فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هم خوب زندگی کنید...
#خانواده
#سبک_زندگی_مهدوی
#امام_زمان
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#میلاد_پیامبر_اکرم
#میلاد_امام_صادق
🌸 امشب سخن از جان جهان باید گفت
🌸توصیف رسول انس و جان باید گفت...
🌸در شام ولادت دو قطب عالم
🌸تبریک به صاحب الزمان باید گفت...
#میلاد_پیامبر_اکرم
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍ رمان#تنها_میان_داعش
#قسمت_هشتم
💠 شب چهارمی بود که با این وضعیت دور یک سفره روی ایوان مینشستیم، من دیگر حتی در قلبم با او قهر کرده بودم که اصلا نگاهش نمیکردم و دست خودم نبود که دلم از #بیگناهیام همچنان میسوخت.
💠 شام تقریباً تمام شده بود که حیدر از پشت پرده سکوت همه این شبها بیرون آمد و رو به عمو کرد :«بابا! عدنان دیگه اینجا نمیاد.» شنیدن نام عدنان، قلبم را به دیوار سینهام کوبید و بیاختیار سرم را بالا آورد. حیدر مستقیم به عمو نگاه میکرد و طوری مصمم حرف زد که فاتحه #آبرویم را خواندم. ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند. باور نمیکردم حیدر اینهمه بیرحم شده باشد که بخواهد در جمع #آبرویم را ببرد.
💠 اگر لحظهای سرش را میچرخاند، میدید چطور با نگاه مظلومم التماسش میکنم تا حرفی نزند و او بیخبر از دل بیتابم، حرفش را زد:«عدنان با #بعثیهای تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.»
💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثیها؟! به ذهنم هم نمیرسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد.
💠 بیاختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمیزدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم.
ادامه دارد...
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
#دلنوشته_مهدوی
عیدتان مبارک عزیزترین ...
خوش به حال شاپرکها
که امروز بر شانههای معطرتان
بوسه میزنند
و عید را به ساحت نورباران و
زهراییتان تبریک میگویند...
خوش به حال آفتاب ...
خوش به حال آسمان ...
خوش به حال نسیم ...
خوش به حال هرآن کس که
عیدش با دیدار چهرهی مصفای شما متیمن است...
خوش بهحال ما...که شما را داریم ...
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
دوباره صبح شد وحالم رو به راه شد.
وقت سلام وعرض
ارادت به شاه کربلا شد
عالم تمام خاک کف پای عشق
شاهی که برتمام جهان سرم
پناه شد..😍
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
خورشید، محمد است و صادق ماه است
خورشید همیشه با قمر همراه است
یعنی که ولادت امام صادق
در روز ولادت رسول الله است
#میلاد_پیامبر_اکرم
#میلاد_امام_جعفر_صادق
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐همه خیر و برکتی یا محمد(ص )
طرفدار وحدتی یا محمد...
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔰#فصل_تازه_شدن🔰
3⃣3⃣ قسمت سی و سوم
حسین گفت: به قول بابام شبیه کسانی که امروزه به اون ها میگن، حزب باد نباشه، چون نمیشه آدم هم با خوبا باشه و هم با انسان های بد رفت و آمد کنه.
حاج آقا که با تکون دادن سرش حرف حسین رو تأیید کرد، گفت: آدم اگر دوست خوبی رو انتخاب کرد، به این معنی نیست که هرکاری که اون انجام داد و هر حرفی که زد باید شما اون رو انجام بدید بلکه اگر دیدید کاری رو که انجام می ده، رنگ و بوی معصیت و گناه داره و خدا از اون راضی نیست، به او تذکر بدید و به انجام کار خوب دعوتش کنید و در واقع امر به معروف و نهی از منکر کنید.
دوست خوب مثل آینه است چطور وقتی به آینه نگاه می کنیم همان طوری که هستیم نشونمون می ده، دوست خوب هم باید هم خوبی ها و هم بدی ها رو به دوستش تذکر بده، نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر.
#ماه_تابان
#امام_زمان
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍ رمان#تنها_میان_داعش
#قسمت_نهم
💠 نمیفهمیدم چرا این حرفها را میزند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم.
💠 وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگیها به کسی بچسبد، یعنی میخواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من میشناختم اهل #تهمت نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بیغیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!»
💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثیها #شهید شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود.
💠عباس مدام از حیدر سوال میکرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسشهای عباس را با بیتمرکزی میداد.
💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره #شهادت پدرم بیتابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوالپیچش میکرد و احساس میکردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم.
💠به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دستهایی که هنوز میلرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم میخواست هرچهزودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمیدانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم.
ادامه دارد...
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
#دلنوشته_مهدوی
یابنالحســـــن
چشــــم هامان
سبد نور خدا میخواهنــد
بهر دیدار خـــدا
مهر و صفا میخواهنــد
یک کلام یابنالحســـن
در دو جهـــان..
دیدن روی تــو را
رویتــورامیخواهنـــد
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
کارم اینست که
هر روز همان اول صبح
یک سلامی طرفِ کرببلایت بکنم
دست بر سینه
و با دیده ی پر اشک خود
طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایت بکنم
✨اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
✨وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
✨وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
✨وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━