1_1060154224.mp3
1.39M
📣))🌸 اذان شهید باکری 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
به افق ... دلهای بیقرار
اگر دلتون شکست ، التماس دعا 🤲🤲🌾🌾
حی علی الصلاه
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌸🕊🌸🕊
🌸لحظات معنوی اذان🌸
♥️ به افق دلهای بیقرار♥️
✨حی علی الصلاه
🌸التماس دعا🌸
🕊
🤲اللهمعجللولیکالفرج🤲
🌸مرحوم مصطفی غلوش🌸
🌸🍃
waqe_346196.mp3
29.55M
صوت سوره واقعه✅✅✅
بشنوید و آرام همراهی بفرمایید 💞🌸☘☘☘
در هنگام آن واقعه عظیم مردم به سه گروه دسته بندی میشوند قبولیها ردیها و پیشتازان (سابقون) 🌸💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞 خدا کنه من و شما از سابقون باشیم
✅
«سلام»فقط ۱۶ سالش بود که احمد را به دنیا آورد. سن کم مادر موجب شد آنها بیشتر دوست و همزبان شوند تا مادر و پسر. هرچه از سن نوزاد میگذشت، سلام، دلبستگی و علقه بیشتری پیدا میکرد.
کودکی احمد هم زمان بود با سالهای اشغال جنوب لبنان به دست اشغالگران صهیونیستی و مادر که مقابل خود جوانانی مثل شهید بزرگ مقاومت یعنی سمیر مطوط را دیده بود با خود عهد کرد پسرش را مردی مجاهد تربیت کند تا همچون شهدای مقاومت، پرچم استقلال کشورش را به اهتزاز در آورد.
احمد پنج ساله بود که درخت مقاومت در لبنان ثمر داد و سال ۲۰۰۰ جنوب کشورش آزاد شد و اشغالگران با فضاحت توسط جوانان مبارز عقبنشینی کردند.
احمد، جوانی با اعتقادات مذهبی بود و گویا ثروت پدر نتوانست او را در راه رسیدن به هدفش سست کند. یکی از دوستانش تعریف میکند: «روزی برای تحویل یک امانت به شهر”تبنین» رفته بودیم. در راه برگشت، صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه میداری نماز بخوانیم؟ گفتم: ۲۰دقیقه دیگر به شهر میرسیم و همانجا نماز میخوانیم.
او از حرفم خوشش نیامد. نگاه معناداری کرد و گفت: مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم! نمیخواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم. دوست دارم نمازم با نماز امام زمان و در همان وقت به سوی خدا برود.»