ان شاءالله زمانیکه مدیریت "منطقه ثامن" از کارشناسان سازمان ملل به دست کارشناسان #الگوی_پیشرفت_اسلامی بیفته از اولین اقدامات اصلاحی تنظیم دمای آب سقاخانه ها روی ولرم در سرما و ولرم‌خنک در گرما با درج علت خواهد شد .. #محله_امام_رضا

موکب راسته‌ی خیابان نواب صفوی در #اربعین دیگر تنها نخواهد بود زمانیکه طبق حدیث معصوم پیاده روی از سمت حرم امام رضا به سوی جاده حرم امام حسین هدایت شود ..

بنده خدایی توی توی مزرعه ای بزرگ قطعه کوچکی برای کاشت سبزیجات تحویل گرفت و خواست مقداری از کود جمع آوری شده گوشه مزرعه رو استفاده کنه . کارگر قدیمی که خیلی موافق نبود بهش گفت این کود سبز نمیکنه. سبزیکار هم بهش گفت حالا ما می کاریم ببینم سبز میکنه یا نمیکنه و صاحب مزرعه بلند خندید .. حالا حکایت شهرداری ها که اینهمه خاک و کود و آب و نیرو و وقت و پول برای کاشت چمن نگهداری‌ش هزینه میکنن اما برای گیاهان دارویی و سبزی خوردن و علوفه دام و طیور نه .. أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ (٥٠ مائده) @maroofism سلامتکده معروف

اوج خلاقیت و عقل مسئولین شهرهای مدرن و توسعه یافته برای #مدیریت_تفریح کودک ..

پیرمرد از روبه رو به سمت حرم امام رضا میرفت بهم رسیدم سلام کردیم و دست دادیم و از مقصدمان گفتیم ؛ حدیث را ذکر کردم گفت درست است و خداوند از نیت همه ما مطلع گفتم و عمل هم .. دوباره لبخند و مصافحه و التماس دعاء ..

جوان موتور سوار مشکی‌پوش کنار بریدگی دور میزد ایستاد گفت داداش تا طرق میرم برسونمت با تبسم گفتم پیاده میرم با لبخند سر پایین آورد و رفت .. امسال پیراهن مشکی پاکستانی بخش قابل توجهی از نقش پرچم و کوله را به دوش گرفته ..

کنار جاده عمار بن یاسر موکب ها را تصور میکنم ؛ عمود ۱۲ عمود ۱۳ عمود ۱۴ ..

هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان ..

سال قبل به پیشنهاد نقشه از مسیر باصفای مزارع پشت طرق حرکت کردم و گنبد حرم اباصلت را از دور دیدم ؛ امسال که قصد زیارتش کردم به جای مسیر جاده بهتر بود از همان مسیر وارد میشدم..

بعد شهادت امام رضا علیه السلام اباصلت (طبق قولش به دستور امام) در آن محل نهری با ماهی جاری کرد ؛ مامون دید و از او چگونگی این معجزه را جویا شد و بخاطر نگفتن او را به زندان انداخت . بعد یکسال دید که در زمان امام رضا حاجاتش را از او میخواسته و الان که امام جواد هست ؛ متوسل شد و امام به سوی آمد و آزادش کرد و فرمود چرا زودتر طلب نکردی .. نقل از آقای کشوری .

مرغ‌ها طبق معمول چپ چپ نگاه میکردن ؛ داخل دامداری پر درخت عناب بود ..