ازدواج برای حرف مردم....
#روابط_خانوادگی
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
راهکارهایی برای حمایت از آزادی بیان برای نوجوانان
#نقش_والدین_در_خانواده
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
متعهد بودن به ازدواج
#روابط_زناشویی
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: حضور در انتخابات صرفاً تکلیف نیست بلکه حق مردم
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
🆔@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
آقای دکتر بفرمایید پیشگیری بهتر است یا درمان؟👨⚕🧑⚕
معلومه درمان.
این همه درس خوندیم که شما ها مریض نشید بیکار بمونیم؟😂
#طنز_مودبانه
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
قسمت اول: محورِ وظایفِ زن، خانواده است
در اسلام علاوه بر فعالیّتهای زنان در عرصهی اجتماعی، «عرصهی تکامل و رشد معنوی خودِ زن» (۱۳۷۵/۱۲/۲۰) و «مسألهی مادری، مسألهی همسری، مسألهی خانه و خانواده» (۱۳۷۰/۱۰/۰۴) نیز بسیار مهم و حیاتی است و در واقع «اصلیترین نقش یک زن از نظر اسلام همین نقش خانهداری است منتها مهم این است که خانهداری به معنای خانهنشینی نیست.» (۱۴۰۱/۱۰/۱۴) بلکه «خانهداری یعنی خانه را داشته باشید؛ در کنار داشتن خانه، هر کار دیگری که از عهدهی شما برمیآید و میل به آن و شوق به آن را دارید میتوانید انجام بدهید؛ منتها همه در ذیل خانهداری است. اگر چنانچه امر، یک جایی دائر شد بین اینکه جان این بچّه حفظ بشود یا آن کار در اداره انجام بگیرد، جان این بچّه مقدّم است؛ در این تردیدی دارید؟ نه، یعنی هیچ زنی در این تردید ندارد که اگر جان بچّه در خطر بیفتد یا آن کار در اداره در خطر بیفتد، جان بچّه مقدّم است. اخلاق بچّه هم همین طور است، ایمان بچّه هم همین طور است، تربیت بچّه هم همین طور است. یعنی همان طور که در مورد جان بچّه تردیدی ندارید، در مورد تربیت [هم همین طور است].» (۱۴۰۱/۱۰/۱۴)
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
🆔@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
❇️ شفقت و مهربانی آخوند خراسانی (ره)
🔹️ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
📝 در شرح حال مرحوم آخوند، حکایت طلبهای نقل شده که سابقاً شنیدم مرحوم آقای میرزا علی اکبر نوقانی بوده است.
ایشان میگوید: با همسرم به نجف رفتیم. تازه وارد شده بودیم و دو روز از ورودمان به نجف گذشته بود. هیچ جا و هیچ کسی را نمیشناختیم. همسرم حامله بود. من خدا خدا میکردم که وضع حملش تأخیر بیفتد. دردش گرفت و من هیچ راهی بلد نبودم. نه منزل قابله را بلد بودم و نه کسی را میشناختم که بروم و از او بپرسم که کجا بروم. فقط منزل مرحوم #آخوند_خراسانی را بلد بودم.
از باب ناچاری با خود گفتم که آنجا بروم تا یکی از گماشتههای مرحوم آخوند راهنمای ما شود تا منزل قابله را پیدا کنیم. به حکم ضرورت، بعد از نصف شب با کمال خجالت – که الآن وقت رفتن به خانه مرجع تقلید نیست– رفتم و در زدم. صدا آمد که: کیستی؟ فهمیدم کسی بیدار است. گفتم: عرضی دارم. قدری زمان گذشت. یکی با چراغ از پلّهها بالا آمد. دیدم خود مرحوم آخوند است. میگفت: من خشکم زد. حالا به مرحوم آخوند چه بگویم؟ مرحوم آخوند وقتی دید که من اینطور ماندهام، دست مرا گرفت و گفت: فرزندم! بیا ببینم چه گرفتاری و مشکلی داری؟ خیلی با محبّت و عطوفت با ما مشی کرد و من زبانم باز شد. گفتم: من تازه وارد شدهام و جایی را بلد نیستم. میخواستم یکی از گماشتگان شما با من بیاید و منزل قابله را به من نشان بدهد.
مرحوم آخوند اسم ما و خصوصیات جای ما را هم پرسید و گفت برویم. درست یادم نیست که رفت و لباس پوشید یا نه. خودش آمد و چراغ را خودش دست گرفت. خواستم چراغ را از ایشان بگیرم، گفت: نه چراغ را خودم میآورم. خودش جلو افتاد و من پشت سرش بودم. درِ منزل ماما رفتیم. ایشان در زد و مرد جوانی آمد. وقتی دید که مرحوم آخوند است، فوری گفت که آقا بفرمایید تو. آخوند فرمود: نه، برو به ننه بگو بیاید. عجله دارم. زود بگو بیاید.
قدری گذشت، پیرزن چابکی آمد. ایشان فرمود که: ننه! الآن عیال این آقا میخواهد وضع حمل بکند. تو خدمت این آقا به منزل برو و تا وقتی که خوب نشده و به کارهای خودش نرسیده، پیشش باش. وقتی که توانست به کارهای خودش برسد، آن موقع بیا. گفت: با هم آمدیم. رسیدیم به جایی که مرحوم آخوند باید به منزل خودش برود و ما هم به منزل برویم. آخوند به ماما گفت که شما ایشان را تا فلان محل میبری و چراغ را هم به ما داد و گفت: من راه را بلدم، احتیاج به چراغ ندارم. آن وقتها (بیش از صد سال پیش) چراغ نبود. همه جا تاریک بود، و فرمود: من تا صبح بیدارم. نتیجهی وضع حمل هر چه شد، به من خبر بدهید. یک وقت خیال نکنید که من خوابم. پولی را هم به من داد. من گفتم که من احتیاج ندارم. ایشان فرمود: نه این را بگیر، داشته باش. به ماما گفته بود که این #مریض_ماست و تا آخر هم به حساب ما.
گفت: سحر بچه به دنیا آمد و پسر بود. ایشان میگفت: من خجالت کشیدم به #مرحوم_آخوند خبر بدهم. فردا طرف غروب آسید ابوالقاسم که پیش ایشان بود، آمد و گفت که آقا نگران وضع شما بود که فلانی جریانش چطور شد؟ خدمت مرحوم آخوند رفتم. پرسید که از آن وقت نگران شما بودم. چرا خبر نیاوردی؟ او هم عذرخواهی کرده بود. آخوند گفت: نو قدم چی بود؟ گفتم: پسر. گفت: خُب. پس اسمش را «#محمد_کاظم» بگذارید، یادگاری از ما باشد.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص521
#زندگانی_علما
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir
قسمت دوم: زنان نیمی از جامعه
رهبر انقلاب با اشتغال بانوان و انواع مشارکتهای اجتماعی زنان موافق هستند: «حالا چه از نوع اشتغال اقتصادی باشد، چه از نوع اشتغالات سیاسی و اجتماعی و فعالیتهای خیرخواهانه و از این قبیل باشد؛ اینها هم خوب است. زنها نصف جامعهاند و خیلی خوب است که اگر ما بتوانیم از این نیمِ جامعه در زمینهی اینگونه مسائل استفاده کنیم.» (۱۳۹۰/۱۰/۱۴)
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و روبیکا و ایتا:
🆔@manzelgaheoshagh
🔸 آپارات :
www.aparat.com/manzelgaheoshagh_ir