eitaa logo
مردان خدا 📿
388 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
993 ویدیو
63 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
*دو‌ خاطره از شهید سید شعبان موسوی* 🌹 نام : سید شعبان موسوی فرزند : سید نور اله تاریخ ولادت: ۱۳۳۷/۰۶/۰۹ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۳/۰۲ محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران محل دفن : گلزار شهدای روستای دارایی- خرم آباد نهم شهریور ۱۳۳۷ در روستای دارایی از توابع شهرستان خرم‌آباد به دنیا آمد. پدرش سیدنورالله (فوت۱۳۶۲) کشاورز بود . چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش رقیه خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید سید شعبان پا به عرصه وجود گذاشته بود. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت ، اما تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف بعنوان بسیجی مخلص اسلام مخلص خود را در کنار همسنگاران مجاهد الهی قرار دهد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه پر از رمز و رازهای الهی وی در دوم خرداد ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گروهان در حاج‌عمران عراق پایان یافت و به خیل همسنگران شهیدش پیوست. پیکرش مدت ها در منطقه جا ماند و در نوزدهم خرداد۱۳۷۳، پس از تفحص یافت شد و در روستای دارایی از توابع خرم‌آباد به خاک سپرده شد. ✍️ *وصیت نامه و خاطرات شهید* 🌹 با تشکر و قدر دانی از برادر عزیزم سید حسین موسوی که وصیت نامه و برگ های زرین شهید را برای سایت یاد امام و شهدا ارسال نموده است. بسم رب الشهداء و الصدیقین وصیت نامه بسیجی شهید سید شعبان موسوی به نام خداوند بزرگ و مهربان و بیاد حسین زمان(ع) که جانها فدای او باد. ای کاش من هم سربازامام حسین(ع) و جزء یاران آن حضرت در کربلا بودم و از امت حضرت محمد (ص) بشمار می رفتم سرباز حسین(ع) گفتن فقط به زبان نیست ، بلکه به عمل است. برادران گوش به حرفهای مردم بی درد ندهید. بگذارید حسین وار باشید، نگویید عده ای جان می دهند وعده ای حق کشی می کنند. آن که جانش را برای ملتش در راه خدا فدا می کند برای آخرتش توشه ای جمع می کند و آنکه حق دیگران را پایمال می کند به آخرتش ضربه میزند. در زمان امام حسین(ع) هم از این گونه مسائل وجود داشت. جوانی که از جان خود می گذشت به خاطر منافع شخصی یا تصاحب پست و مقام نبود، بلکه به خاطر دفاع از حق و یاری امام خود بود. برادران اکنون موقع جهاد در راه خداوند است . به برادران ، خواهران و خویشاوندان سلام میرسانم. اگر سعادت داشتم و شهید شدم، کسی برای من سیاه نپوشد. حتی برادرانم ضمنا بچه سه ماهه ای که در بطن مادر هست ، اگر پسر بود اسمش را بگذارید محمدعلی (رجائی) و اگر دختر بود نامش را سکینه بگذارید، چون سکینه دختر امام حسین(ع) بود. https://shahidd.blog.ir/post/501 📿 @mardane_khoda
دو خاطره از شهید سید شعبان موسوی از زبان دوستان نزدیک ایشان 🌹 نام : سید شعبان نام خانوادگی : موسوی نام پدر: سید نورالله تاریخ تولد : ۱۳۳۷/۶/۹ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۳/۲ محل شهادت : منطقه حاج عمران (پیرانشهر) که پیکر مطهرش بعد از گذشت هشت سال جاوید الاثر بودن در خرداد ماه ۱۳۷۳ در زادگاهش، روستای دارایی شهرستان خرم آباد به خاک سپرده شد . روحش شاد و یادش گرامی باد. صلوات 🍀 🔷 خاطره اول - بعد از ظهر یکی از روزهای اردیبهشت ماه سال۱۳۶۵ به درب منزل سید شعبان رفتم ,خود ایشان درب را باز کرد، ضمن صحبت بحث شهید سید خدارحم موسوی که از دوستان و بستگان ایشان در