَتُهُم ولا یَسألُ عن باطِنِهم "
"پنج چیز است که باید قاضى (درباره آنها) به ظاهِر حُکم عمل کند :
ولایت (حقّ ولایت و سرپرستى که خداوند ، یا امام براى هر کس ، یا ولىّ طفل قرار داده است) ، همسران (یعنى مسأله زناشویى که بین مسلمانان مشهوراست)، میراث ها، ذبایح(حلال بودن کشتار مسلمانان) و شهادات. هر گاه شهود، در ظاهر امین و در خور اعتماد باشند ، شهادت شان پذیرفته است و لازم نیست از باطن آنها جست وجو کرد" الخصال : ۳۱۱ / ۸۸ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲
چهار گروه قاضی
امام صادق علیه السلام: "القُضاةُ أربَعةٌ : ثلاثةٌ فی النارِ وواحِدٌ فی الجَنّةِ : رجُلٌ قَضى بجَورٍ وهُو یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورَجُلٌ قَضى بجَورٍ وهو لا یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورجلٌ قَضى بالحَقِّ وهُو لا یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورجُلٌ قَضى بالحَقِّ وهو یَعلَمُ فهُو فی الجَنّةِ ."
"قاضیان چهار گروهند: سه گروه در آتشند و یک گروه در بهشت . مردى که دانسته حکم ناحقّ صادر کند ، این قاضى در آتش است . مردى که ندانسته (و بىاطلاع از احکام و قوانین) حکم ناحقّ دهد ، این نیز در آتش است . مردى که ندانسته حکم درست و حقّ صادر کند ، این هم در آتش است و مردى که دانسته حکم حقّ و درست را صادر کند ، این قاضى در بهشت است."
الکافی : ۷ / ۴۰۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲
عواقب ستم در قاضی
امام على علیه السلام: "یَدُ اللّه فوقَ رَأسِ الحاکِمِ تُرَفرِفُ بالرَّحمَةِ، فإذا حافَ وَکَلَهُ اللّهُ إلى نفسِهِ"
"دست رحمت خدا ، بر فراز سر قاضى در حرکت است . پس هر گاه ستم و حقّ کشى کند ، خداوند او را به خودش وا م ىگذارد." الکافی : ۷ / ۴۱۰ / ۱
طرز برخورد قاضی در قضاوت امیر المؤمنین علیٌّ علیه السلام لِشُرَیحٍ:"لا تُسارَّ أحَدا فی مَجلِسِکَ، وإن غَضِبتَ فَقُمْ ، فلا تَقضِیَنَّ فأنتَ غَضبانُ."
امام على علیه السلام خطاب به شریح" فرمودند: در مجلس قضاوت با کسى در گوشى صحبت مکن و اگر عصبانى شدى ، برخیز و در حال خشم هرگز داورى مکن." الکافی : ۷ / ۴۱۳ / ۵
امیر المؤمنین علیٌّ علیه السلام لِشُرَیحٍ: "ثُمّ واسِ بینَ المسلمینَ بوَجهِکَ ومَنطِقِکَ ومَجلِسِکَ ، حتّى لا یَطمَعَ قَریبُکَ فی حَیفِکَ ، ولا یَیأسَ عَدُوُّکَ مِن عَدلِکَ .
