eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
1.2هزار دنبال‌کننده
90.5هزار عکس
60.4هزار ویدیو
397 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi.
مشاهده در ایتا
دانلود
افتخار به جنایات پدران در کربلا 🔺 در منبر ظهر عاشورای خود را بیان کرد و گفت: اینکه تصور کنیم مردم در سال۶۱هجری و بعد از واقعه عاشورا به سمت اهل‌بیت آمده و آنان را از غربت نجات دادند، صد در صد باطل است، آنان نه تنها خود، بلکه نسلشان به جنایات در کربلا افتخار می‌کردند. علامه کراجکی در کتابی با عنوان «التعجب» به نمونه‌هایی حیرت‌آور از افتخار مردم به جنایت عاشورا می‌پردازد. 🔻"خانواده هایی در شام، پس از حادثه کربلا با عناوین تازه‌ای مشهور شدند. مانند بنوالسراویل و بنوالسرج و بنواسنان و بنوالمکبری و بنوالطشتی و بنوالقضیبی و بنواادرجا. 🔹بنوالسراویل، فرزندان کسانی بودند که لباس امام حسین را ربودند. 🔹بنوالسرج، فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام حسین اسب تاختند. برخی از آن تازندگان اسب، نعل اسب خود را به بهای بسیاری به مردم فروختند و مردم نعل اسبان را بر سردر خانه خود می زدند و بدان افتخار می کردند. 🔸بنو اسنان، فرزندان کسی بودند که نیزه‌ای را که سر امام حسین بر آن بود را حمل می‌کرد... 🔸بنوالمکبری، فرزندان کسی بودند که پشت سر نیزه‌داری که سر امام حسین را حرکت می‌داد تکبیر می‌گفت! 💡حال اهمیت آن ۷۲ یار باوفا بیشتر درک می‌شود. حال کار بزرگ زینب‌کبری بیشتر به چشم می‌آید که چگونه و در چه شرایطی و در جمع چه مردمانی عَلَمِ را به دست گرفت. 💠
هدایت شده از entesari
🔴 زن محجبه 🔶انقدر ما در این جنگ مشغول اقناع بی حجاب شده ایم که اصل ماجرا یادمان رفته است اصل ماجرا چیست؟ اصل ماجرا تشکر از زن ایرانی است که بر خلاف این عملیات گسترده روانی، واشوب های شهری، بر سر ارزش های اخلاقی خود ایستادگی کرد. اصل ماجرا زنی است که از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب از ترکیه گرفته تا حتی کره و انجلیا و جنیفر هم نتوانست آب در دل اعتقاداتش را خالی کند و او پایداری کرد. ◀️شاید عده ای قلیل به هر دلیلی روسری باز کرده اند، اما واقعیت آن است زن ایرانی مقاومت و پایداری عجیبی بر سر ارزش های زنانگی از خود نشان داد. ⏪ می‌خواهم ادعا کنم، یقینا این همه پایداری از نگاه تیز بین رسانه ها و همین ها که دنبال عریان کردن زن ایرانی بودند به دور نخواهد ماند و یقینا پیام آن را دریافت کرده اند و کم کم زمزمه های این تحسین را خواهیم شنید، و یقین میدانم این پایداری زنان ایرانی تکیه گاه روانی تمام زنانی در کشورهای دیگر خواهد بود که بر خلاف هجمه فرهنگ غربی بر علیه زن مسلمان، بر سر ارزش های خود پایداری خواهند کرد. دست مریزاد به این بانوی اصیل ایرانی امسال روز زن شما بیشتر مبارک ✍عالیه سادات
هدایت شده از کیان ایرانی
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می رفت و می نشست و به آب نگاه می کرد و با گل های کنار رودخانه خانه می ساخت . یک بار در حال انجام این کار صدای پایی شنید دید همسر خلیفه هست از بهلول پرسید چه می کنی ؟ او با لحنی جدی گفت بهشت می سازم همسر خلیفه که می دانست بهلول شوخی می کند گفت آنرا می فروشی ؟ جواب داد به صد دینار می فروشم . بهلول صد دینار را گرفت و گفت این بهشت مال تو و به طرف شهر رفت بین راه به هر فقیری می رسید یک سکه به او می داد وقتی همه دینارها را صدقه داد با خیال راحت به خانه بازگشت . همان شب همسر خلیفه در خواب دید وارد باغ بزرگ و زیبایی شده در آنجا یک ورق طلایی رنگ به او دادند و گفتند این همان قباله بهشتی است که از بهلول خریده ای . او بعد از بیدار شدن در حالی که خیلی خوشحال بود ماجرا را برای همسرش تعریف کرد . مشتاق شد تا او هم یکی از همان بهشت ها را از بهلول بخرد اما بهلول به هیچ قیمتی حاضر به فروش نشد . وقتی با ناراحتی علتش را از بهلول پرسید او جواب داد : همسر شما آن بهشت را ندیده خرید اما تو می دانی و می خواهی بخری من به تو نمی فروشم ...
📚داستان کوتاه مردی بود که هر روز برای ماهی گیری به دریا میرفت یک روز کلاهش را باد برد و بر روی آبهای دریا انداخت مرد به آن سمت دریا رفت و کلاهش را برداشت همان جا مشغول ماهی گیری شد. یک ماهی صید کرد و به خانه برد ،زنش ماهی را پخت هنگامی که مشغول خوردن بودند مرواریدی در شکم ماهی دیدند. روزها گذشت و مرد دوباره بر حسب اتفاق به آن قسمت دریا رفت آن روز هم یک ماهی صید دوباره هنگام شام یک مروارید در شکم ماهی پیدا کرد، از فردا آن روز همیشه به آن قسمت دریا میرفت و هر روز یک ماهی یک مروارید . تا یک روز پیش خود اندیشید چرا در شکم ماهی های این قسمت از دریا مروارید هست به خود گفت احتمالا در این قسمت از دریا گنجی از مروارید هست ،تصمیم گرفت به زیر آب برود و ان گنج را از دریا خارج کند. یک روز به همان قسمت دریا رفت خودش را به دریا انداخت به امید گنج مروارید، اما هنگامی که به زیر دریا رسید نهنگی را دیدکه کنار صندوقی از مروارید بی حرکت است و به همه ماهی ها یک مروارید میدهد در این هنگام نهنگ به سمت، مرد رفت و گفت شام امشب هم رسید، طمع مردم باعث شده تا من که سالهاست توان شنا کردن را ندارم زنده بمانم، مرد از ترس همان جا خشکش زد نهنگ به او گفت من یک فرصت دیگر به تو دادم و گفتم توان شنا کردن ندارم اما تو که توان شنا کردنو را داشتی میتوانستی فرار کنی و مرد را بلعید. در زندگی فرصتهای زیادی هست اما ما همیشه فکر میکنم دیگر فرصتی نداریم در همین جاست که زندگی خود را میبازیم. گاه طمع زیاد داشتن است که فرصت زندگی را از ما میگرد
🌹مقام_معظم رهبری در مورد او می گویند : او تنها نظامی ای بود که در نماز به او اقتدا کردم در واقع شهید شیرودی یک عارف وارسته بود همواره می گفت من و همرزمانم برای اسلام می جنگیم نه چیز دیگر نماز اول وقت..