روستای دارایی بود پیش آمد، هر وقت اسم ایشان را بر زبان جاری می کرد اشک در چشمانش حلقه میزد، نحوه شهید شدنش را جویا شدم گفت تا آخرین نفر با شجاعت تمام مقاومت کرد، که در نهایت مورد اصابت مستقیم گلوله دشمن قرار گرفت و بعد از چند روز پیکر مطهرش را به آغوش خانواده آوردند، به ایشان گفتم که شما چرا می خواهید به جبهه بروید الان که وقت کشاورزی است و برادرت سید رحمان هم در جبهه حضور دارد و کسی نیست که کمک حال خانواده شما باشد، وی در حالی که دست چپ را به قاب چارچوب درب گذاشته بود گفت: (هدف من از رفتن به جبهه به خاطر سه چیز است اول یاری کردن دین خدا و لبیک به ندای رهبرم امام خمینی ، دوم انتقام خون پاک شهید خدارحم و به جدم قسم تا انتقام خونش را نگیرم آرام نمی نشینم و سوم اینکه شهید شدن من باعث شود که خانواده ام متوجه باشند که خانواده هایی که داغ جوان شهید دیده اند چه سختی هایی متحمل می شوند و گفت به گوشت میرسد می گویند شهید مفقود الاثر!! که بعد ازگذشت دو روز مجدداً به درب منزلشان مراجعه کردم و جویای احوالش شدم برادر بزرگش سیدباران درب را باز کرد و گفت شعبان دیروز از پادگان امام حسین اعزام شده به منطقه جنگی، قلبم گرفت و به یاد سخنش افتادم که گفت به گوشت میرسد می گویند شهید مفقود الاثر سید شعبان موسوی، که پیش بینی شهید تحقق پیدا کرد و سید ما در عملیات حاج عمران به درجه رفیع شهادت نائل و پیکر پاکش بعد از گذشت هشت سال جاویدالاثر بودن در خردماه سال ۱۳۷۳به آغوش خانواده بازگشت که داغش تا قیامت بر دلها ماندگارو یادش گرامی و راهش ادامه خواهد داشت . 🔴 خاطره دوم- یکی دیگر از دوستان نزدیک شهید که بیش از ۱۵ سال سابقه رفاقت با وی داشت گفت هر وقت گرفتاری برایم پیش می آمد ناخودآگاه با توسل به شهید مشکلاتم حل می شد. ایشان گفت یک روز از دست بچه هایم ناراحت شدم به آنها گفتم اگر می دانستم این قدر اذیتم می کنید و این بلاها را به سرم می آورید یک روز بعد از شهید شعبان زندگی نمی کردم و می رفتم مثل او شهید می شدم که بلا فاصله همان شب شهید به خوابم آمد, تکه چوبی برداشت و روی زمین دوراهی ترسیم کرد وگفت من و شما تا الان و تا این دو راهی باهم بودیم و الان تو راه خودت را برو و من راه خودم ، و از این به بعد مسیرمان از یکدیگر جداست و دفعه ی دیگر از این صحبت ها نکن. که فهمیدم شهادت سعادت میخواهد و شهداء به هدف والا و اوج سعادت رسیدند وم ا در این دنیای خاکی گرفتاریم که حقیقتا اینان برگزیدگان حضرت حق هستند. ✍️ خاطره ها از برادر سید حسین موسوی می باشد. https://shahidd.blog.ir/post/501
*دو‌ خاطره از شهید سید شعبان موسوی* 🌹 نام : سید شعبان موسوی فرزند : سید نور اله تاریخ ولادت: ۱۳۳۷/۰۶/۰۹ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۳/۰۲ محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران محل دفن : گلزار شهدای روستای دارایی از توابع شهرستان خرم آباد https://shahidd.blog.ir/post/501 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از اشعار فاطمی
کربلا از شیعه ها دل می برد ⚫️ السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین السلام علیک یا اباالفضل العباس کربـلا از شیـعـه ها دل  می برد نام تو  ما را به منـزل می برد یا حسین و یا حسین و یا حسین عاشقان را عشق کامل می برد در عزایت هر کجا یک محفلی است عشق تو ما را به محفل می برد  رأس تو  بر نیزه پیشـاپیـش ما جان و دل همراه محمل می برد  از زمیـن کربـلا  تا ملک شـام کاروان منـزل به منـزل می برد  روز عاشورا که غرق ماتم است شیعـیان را پـای در گِل می برد  حـق تو ما را هدایـت می کند دشمنان را سمت  باطل می برد  مـا  گرفتـاریم و  امـواج  بـلا کشتی ات ما را به ساحل می برد ما همه از  عشق تو دیوانه ایم مال دنیـا شخص عاقل می برد گر شفاعت می‌کنی در روز حشر خیر عقبی را به حاصل می برد حمیدرضا فاطمی 🍃🍂🍃🍂🍃 @fatemi84 fatemi84.blog.ir