امام على علیه السلام خطاب به شریح فرمودند:" میان مسلمانان در نگاه کردن و سخن گفتن و نشستنت برابرى را رعایت کن، تا نزدیکانت به جانبدارى (و ستم) تو امید نبندند و دشمنانت از دادگرى تو، نومید نشوند." وسائل الشیعه : ۱۸ / ۱۵۵ /۱
مرجع و ملاک در داوری
امام علی علیه السلام در عهدنامه معروف مالک اشتردر مرجع و ملاک در داوری می فرماید:
"واکتب الی قضاة بلدانک فلیرفعوا الیک کل حکم اختلفوا فیه علی حقوقه، ثم تصفح تلک الاحکام فما وافق کتاب الله و سنة نبیه والاثرمن امامک فامضه، واحملهم علیه، و ما اشتبه علیک فاجمع له الفقهاء بحضرتک فناظرهم فیه ثم امض ما یجتمع علیه اقاویل الفقهاءبحضرتک من المسلمین، فان کل امر اختلف فیه الرعیة مردود الی حکم الامام و علی الامام الاستعانة بالله و الاجتهاد فی اقامة الحدود وجبر الرعیة علی امره ولا قوة الا بالله،
" به قاضیان شهرها بنویس، هر حکمی را که در حقوق آن اختلاف دارند نزد تو بفرستند، سپس این حکم ها را بررسی کن، هر کدام موافق کتاب خدا و سنت پیامبر و سخن امام تو بود، آن را امضا و ایشان را بر آن وادار کن. و در حکمی که بر تو مشتبه باشد، فقها را نزد خود فراخوان تا در آن حکم با هم مناظره کنند، سپس حکمی را که مورد اجماع فقهای مسلمین درحضور تو قرار گرفت، امضا کن. هر امری که رعیّت در آن اختلاف کنند به حکم امام بازگردانده می شود و بر امام است که با استعانت از خدا در اقامه حدود و واداشتن مردم به فرمان خدا بکوشد."
صفات قاضی در عهدنامه مالک اشتر
"ثم اختر للحکم بین الناس افضل رعیتک فی نفسک ممن لاتضیق به الامور، ولا تمحکه الخصوم، ولا یتمادی فی الزلة، ولا یحصر فی الفیء الی الحق، اذا عرفه، ولا تشرف نفسه علی طمع، ولا یکتفی بادنی فهم دون اقصاه و اوقفهم فی الشبهات و آخذهم بالحجج و اقلهم تبرما بمراجعة الخصم، و اصبرهم علی تکشف الامور، و اصرمهم عند اتضاح الحکم ممن لا یزدهیه اطراء ولا یستمیله اغراء"
"برای قضاوت میان مردم کسی را انتخاب کن که او را از همه برتر می دانی، کسی که موجب دشواری کارها نشود و رفتار خصمان او را به لجاجت نکشاند، و بر اشتباه خود پای نفشارد، و آن گاه که حق را شناخت در بازگشت به آن بخل نورزد، و نفس او به هیچ طمعی نگاه نکند، و تا همه حقیقت کشف نشود به اندک فهمی اکتفا نکند. کسی که درنگش در شبهات از همه بیشتر و بیش از همه اهل حجت ودلیل باشد و از مراجعه طرفین دعوا کمتر به ستوه آید و در کشف حقیقت امور از همه بردبارتر و بر روشن شدن حکم از همه قاطع ترباشد. کسی که ستایش او را سست نکند و ترغیب و تشویق، او را به جانبی گرایش ندهد.
حق نقض حکم و استیناف در اصول داوری از دیدگاه امام علی علیه السلام
حاکم، حق استیناف یا تمیز حکم را دارد.
در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است:
"ان القاضی اذا علم بخطاء حکمه ردّ قضائه او ردّ قضاؤه"
"هر گاه قاضی به خطا بودن حکم خود پی ببرد، قضاوت خود را مردود می کند، یا قضاوتش مردود می شود."
جواز صلح بین مسلمانان
"اعلم ان الصلح جائز بین المسلمین الا صلحا حرم حلالا او احل حراما"
"آگاه باش که صلح میان مسلمانان جایز است مگر صلحی که حلالی را حرام یا حرامی را حلال کند."
تا اسلام در دستگاه قضایی عملی نگردد، همچنان شاهد افزایش انواع فساد در جامعه خواهیم بود چنانکه هستیم.
اگر دستگاه قضایی اصلاح و ملجاء مظلومان شود، قطعا عرصه بر ظالم تنگ و ناامن خواهد شد، اگر ظالم درعرصه های مختلف در امنیّت کامل مرتکب جرم می شود، یعنی عدالت و قاضی عادل کیمیای مردم شده است.
