eitaa logo
منتخب حکایات
54 دنبال‌کننده
227 عکس
125 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‏من با دوچشم خویشتن دیدم که موجودی حسابم کم میشود @mantakb
تقدیر رهبر معظم انقلاب از شعر «افشین علا» علیه توافق حاکمان عرب با رژیم صهیونیستی 🔹متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است: «شعری که خطاب به حاکمان عرب سرودید، بسیار بجا و به موقع بود. دست شما درد نکند.» 🔺افشین اعلا از شاعران شناخته شده کشورمان چند روز گذشته پس از امضا توافقنامه حاکمان امارات و رژیم صهیونیستی شعری خطاب به حاکمان عرب سرود که امروز از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تقدیر قرار گرفت.
متن شعر افشین علا بدین شرح است:  به حاکمان عرب شیری که برازنده فخر است و مباهات سید حسن است آیا یا شیخ امارات؟ این داده چو قواده به عشرتکده، رونق آن گشته ولی قائد احرار به شامات آن پخته سخن گوید با تکیه به قرآن این خام ولی چون شتران، حامل تورات آن لرزه درافکنده به ارکان تل آویو این با تن لرزان شده پنهان به عمارات ای شیخ! کنی تکیه به قومی که خداوند از دوستی‌اش کرده تو را نهی به آیات؟ این نهی، ندیدی و نخواندی تو به قرآن؟ یا خوانده‌ای از وحی، فقط لفظ و عبارات؟ هش دار و بپرهیز، از این غده ی بدخیم جز ننگ چه بخشید مناخیم به سادات؟ سید حسن از چیست که بی سلطنت و کاخ  خورشید عرب گشته و حکام چو ذرات زیر قدمش له شده است ارتش صهیون با آن همه جنگنده و آلات و مهمات آیا نکنی شرم ز لبنان و فلسطین؟ آیا نشنیدی تو ز آیات و روایات؟ ایران چه بدی کرد به اعراب و به اسلام؟ کز کینه او کور شدی، کور به کرات!  بحرین و عراق و یمن و شام چرا سوخت؟ در آتش بدخواهی‌ات ای شیخک بدذات! آیا نرهاندند نوامیس عرب را سید حسن و قاسم و یاران ز بلیات؟ خنجر زدی از پشت به اعراب و نشستی با مرتکب آن همه کشتار و جنایات با قاتل کودک کش صبرا و شتیلا با جانی نفرین شده در ارض و سماوات یکباره عقال از سر بی عقل بیفکن خو کن چو جهودان به عرق چین و کراوات بیهوده مکش فیل دبی را به رخ ای شاه! وقتی که ز سرباز یمن هم شده‌ای مات حیثیت خود دادی چون با ثمن بخس حقانیت فارس شد از خبث تو اثبات شاهان عرب، طایفه ی لوط و ثمودند  هم بنده ی عزی و منات و هبل و لات خون عرب است آیا ای مردنمایان! این ننگ که بر دامن تان مانده ز عادات؟ هم قدس ز کف داده و هم مکه و یثرب جز غرب ندارید دگر قبله حاجات در عقد تل آویو در آیید از این پس بودید چو یک عمر، عیالات ایالات ای قوم عرب! غیرت اجدادی تان کو؟ بودند نیاکان شما اهل فتوحات تکرار مبادا شود اندوه فلسطین تا چند برد غرب، از این منطقه، سوغات؟ دزد است در این قافله، تا چند تغافل؟ موش است در این مزرعه، تا چند مماشات؟ تند است چرا این همه توفان تجاوز؟ کند است چرا این همه شمشیر مجازات؟ خواند همه را قدس به یاری، ز چه خوابید؟ اقلیم عرب گشته چرا خانه ی اموات؟ با این همه، ای غرب! بپرهیز که دارد این بادیه، بس خار مغیلان و نخیلات دل خوش مکن ای خصم به ویرانی بیروت مکرون! مکن از مکر، گذر سوی خرابات لبنان نکند روی خود از پارس به پاریس چون دیده از او خیر فراوان، ز تو آفات سوزنده قانا شده دلسوز شهیدان! غارتگر شبعا شده همدرد جراحات! ای ننگ به هر کس که شود خام تو ای خصم ای وای به شیخی که کند با تو ملاقات قوم عرب و اهل خلیج کهن فارس هیهات که ذلت بپذیرد ز تو، هیهات آینده از آن یمن و غزه و قدس است ای غرب به هش باش! رسد روز مکافات...