هدایت شده از اشعار فاطمی
کربلا از شیعه ها دل می برد شعر کامل در ‌کانال 👇👇👇👇 🍃🍂🍃🍂🍃 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
هدایت شده از کاروان انقلاب
AUD-20220801-WA0007.mp3
9.03M
‏فایل صوتی "حسین رسید به کربلا، اهلا و سهلا" 🎤حاج محمود کریمی 👊 @dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی شیعَتی مَهْما شَرِبْتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذکُرونی (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید) اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی (ویاهنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید) فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی (من، نواده [پیامبر] هستم که مرا بی گناه کشتند) وَ بِجَردِ الخَیْـلِ بَعْدَ القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی (و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند) لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی (ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و می‌دیدید) کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی (که چگونه برای کودک خردسالم آب خواستم و آنان رحم نکردند) وَ سَقوهُ سَهمِ بَغـــیٍ عَوَضِ الماءِ المَعینِ (و به جای آب، با تیر جفا او را سیراب کردند) یا لرزئ مصاب هَدَّ اَرکانِ الحجونِ (وه! چه فاجعه غم انگیز و دردناک که براثر آن کوه‌های بلند مکه به لرزه درآمد.) وَیلُهُم قَد جَرَحوا قَلبِ، رَسولِ الثقلین (وای بر آنها که با این کار خود، قلب مبارک رسول را جریحه دار کردند) فالعنوهم ماستطعتم شیعتی فی­ کل حین (ای شیعیان من هرچه توان دارید درهر زمان آنها را لعنت کنید) دریافت کلیپ با مداحی ↙️ 👊 @dolate_enghelabi
شهید ابراهیم دهقانی 🌹 نام پدر: ابوالحسن تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۱۲/۲۳ محل تولد: آبادان تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۲/۱۲ محل شهادت : جاده خرمشهر اهواز- سه راه دارخوین دلیل شهادت : اصابت ترکش به شکم مزار: گلزار بهشت شهدای بروجرد بیست و دوم اسفند ۱۳۳۴، در شهرستان آبادان به دنیا آمد. پدرش ابوالحسن و مادرش رقیه نام داشت. دانشجوی دوره دکترا در رشته پزشکی بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت مسئول توزیع در دارخوین بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزارش در گلزار شهدای شهرستان بروجرد واقع است. ✍ وصیت نامه شهید : ↙️ shahidd.blog.ir/post/514
شهید جاویدالاثر شکرعلی بهاروند ، از شهدای خرم آباد لرستان 🌹 شهید شکرعلی بهاروند فرزند : علیخان تاریخ ولادت : ۱۳۴۱/۰۱/۰۱ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۱/۰۱ محل شهادت : پنجوین عراق محل دفن : جاویدالاثر یکم فروردین ۱۳۴۱، در روستای دیناروند علیا از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی خان، کشاورز بود و مادرش هم طلا نام داشت خانه دار. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. گروهبان-سوم ارتش بود. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.. یکم فروردین ۱۳۶۵، در پنجوین عراق به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. شکر علی در اولین روز فروردین ماه سال 41 در یکی از روستاهای اطراف خرم‌آباد به دنیا آمد، چون اولین پسر خانواده بود وقتی به دنیا آمد سبب شادی وصف ناپذیری در خانه شد، 23 ساله که شد راهی جبهه شد یکسال از رفتنش نگذشته بود که خبر شهادتش را برایمان آوردند.اکنون 35 سال است که منتظرم پسرم از در بیاید، هر شب قبل خواب عکسش را نگاه می‌کنم و صبح صورتش را با دستمال تمیز می‌کنم ... 💿 فیلم: روایتی از 35 سال چشم انتظاری مادر شهید ↙️↙️↙️ https://shahidd.blog.ir/post/517