مكرخدا در برابرمنكران آيات خدا درقرآن
"وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ" ال عمران/(54)
"و [دشمنان] مكر ورزيدند و خدا [در پاسخ شان] مكر در ميان آورد و خداوند بهترين مكرانگيزان است"
"وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ" سوره يونس(21)
"و هنگامى كه به اين مردم شرك پيشه پس از گزندى كه به آنان رسيده است رحمتى بچشانيم ، بى آن كه انتظار رود ، در نشانه هايى كه بيانگر يكتايى ماست نيرنگ به كار مى برند تا روشنگرى آنها را مخدوش كنند . بگو : نيرنگ خدا با شما سريع تر است ، چرا كه فرستادگان ما از ميان فرشتگان هر نيرنگى را به كار بريد ثبت مى كنند و ما از آن آگاهيم."
محاسبه خدا
لِّلَّهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (284بقره )
آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است از آنِ خداست ، و اگر صفات و حالات نيك و بدى ( همچون كفر و ايمان ، دوستى و دشمنى و تصميم و اراده ) را كه در نفوس شما استقرار يافته است آشكار كنيد يا آنها را نهان داريد ، خداوند شما را به آن محاسبه مى كند ، سپس هر كه را بخواهد مى آمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مى كند ، و خدا بر هر كارى تواناست .
"وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ" سوره ابراهيم(42)
"و خدا را از آنچه ستمكاران مى كنند غافل مپندار جز اين نيست كه [كيفر] آنان را براى روزى به تاخير مىاندازد كه چشم ها در آن خيره مى شود."
عذاب حتمي خدا
"وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيهْ (25) وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيهْ (26) يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ (27) مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيهْ (28) هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيهْ (29) خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (30) ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (31) ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (32) إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ" سوره حاقه
"و امّا كسى كه كارنامه اش به دست چپش داده شود ، مى گويد : اى كاش كارنامه ام به من داده نمى شد ،«25» و نمى دانستم كه حسابم چيست .«26» اى كاش آن مرگِ نخستين نابودم كرده بود ،«27» دريغا ! ثروتم به من سودى نبخشيد و گزندى را دور نساخت .«28» و قدرتم از دستم رفت .«29» آن گاه خدا به فرشتگان مى گويد : بگيريد او را و در غُل كشيد .«30»
سپس وى را به آتش دوزخ درافكنيد .«31» آن گاه او را در زنجيرى كه درازىِ آن هفتاد ذراع است در بند كشيد .«32»
چرا كه او به خداوند بزرگ ايمان نمى آورْد" «33»
عاقبت طغيان و بازدارندگان ار راه خدا و پرهيزگاري
آيا برخی باورنكرده اند مردم را را به خود مشغول کردن وآرامش وامنيت رواني و قضايي و اقتصادي و رفاهي را برمردم حرام کردن، به جاي انجام وظايف قانوني و شرعي خود، وتعاون وهمكاري با هركس كه خالصانه و يا به لحاظ قانوني وظيفه خدمت به مردم را دارد؛ مصداق صدّواعن سبيل الله شده و وسيله ايجاد نارضايتي و تشويش در بين مردم شده اند؟
آيا طبق قانون اساسي، قوای سه گانه باید ملجأ مظلومان و محل و جايگاه اصلي اجراي عدالت باشد؟
عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ (5) كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى (6) أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى (7) إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى (8) أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى (9) عَبْدًا إِذَا صَلَّى (10) أَرَأَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَى (11) أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى (12) أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى (13) أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى (14) كَلَّا لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ (15) نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ (16) فَلْيَدْعُ نَادِيَه (17) سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ (18) سوره علق
