هدایت شده از معرفت 3
🥜 #امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
🍂فَاتَقِ اللهَ يَا مُعَاوِيَةُ فِي نَفْسِكَ وَ جَاذِبِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ فَإِنَّ الدُّنْيَا مُنْقَطِعَةٌ عَنْكَ وَ الْآخِرَةَ قَرِيبَةٌ مِنْكَ وَ السَّلَامُ.
🍊 هشدار به معاویه :
ای معاویه! در كارهای خود از خدا بترس، و اختیارت را از كف شیطان درآور، كه دنیا از تو بریده و آخرت به تو نزدیك شده است.
نهج البلاغه نامه ۳۲
🍃 @marefat15 🍃
سلام علیکم
پیشاپیش عید باستانی و زیبای نوروز را تبریک می گوییم و سالی پر از صلح و رشد و مهر برایتان آرزو می کنیم و امیدواریم که ایران عزیز ما نیز در سال جدید، عاری از رنج های کنونی باشد و به سوی صلح و ثبات و توسعه برود.
هدایت شده از حســـــــــــــین
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پیشاپیش عید باستانی و زیبای نوروز را تبریک می گوییم و سالی پر از صلح و رشد و مهر برایتان آرزو می کنیم و امیدواریم که ایران عزیز ما نیز در سال جدید، عاری از رنج های کنونی باشد و به سوی صلح و ثبات و توسعه برود.
عاقبت به خیری مهمه ...
چندسال پیش که من تازه اردواج کرده بودم اون موقع جهیزیه کامل نمیدادن فقط وسایل ضروری میدادن منم که دهه شصتی که واقعا نسل سوخته ایم😑خلاصه جهیزیه من مختصر بود ووسایل تزییناتی وخورده ریز اینا نداشتم تازه هرچی ام داده بودن خودشون انتخاب کرده بودن🥴خواهر شوهر بزرگترم که حدودا ده سالی ازمن بزرگتره وهنوز مجرد بود اومد خونه مون ویه دور زد توخونه واومد با کنایه گفت اینا چیه آوردی به این میگن جاهاز؟بزار خودم شوهر کنم بهترین وسایلا رو میبرم کامل وبی کم وکسری 😒منم خیلی ناراحت شدم ولی اصلا غرورم اجازه نداد جلوی اون حرفی بزنم یا گریه کنم سپردم به خدا🙌🏼 تودلم گفتم باشه آخر عاقبت توهم میبینیم گذشت بعد چندسال خواهر شوهر ماعروس شد وجهاز کامل بردورفت سرخونه وزندگیش من اصلا یادم نمونده بود که براش آه کشیدم خیلی کینه ای نیستم آخه اینا همش باشوهرش دعوا داشتن وهمش درگیری و آخرش کارش کشید به دادگاه وطلاق و......سه سال رفت واومد آخرشم مهریه شو حلال کرد تا طلاقش دادن نصف وسایلاشو بهش دادن اومد خونه ی پدرش😕یه روز که نشسته بودیم وباهم حرف میزدیم یدفعه گفت اینم آخرعاقبت ما
من یه چیزی توی سرم جرقه 💥زد ویادم اومد که آره یه وقتی تو دلم گفتم آخرو عاقبتشو میبینم
چون خیلی باهاش راحت شده بودم گفتم دیدی حالا وسایل خوشبختی نمیاره؟
آدم خودش عقل داشته باشه و بتونه زندگیشو بسازه خوبه یا کلی وسایل شیک وقشنگ ببره باخودش ولی خوشبخت نشه خوبه؟
🍃 marefat25 🍃
زنه با شوهرش میره دکتر...نوبتش که رسید و رفت داخل اتاق دکتر گفت: آقای دکتر اگه میشه شوهرم هم بیاد تو.
دکتر بهش برخورد و گفت:
خانم من دکترمتخصص هستم ،از خدا میترسم و در ضمن شخص محترمی هستم.😡
زن گفت: بحث شما نیست... منشی شما خیلی خوشگله. شوهر من هم نه دکتر متخصصه، نه از خدا میترسه و نه شخص محترمیه😐
بذار بیاد کنارم باشه 😐🤣
🍃 @marefat25 🍃
هدایت شده از سلام
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چگونه روایتهای خبری جهتدار، ناقص و جعلی میتوانند روی نظرات و احساسات ما اثر بگذارند؟
🍃 @ hossinali15 🍃
هدایت شده از معرفت 3
نقص یا کمبود زیبایی در چهره یک فرد را اخلاق خوب تکمیل میکند؛ اما کمبود یا نبود اخلاق را هیچ چهره ی زیبایی نمیتواند تکمیل کند...
👤 حکیم
🍃 @marefat15 🍃
هدایت شده از سلام
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه بیارم یا برم سرکار؟!🤔
برای مادر شدن وقت محدوده
اما تا 70 سالگی وقت هست واسه فعالیتهای اجتماعی!
کُپی با ذکر صلوات🦋
🍃 @hossinali15 🍃
وسط یک شهر یه چاهی بوده، هی ملت میافتادن توش،زخم و زیلی میشدن
میان تو شهرداری یک جلسه برگذار میکنن که واسه این مشکل یک راه حلی پیدا کنن.
یکی از مهندسا پا میشه میگه: یافتم! ما یک آمبولانس میگذاریم بغل این چاه، هرکی افتاد توش رو سریع ببره بیمارستان.
ملت همه هورا میکشن..آفرین! ایول! دمت گرم! یک مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق که همتون نفهمید! آخه اینم شد راه حل؟! ملت میگن، خوب تو میگی چیکار کنیم؟ یارو میگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بیمارستان، که بدبخت جون داده. ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه بهش سریع دسترسی داشته باشن!
ملت دیگه خیلی حال میکنن، کف میزنن سوت میکشن، که ایول بابا تو چه مخی داری! یهو یه مهندس دیگه پا میشه میگه: آخه این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چی بشه؟ مردم تعجب میکنن،میگن: خوب تو میگی چیکار کنیم؟
یارو میگه: بابا این که واضحه، ما این چاهو پر میکنیم، میریم نزدیک یک بیمارستان یک چاه میزنیم!😐😂
😄😁😂😆
#خنده #جوک #فان #طنز
☄ با لبخند زیبا باش☄
🍃 @marefat25 🍃
سلام ❤️❤️❤️❤️
بریم سراغ سوتی شوهرم،با چندتا از فامیلامون رفته بودیم قشم،پسرم دوسالش بود بس استرس گم شدنش رو داشتم رفته بودیم خرید ،حالا همه خسته و کوفته نشسته بودیم رو صندلی ،یهو من دیدم پسرم بغلم نیست،گفتم وای امیر کو😱😱،همه پاشدیم دور و بر رو نگاه میکردیم حالا شوهرم از همه دست پاچه تر ،اشک من که
در اومده بود😢،یهو برادر شوهر متوجه شد پسرم بغل باباشه و باباش از فرط خستگی داره با استرس فراوان دنبالش میگرده،یعنی هر چی ادم اونجا بود شروع کردن به خنده😂😂😂😂😂
🍃 @marefat25 🍃