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
این نامه حسین است لبیک ها کجایید؟ پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
💢 بررسی بنیان‌های فکری شیعه باتدبر در زیارت عاشورا 🎙ما در زیارت عاشورا حدود ۱۷-۱۸ دعا میکنیم که متناسب با ان ۱۷-۱۸ مقام هم میخواهیم. درخواستهای زیارت عاشورا دنیوی و مادی نیست چون اینها فانی هستن ،بلکه همه خواسته ها معنوی است 📌بعضی از این‌ مقامها انقدر بالاست که اگه زیارت عاشورا نبود قابل باور نبود که کسی جرات درخواست انرا از خدا داشته باشد 🏴۱_مقام خونخواهی امام حسین علیه السلام ⬅️ ان یرزقنی طلب ثارک... کسی که بخواد خونخواهی بکنه مقام خیلی بالاییه چون خونخواه ابی عبدالله امام زمانه 🏴۲_مقام وجاهت عندالله (آبروداری نزد خدا) ⬅️ اللهم اجعلنی عندک وجیها 🏴۳_مقام معِیَّت وهمراهی با معصوم ⬅️ ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخر ⬅️ مع امام منصور (این درخواست دیگه ویژست چون تمام انبیا و اولیا آرزوشو داشتن) 🏴۴_درخواست گره خوردن با معصوم در تمام مراحل زندگی ⬅️ اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد ... 🏴۵_مقام شهادت ⬅️ مماتی ممات محمد و ال محمد مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم السلام با شهادت بوده 🏴۶_رسیدن به مقام محمود ⬅️ ان یُبِلِغنی المقام المحمود در قران آیه ای داریم که به پیامبر میگه نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی و مقام محمود یعنی مقام شفاعت از نگاه عموم مفسران خود شفاعت گرفتن مقامی است که به هر کس نمیرسد (لا یملکون الشفاعه... شفاعت به هر کس نمیرسد) از شفاعت شدن یه مقامی بالاتر هست که مقام شفاعت کردن هست و در این فراز این را از خدا میخواهیم 🏴۷_مقام مشارکت در مصیبت ولی معصوم ⬅️ لقد عظمت الرزیه.....بک علینا ⬅️ و اسئل الله بحقکم....ان یعطینی بمصابی بکم..(یعنی مصیبت مال منه) ⬅️ الحمدلله علی عظیم رزیتی (دقیقا اینجا دیگه مصیبت رو برای خودت میدونی) این مقام خیلی عظیمه ها و کلی بحث باید روش انجام بشه. داستان زیارت عاشورا داستان یکی شدنه، قراره بچسبی به شجره حیات 🏴۸_مقام برائت ⬅️و ایام‌حیاتی بالبرائه منهم... برای دوری و تبری جستن از بعضی جریانها و افراد و خصایص(خصوصیتها) 🏴۹_مقام لعن ⬅️اللهم العن اول ظالم ظلم... انقدر مهمه که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت داره اول صدتا لعن میدی بعد صد تا سلام نکته:اصل برائت و لعن بعد از ظهور محقق میشه چون مردم تا قبل از ظهور نمیفهمیدن که مسببین چیو ازشون دریغ داشتن ما از دنیای بعد از ظهور چیزی نمیدونیم و درک نمیکنیم اصل برائت مال اون زمانه وقتی ظهور اتفاق بیوفته و بفهمیم چیو ازمون گرفتن 🏴۱۰_مقام سلم ⬅️ انی سلم لمن سالمکم ⬅️ ولی لمن والاکم این مقام یعنی مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل بیت 🏴۱۱_مقام حرب ⬅️ حرب لمن حاربکم مگه به هر کسی مقام مجاهدت میرسه 🏴۱۲_مقام ایثار ⬅️ بابی انت و امی تو زیارت عاشورا اینو خواستیم و لااقل اداشو دراوردیم. ایثار یعنی بذل بهترینها و تو زیارت عاشورا بهترین چیزاتو میدی 🏴۱۳_مقام قربه الی الله (آخر مقامه این مقام) ⬅️ انی اتقرب الی الله... ⬅️ اللهم انی اتقرب الیک .. 🏴۱۴_مقام دوستی و نزدیکی به اهل بیت ⬅️ انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی ..... 🏴۱۵_مقام معرفت اهل بیت (من مات ولم یعرف امام زمانه میت میته جاهلیه( ⬅️ اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم.. 🏴۱۶_مقام ثبات قدم و نداشتن تزلزل ⬅️ ان یثبت لی عندکم قدم صدق_ ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین... 🏴۱۷_مقام رجعت که هرکسی به این مقام نمیرسه و باید کلی کار انجام بده. ⬅️طلب ثارک‌مع امام منصور 🏴۱۸_مقامی که خدا به بندش درود بفرسته ⬅️ اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمه و مغفره 🌹صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین 🌹اللهم عجل لولیک الفرج پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
⁦✍️⁩ آرایش نظامی یاران امام حسین و سپاه یزید. همیشه حق با اکثریت نیست!
گزارش ساعت به ساعت از روز عاشورا با ترکیب اوقات شرعی کربلا و متن مقاتل: طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی می‌شود 21 مهر سال 59 شمسی. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. ما اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج کرده‌ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم. ٥:٤٧ اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» در آن سو دشمنان، نماز را به امامت عمر سعد خواندند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود ٦ امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. ٧:٠٦ طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام(ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشيده است. حدود ٨ بعد از سخنرانی امام(ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود ٩ روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده.)
حدود ١٠ بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام«زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران كنند كه در آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند. حدود ١١ بعد از این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. ‌بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست، امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است». یک بار هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. ۱۲:۵۰ اذان ظهر حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره کند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.» امام‌(ع) نماز را "شکسته" خواندند يعنى به قاعده ى«نماز خوف»... گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته‌اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» حدود ساعت ۱۳ ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
حدود ساعت ۱۴ عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. ابوالفضل(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور(ع) در حالیکه با شجاعت تمام، سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شد و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه ى برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.» حدود ساعت ۱۵ امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند... وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر(ع) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته اند حتى زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود باز کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان "ذوالجناح" متوجه ماجرا شده و بیرون دویدند. فرزند كوچك امام حسن مجتبى(ع) به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» ۱۶:۰۶ اذان عصر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌ نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کسى را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» سپس گوید: آن‌گاه شمر میان لشگريان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال "سنان بن انس" حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...» حدود ساعت ۱۷ بعد از شهادت امام(ع)، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم "سوید بن‌مطاع" بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب است .