آنچه را كه انسان نمىدانست [بتدريج به او] آموخت«5» حقا كه انسان سركشى مى كند«6» همين كه خود را بىنياز پندارد«7» در حقيقت بازگشت به سوى پروردگار توست«8» آيا ديدى آن كس را كه باز مىداشت«9» بندهاى را آنگاه كه نماز مىگزارد«10» چه پندارى اگر او بر هدايت باشد«11»
يا به پرهيزگارى وادارد [براى او بهتر نيست]«12» [و باز] آيا چه پندارى [كه] اگر او به تكذيب پردازد و روى برگرداند [چه كيفرى در پيش دارد]«13»
مگر ندانسته كه خدا مىبيند«14» زنهار اگر باز نايستد موى پيشانى [او] را سخت بگيريم«15» [همان] موى پيشانى دروغزن گناهپيشه را«16»
[بگو] تا گروه خود را بخواند«17» بزودى آتشبانان را فرا خوانيم«18»
آيا باورنكردند كه خدا فرموده است: "مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء" (43)/ ابراهيم
"شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمى زنند و [از وحشت] دلهايشان تهى انکاراست"
"وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ" (44)
"و مردم را از روزى كه عذاب بر آنان مى آيد بترسان پس آنان كه ستم كرده اند مىگويند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوييم و از فرستادگان [تو] پيروى كنيم [به آنان گفته مى شود] مگر شما پيش از اين سوگند نمى خورديد كه شما را فنايى نيست"
علی علیه السلام و بیت المال
سخت گيرى علی علیه السلام در مصرف بيت المال
گزارشى از تو به من دادند كه اگر چنان كرده باشى، خداى خود را به خشم آوردى، و امام خويش را نافرمانى كردى، خبر رسيد كه تو غنيمت مسلمانان را كه نيزه ها و اسب هاشان گرد آورده، و با ريخته شدن خونهايشان به دست آمده، به اعرابى كه خويشاوندان تواند، و تو را برگزيدند، مى بخشى.
به خدايى كه دانه را شكافت، و پديده ها را آفريد، اگر اين گزارش درست باشد، در نزد من خوارشده، و منزلت تو سبك گرديده است، پس حق پروردگارت را سبك مشمار، و دنياى خود را با نابودى دين آباد نكن، كه زيانكارترين انسانى،
آگاه باش، حق مسلمانانى كه نزد من يا پيش تو هستند در تقسيم بيت المال مساوى است، همه بايد به نزد من آيند و سهم خود را از من گيرند.
نامه حضرت علی علیه السلام به فرماندارفیروزآباداز شهرهای ایران درسال 38هجری
راز شب قدر شب قدر تجلّي گاه ولايت
شب قدر، شب ظهور ولايت حقّ الهي بر زمين است. ولايت تکويني٬در کالبد ولايت تشريعي ظهور مي نمايد برنامه مصوّبه از مقام الوهيت به صاحب امر در زمين داده مي شود تا جامعه را با نظام هستي هماهنگ نمايد.
انديشه ها و نفوس را بر مبناي فطرت، به وليّ خدا و از طريق او به وليّ خدا و از طريق او به خدا متصل نمايد. آنگاه که امر نازل مي شود ولايت تجلّي مي نمايد. أمر تا صاحب و جايگاه مشخصي نداشته باشد، نازل نمي شود، و اگر صاحب داشت، پذيرش أمر و صاحب امر هردو با هم تحقّق مي يابد و اين تحقّق چيزي جز تجلي ولايت نيست.
رابطه ميان خدا و صاحبان ولايت خدا در زمين که پيامبر و اهل بيت ايشان هست و همگي مصاديق ولايت هستند، همان «أمر» است که مظهر ولايت خدا و نمودي از احکام باري تعالي و تجلي قرآن است. ظرف اين ارتباط، شب قدر است، شبي که مجلاي (زمان تجلي) حقّ و ظهور تکثير آن بسط و تفصيل آن اجمال است که اگر چنين شبي نبود، نه قرآن و نه أمر، هيچ کدام نازل نمي شدند و تجلي حقّ عقيم مي ماند. عامل تحقق اين تجلي، همانا ملائکه و روح اند که در اين شب فرود مي آيند و امر را نازل مي کنند و به صاحب امر در هر زمان مي سپارند. سوره قدر متعلق به صاحب أمر و تجلي گاه ولايت است، در تحقق ولادت صاحب ولايت نيز تجلي نموده است.