9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💿 فیلم‌: روایت یک مادر شهید از ۳۵ سال چشم انتظاری 📿 @mardane_khoda
شهید ابراهیم دهقانی، شهدای بروجرد 🌹 نام پدر: ابوالحسن تاریخ تولد: 23-12-1334 شمسی محل تولد: آبادان تاریخ شهادت : 12-2-1361 شمسی محل شهادت : جاده خرمشهر اهواز- سه راه دارخوین دلیل شهادت : اصابت ترکش به شکم گلزار شهدا: بهشت شهدای بروجرد - لرستان بیست و دوم اسفند ۱۳۳۴، در شهرستان آبادان به دنیا آمد. پدرش ابوالحسن و مادرش رقیه نام داشت. دانشجوی دوره دکترا در رشته پزشکی بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت مسئول توزیع در دارخوین بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزارش در گلزار شهدای شهرستان بروجرد واقع است. ✍ وصیت نامه شهید بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون . ای پدرم خدا را چنان عبادت کن که گویا او را می بینی و اگر او را نمی بینی او تو را می بیند و قدم اول عبادت و بندگی آفریدگار شناسائی اوست ای پدر وصیت مرا حفظ کن تا در دنیا و در آخرت سعادتمند باشی . آنقدر به جبهه می روم تا آخر شهید شوم. ای جوانان، ای برادران نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در میدان جنگ شهید شد، ای برادران نکند در غفلت بمیرید که علی در محراب شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد. ای مادر نکند از رفتن فرزندانت به جبهه جلوگیری کنی که فردا در محضر خدا نمی توانی جواب زینب را بدهی که تحمل هفتاد و دو شهید را نمود. مادر مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام هرگز پس نمی گیریم برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و سعی کنید که بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین گردد روز بدبختی مسلمانان و جشن ابر قدرتهاست حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل فعال کنید. در شناخت امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید، عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید ، سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و تمامی کربلاها با حسین(علیه السلام) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلام و امام زمان (عج) به اجراء در آید. 1361/02/12 ابراهیم دهقانی shahidd.blog.ir/post/514
شهید احمد رفیع پور 🌹 نام پدر: نورالله تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۲/۰۵ شمسی محل تولد: خرم آباد تاریخ شهادت: ۱۳۵۷/۰۵/۲۷ شمسی محل شهادت: خرم آباد دلیل شهادت: اصابت گلوله ساواک و عوامل رژیم ستمشاهی گلزار: آرامگاه خضر- شهر خرم آباد پنجم اردیبهشت ۱۳۴۰، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش نورالله و مادرش خاتون نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود. بیست و سوم مرداد ۱۳۵۷، در زادگاهش هنگام شرکت در تظاهرات توسط عوامل رژیم ستمشاهی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای خضر همان شهرستان واقع است. shahidd.blog.ir/post/522