خدایا! هوای سرد را میشود تحمل کرد ولی دلهای سرد را نه؛ پناه بر خودت!
#مناجات
عشق در مقیاس زمین واقعا عجیبه. یهو به خودت میای میبینی از منِ قبلت خیلی چیز زیادی نمونده. هرچی معیار و خواسته و هدف و آرزو و آرمان داشتی کنار گذاشتی و شدی شبیه اون. شدی همونی که اون میخواد و اون هست. خط قرمزات، صورتی شده و خیلیوقتا از روشون رد شدی.
حالا اگه خیلی رو خودت کار کرده باشی بعضی وقتا میشینی با خودت فکرمیکنی واقعا همین زندگی رو میخواستی؟ همین به مرور پایین اومدن از آرمان و باورات؟ این زندگی آروم بیدغدغه همون چیزی بود که تو ذهنت چیده بودی؟ و تو ظاهر به خودت جواب میدی که از اولم همینو میخواستی یا اینطوری هم خوبه. اما عقل و فطرت و باطنت از اون گوشهموشهها میدونه داری سر خودتو شیره میمالی و تو باطن خودت به این میرسی که این عشق و علاقه و دوستداشتن و خود اون میارزه به همهی چیزهایی که کنار گذاشتی.
اینارو خوندی؟ همش درصورتی بود که یکی کنارته و این به مرور کنار گذاشتن خود، خیلی به چشمت نمیاد. اما امان از وقتی که دیگه اون نیست. به خودت میای و میبینی دیگه چیزی ازت نمونده و همهی اون چیزی که ازت مونده
یه منِ بی همه چیزه..