مؤمنين محل دريافت فيوضات الهي
مؤمنين نيز به تناسب ظرفيّت و تقوايي که دارند، ملائکه خاص و روح خاصي، أمري را -نه همه امور هستي را- بر او نازل مي کنند. هر کس در 23 شب اول ماه رمضان خود را به افق نبوّت و امامت نزديک گردانيد و ظرفيّت وجودش را با تقوي توسعه داد و خود را مستعّد دريافت فيوضات الهي گردانيد، هنگامي که قرآن بر سر مي گيرد، و از خدا درخواست مي کند و چهارده معصوم را واسطه فيض قرار مي دهد، به تناسب اين استعداد و شأن دريافتي مي نمايد. اين دريافت ها و نزول ملائکه و روح، نه تنها در شب قدر، بلکه در تمام لحظات وصل، وجود دارد، چنانکه براي ائمه علیهم السلام نيز چنين است. ادامه در http://mansurevatani.ir/index.aspx?pid=99&articleid=76869&itemid=70536 آدرس کانال 👇👇☘ http://eitaa.com/joinchat/3545169925C90fd295c09
@mansurevatani
در خلوت با خدا دلیل عدم اجابت دعاها را از مولای متقیان با گوش دل بشنویم
چه کنیم دعاهای ما اجابت شود؟
رفع مشکلات و افزایش رزق و روزی
با استغفار 70 بندی حضرت علی علیه السلام
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
استغفار 70 بندی مولا علی علیه السلام:
علامه نوری در کتاب (دارالسلام) می نویسد: امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود نقل می کنند که امام حسین علیه السلام فرمودند: روزی نزد امیرالمؤمنین نشسته بودم که عربی وارد شد و عرض کرد یا امیرالمؤمنین، من مرد عیالمند و فقیر هستم و مالی که زندگی مرا کفایت کند ندارم. حضرت فرمودند: ای برادر عرب، چرا استغفار نمی کنی تا حالت نیکو شود؟
عرض کرد: زیاد استغفار می کنم، اما تغییری در زندگی ام پیدا نشده است.
حضرت فرمودند: ای برادر عرب خدای متعال می فرماید: "فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً" 10/ نوح
به آنها گفتم: "از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است."
بعد فرمودند: "چون به گناه بودن بعضی از اعمالت آگاه نیستی استغفار تو ناقص است؛ زیرا از آنها استغفار نمی کنی و نتیجه نمی گیری. سپس فرمود: اینک به تو استغفاری می آموزم که اگر آن را هنگام خواب بخوانی خدا به تو وسعت رزق عطا فرماید. دعا را نوشته، به اعرابی داده و فرمودند: شب، قبل از خوابیدن، این استغفار را بخوان وگریه کن و اگر اشکت جاری نشد تباکی کن."
امام حسین علیه السلام فرمود: سال بعد اعرابی به خدمت حضرت آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، خداوند به من نعمت های زیادی عطا فرمود. شتران و گوسفندانم آن قدر زیاد شده اند که محلّی برای نگه داری آن ها ندارم. آن حضرت فرمودند: ای برادر عرب، قسم به آن خدایی که محمد صلوات الله علیه را به نبوت برگزید، بنده ای نیست که با این دعا به درگاه خدا استغفار کند، مگر این که خدای متعال به برکت آن، گناهانش را آمرزیده، حوائجش را برآورده و به مال و اولادش فراوانی و برکت عطا فرماید. دار السلام نوری: 3/133
کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَسْتَغْفِرُ سَبْعِین مَرَّةً فِی سَحَرِ کُلِّ لَیْلَةٍ بِعَقِبِ رَکْعَتَیِ الْفَجْرِ الِاسْتِغْفَارُ:
این استغفار علی علیه السلام است که در 70 بند می باشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح می خواندند:
ادامه در http://mansurevatani.ir/index.aspx?pid=99&articleid=77504
نشانگر هويّت انساني و شخصيّت و اعتقاد و باور دروني زن و مرد
نشانگر ميزان ايمان به خدا و تقيّد به دستورات خالق يکتا
نشانگر ميزان خرد و تعقّل و حاکميّت عقل و تدبير و مديريّت نفس در انسان
نشانگر ميزان رهايي تن و پا نهادن به هواي نفس
فرازی از کتاب حجاب از منظر فطرت و عقل و شرع به قلم منصوره وطنی
#حجاب # قرآن موضوع کانال: مذهبی، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، سلامت، طبّ اسلامی و سنّتی عضویّت در کانال👇👇👇👇👇👇 🌷 http://eitaa.com/joinchat/3545169925C90fd295c09
🌹وجوب حجاب درونی در قرآن بر زنان
🌹رابطه زن و مرد در قرآن
طبق آياتي که ذکر شد رابطه زن و مرد از نظر شرع از دو حال خارج نيست يا محرم است، که محارم در دو آيه ذکر شده است و يا نامحرم، يعني غير از اين موارد ذکر شده در آيه، جنس مخالف نسبت به يکديگر نامحرم، مي باشند و بايد حريمي بين آنها باشد.
از ابتداي خلقت نيز حريمي بين زن و مرد بوده و در بين اقوام و ملل مختلف که به خدا اعتقادي نداشتند، خودي و بيگانه وجود داشته و در اسلام نيز معيّن شده است و ضوابط خاصي دارد.
حريم دو نوع است: حجاب درونی و حجاب بیرونی
دو رابطه محرميّت و نامحرم، رفتار و برخوردهاي خاص خود را دارد، و هرگز نمي توان اين دو رابطه را مخلوط و يا جايگزين يکديگر نمود، مگر اين که نوع رابطه تغيير يابد، همچون رابطه زوجيّت که نامحرم تبديل به محرم مي گردد.
بنابراين، در عين نامحرم بودن، نمي توان رابطة دوستي با جنس مخالف برقرار نمود. به طور کلي هر نوع برخورد و نگاه و رفتاري که مي توان با محارم انجام داد، نمي توان با نامحرم به جا آورد، چون حريم و خط قرمز بين زن و مرد همين اصل است.
بنابراين به نام دوست و همکار و همسايه و فاميل و... نمي توان اين حريم را شکست، هر مقدار شکسته شود چه با نگاه چه با زبان و... گناه بوده و حکم زنا را دارد. زنا از کمترين نگاه ناروا و حرام شروع مي شود زناي چشم، زناي زبان و...
بنابراين، پسر و دخترعمّه و پسر و دختردايي و دختر و پسرخاله و خواهرشوهر و شوهرخواهر و دختر و پسرعمو و تمام فاميل غير از محارم که در آيه ذکر شده است، نامحرم بوده و از زمان تکليف احکام نامحرم جاری است.
رابطه زن و مرد نامحرم، تا وقتي به عنوان دو انسان و خالي از هوا و هوس مي باشد، بلامانع بوده و مي توانند با رعايت حد و مرزها در عرصه هاي مختلف فردي و اجتماعي مشارکت و فعاليت نمايند. حجاب نيز در جهت ايجاد رابطة انساني بين زن و مرد نامحرم، ضرورت و وجوب پيدا کرده است.
🌹#حجاب دروني و مصاديق آن در قرآن
سوره احزاب 32:
"یا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا."
"هنگام تکلّم لطيف و نرم (نازک) با مردان سخن نگوييد، مبادا آن که دل اش بيمار (هوي و هوس) است به طمع افتد (بلکه متين) و درست سخن گوئيد."
حجاب دروني يعني پرهيز از هر عاملي که توجّه ديگران را به جنس مؤنث به عنوان زن و زيبايي هاي او جلب کند، به چند مورد مؤثر اشاره مي کنيم:
1. صحبت
از جمله عوامل جلب کننده صحبت است، چون صداي زن نازک و ظريف و در بيشتر اوقات با صداي خوب زيبايي خاصّي پيدا مي کند، لذا در صحبت اگر صدا ترقيق (نازک) شود، و با ناز و کرشمه آميخته گردد، دل هاي بيمار را به خود جلب کرده، و يا به فتنه مي اندازد. بنابراين زنان در برابر نامحرم، بايد جدّي بوده و از ترقيق و نرم کردن صدا به شدّت بپرهيزند.
2. نگاه
زن و مرد نامحرم بايد از نگاه خيره و ممتد و با قصد ريبه و لذّت به يکديگر پرهيز نمايند. نگاه مسموم، خطرناک تر و مفسده انگيزتر از ساير موارد است.
3. راه رفتن
قرآن در سوره قصص آیه 25 به يکي از خصوصيات و حسني که به دختران شعيب در برابر حضرت موسي اشاره مي کند، راه رفتن توأم با متانت و حياء است:
"فجاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِين."
بنابراين، زن بايد در برابر نامحرم، وجود خود را عاري از هرگونه حرکات مفسده انگيز و فريبنده نموده و حياء و متانت و وقار را زيور خود سازد، از اين روست که پيشاپيش مرد نامحرم راه رفتن، بر زن و مرد کراهت دارد تا مرد به گناه و فتنه نيافتد.
يکي از حکمت هاي باطل بودن نماز مرد پشت سر زن همين است.
آيه شريفة 31 سوره نور نيز دستور متانت و وقار و سنگيني را به زن مي دهد آنجا که مي فرمايد:"ولايَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ ..."
"طوري پاهايشان را به زمين نکوبند تا زينت هايشان که مخفي است آشکار شود."
4. مدل و رنگ لباس
اسلام شکل و مدل و رنگ خاصي در حجاب زن معين نکرده است، ولي محدوده و اندازه و خط قرمزها کاملاً معين است، يعني حجاب زن از هر مدل و رنگي باشد، بايد اندازه حجاب رعايت شده، و از جلب نظر نامحرم بپرهيزد.
بديهي است لباسي ساده که حجم بدن پيدا نباشد و کاملاً اندازه شرعي رعايت شده باشد، حجاب شرعي است. 🌹واقعيّت رعايت کامل حجاب
يقين به وجود و حضور و دستورات خالق حکيم
يقين به پاداش و جزاي دنيوي و اخروي در قبال اعمال انسان ها
اعتقاد عملي به خدا و مديريّت جهان آفرينش
🌷حکم #شرعی #درآمدهای ناشی از #مناصب _غصبی چیست؟
امر به #معروف و نهي از #منكربه تأسي از سيدالشهداء
(أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي)؛«آيا نمي دانيد که خدا مي بيند؟» علق /۱۴
قال علی علیه السلام : "إنَّ الحَقَّ لا یُعرَفُ بــِالرِّجالِ #إعرَفِ #الحَقَّ #تَعرِف #أهلَهُ" مجمع البیان ج 1 ص 187
🌷امام خمینی (ره..." ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می کنم. ای بازرگانان ایران! من اعلام خطر می کنم. ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر می کنم. ای فضلا! ای طلاب! ای حوزه های علمیه! ...ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر می کنم استقلال ما را بفروشند و ما ساکت باشیم؟! 🍀واللّه گناهکار است کسی که داد نزند، واللّه مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند. ... ای علمای قم! بداد اسلام برسید. رفت اسلام،... امروز تمام گرفتاری ما از آمریکاست، تمام گرفتاری ما از اسرائیل است، اسرائیل هم از آمریکاست، ..."
#درآمد هر #مسلمانی باید از طریق مشروع و #حلال یعنی با رعایت کلیه احکام شرعی درآمدهای حاصله بدست آید، تا تبدیل به #لقمه _حلال شود. در عصر حاضر درآمدهای نوظهوری ایجاد شده که به سبب آنها منصب و در نتیجه دستیابی به مناصب، حقوق ماهیانه از #بیت المال تعلق می گیرد، لذا، اعلام حکم شرعی این نوع درآمدها، جهت اطلاع عموم مردم و اتخاذ تصمیم در قبال این نوع درآمدها از بیت المال و مناصب ناشی از تداوم #نظام جمهوری اسلامی ایران که با خون هزاران #شهید و زجر #جانبازان و آزادگان و #مردم ایران در چهار دهه آبیاری شده و می شود، از سوی #مراجع تقلید #ضروری و #نیاز _مبرم در سالم سازی #اقتصاد و حذف منشاء #درآمدهای_نامشروع می باشد.
1🌴- آیا درآمد حاصل از منصبی که با ویژه خواری و رانت خواری و توصیه و روابط فامیلی و #حزبی و... از جمله مناصب وزارت و دولتی و قضایی و نهاد و ارگان و حوزه علمیه و...، که بدون احراز صلاحیت حداقلی در انجام وظایف قانونی و شرعی ایجاد شده مشروع هست؟
2🌴- آیا درآمد ناشی از سمت #نمایندگی مجلس شورای اسلامی که در اثر باندبازی و تعلّق حزبی و جناحی و فامیلی و...، بدون صلاحیت حداقلی در انجام وظایف قانونی و شرعی، کسب می شود درآمد مشروع هست؟
3- آیا درآمد مناصب ناشی از تحقق تبلیغات غیرواقعی و وعده هایی در فریب مردم، جهت کسب آراء بیشتر، بدون صلاحیت حداقلی در انجام وظایف قانونی در سمت مشروع هست؟
4- 🍀آیا درآمد منصب ناشی از تقلب و #جرائم _انتخاباتی و یا جابجایی آراء مردم به فردی غیر از فرد مورد نظر اکثریت رأی دهندگان #مشروع هست؟
5- آیا استفاده از کلیه امکانات دولتی و بیت المال و اعتباراجتماعی و سیاسی و...، ناشی از درآمد موارد مذکور در فوق، مشروع هست؟
6- آیا حقوق ماهیانه و کلیه امکانات دولتی و اعتبار اجتماعی و سیاسی مورد استفاده حسن #روحانی از سال 92 تاکنون، که در اثر #غصب منصب ریاست جمهوری بدون کفایت و صلاحیت های عمومی و تخصصی حداقلی و نیز کسب آراء از طریق تقلب و جرائم گسترده انتخاباتی در کل کشور تا حدّ شناسایی وقوع تخلف و تقلب و ممانعت از رأی دادن توسط روستائیان، و حذف #آراء رقیب انتخاباتی و افزودن و جابجایی آراء مأخوذه به خود، مشروع و امکانات دولتی و اعتبار سیاسی و... ناشی از غصب #سمت _ریاست #جمهوری مشروع و امضاء و دستور وی مشروع و قابلیت اجرا دارد؟
7- آیا درآمد و امکانات موقت یا دائم ناشی از انجام #تبلیغات و فعالیت های خلاف شرع و قانون در جهت فریب و جلب نظر مردم و انجام امور مرتبط با جرائم تقلب و #تخلّف و #تخریب و #ترور شخصیّت اشخاص حقیقی و حقوقی مشروع هست؟
8- حکم درآمد حاصله از اجرای دستورات #مناصب ناشی از درآمد نامشروع چیست؟
9- راهکار #توبه مرتکبین درآمدهای نامشروع چیست؟ عضویّت در کانال 👈👈👈 🌷 http://eitaa.com/joinchat/3545169925C90fd295c09
@mansurevatani 🌷 👈